سری Mistborn برندون سندرسون زمینهای عالی برای نظریهپردازی است. با شروع عصر ۳، در اینجا برخی احتمالات برای حماسه و کل کاسمیر (Cosmere) آورده شده است:
حماسهی میستبُرن برندون سندرسون یکی از محبوبترین مجموعههای فانتزی مدرن است و روایت گستردهی آن، فضای زیادی را برای نظریهپردازی باقی میگذارد. با وجود هفت کتاب منتشر شدهی میستبُرن، از زمان امپراتوری نهایی در سال ۲۰۰۶، خطوط داستانی متعددی وجود دارد که میتوان در آنها غوطهور شد. این مجموعه تأثیرات گستردهتری بر دنیای خیالی سندرسون، یعنی کاسمیر، دارد و با هر رمان جدید، ارتباط آن با مجموعههایی مانند بایگانی طوفان آشکارتر میشود. در حالی که نظریهها عمدتاً بر خطوط داستانی میستبُرن تمرکز خواهند کرد، نادیده گرفتن کاسمیر با انتشار «فلز گمشده» تقریباً غیرممکن است.
سه رمان اول میستبُرن، عصر ۱ را تشکیل میدهند، در حالی که چهار رمان بعدی، عصر ۲ را پس از جهش زمانی سیصده ساله روایت میکنند. رمان بعدی میستبُرن، با جهشی دیگر در زمان به عصر تکنولوژی دهه ۱۹۸۰ دنیای واقعی، آغازگر دورهی سوم با عنوان سهگانهی ارواحخون (Ghostbloods Trilogy) خواهد بود.
اطلاعات محدودی که برندون سندرسون فاش کرده است، از جمله اینکه شخصیت اصلی یک زن تریس (Terris) خواهد بود، فضایی را برای گمانهزنی دربارهی اتفاقات عصر ۳ میستبُرن ایجاد میکند. با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی و سایر جزئیات داستانی مانند مضامین جاسوسی مهیج و قاتل سریالی، سرنخهای زیادی برای جهتگیری احتمالی مجموعه وجود دارد.
یکی از تئوریهای رایج در مورد عصر ۳ میستبُرن، نقش کلسیِر است.
کلسیئر شخصیت پیچیده و جذابی است که از زمان معرفی در کتاب «امپراتوری نهایی»، به یکی از محبوبترین شخصیتهای این مجموعه تبدیل شده است. او یک میستبُرن قدرتمند است که برای برانگیختن شورشی علیه «ارباب فرمانروا»، خود را فدا میکند. به نظر میرسد قدرت کلسیئر در زندگی دومش، پس از بازگشت از قلمرو شناختی (Cognitive Realm) فراتر رفته و او اکنون رهبر «روحخونها» (Ghostbloods) است. این گروه قدرتمند در هر دو اسکادریل و روشار فعالیت میکند.
نقش کلسیئر در عصر ۳ محل بحثهای فراوانی است. برخی طرفداران بر این باورند که او به شخصیت منفی داستان تبدیل خواهد شد، در حالی که برخی دیگر معتقدند او همچنان یک قهرمان باقی میماند. برندون سندرسون به خاطر شخصیتهای مبهم از نظر اخلاقی شناخته شده است، بنابراین این احتمال وجود دارد که کلسیئر کار وحشتناکی انجام دهد، اما آن را به نفع اسکادریل بداند. سندرسون حتی یکبار (از طریق آرکانوم) گفته است: «کلسیئر بهعنوان نویسنده کمی مرا میترساند، زیرا او شخصیتی است که نمیتوانم تضمین کنم تصمیمات درستی بگیرد.»
جزئیات بیشتر در مورد حضور کلسیئر در طول مجموعه میستبرن:
کلسیئر شخصیتی جذاب است که نقش مهمی در مجموعه میستبرن ایفا کرده است. سرنوشت او در عصر ۳ هنوز مشخص نیست، اما مطمئناً او یکی از بازیگران کلیدی در رویدادهای آینده خواهد بود.
یکی از تئوریهای رایج در مورد نقش کلسیئر در عصر ۳ میستبرن، مسیر رستگاری اوست. این تئوری بر این باور است که:
احتمال قهرمان بودن کلسیئر در عصر ۳ میستبرن را میتوان تناقضی با شخصیت شرور او در نظر گرفت، یا میتوان آن را گسترشیافتهی همان شخصیت شرور دانست. در حالی که به نظر میرسد کلسیئر شخصیتی است که میتواند اشتباهی بزرگ مرتکب شود و با قهرمان عصر ۳ روبرو شود، همچنین این احتمال وجود دارد که او تمام تلاش خود را برای جبران آن اشتباه به کار گیرد. همانطور که قبلاً ذکر شد، ابهام اخلاقی در اعمال انجام شده در دوران ناامیدی، تم غالبی در سراسر میستبرن و بایگانی طوفان است و برندون سندرسون میتوانسته کلسیئر را فردی نشان دهد که هم اعمال وحشتناک و هم اعمال قهرمانانه انجام میدهد.
اقدامات کلسیئر ممکن است او را به سمت دستکاری هارمونی سوق دهد، شاید برای دزدی قطعههایی (Shards) به منظور رویارویی مستقل با اتونومی (Autonomy) یا شخصیت شرور دیگری. با این حال، یکی از طرفداران در هفدهمین قطعه (17th Shard) نظریهای جذاب مطرح کرده است که کلسیئر را به پیشگویی اصلی قهرمان عصرها در عصر ۱ مرتبط میکند. تصور بر این بود که سازد (Sazed) آن قهرمان است، اما به نظر میرسد نام قطعهی «دیسکورد» (Discord) بیشتر با شخصیت آشوبطلب کلسیئر مطابقت دارد و این امر باعث شده بسیاری حدس بزنند که کلسیئر ممکن است از طریق برخی روشها در عصر ۳ به دیسکورد تبدیل شود و سرانجام پیشگویی را به طور کامل محقق سازد.
یکی از تئوریهای جذاب در مورد سرنوشت هارمونی (Harmony) در عصر ۳ میستبرن، تبدیل او به دیسکورد (Discord) است. این تئوری بر چند نکته کلیدی استوار است:
در راستای گسترش تئوری دیسکورد، بیایید نگاهی به پیشگویی اصلی از کتاب «امپراتوری نهایی» بیندازیم: «او نجاتدهندهی آنها خواهد بود، اما او را مرتد (کافر) خطاب میکنند. نام او دیسکورد خواهد بود، با این حال، آنها او را به خاطر همین نام دوست خواهند داشت.»
این پیشگویی میتواند به کلسیئر اشاره داشته باشد، اما طرفداران همچنین این نظریه را مطرح کردهاند که در واقع سازد، قهرمان عصرها است و هارمونی به نحوی به دیسکورد تبدیل خواهد شد.
نام قطعهها (Shards) در کاسمیر، بیانگر هدف آن قطعه است و با در نظر گرفتن این موضوع، دیسکورد خوشایندترین عنوان به نظر نمیرسد. با این حال، پیشگویی به نظر میرسد القا میکند که دیسکورد علیرغم هرج و مرجی که به همراه میآورد، همچنان یک قهرمان باقی خواهد ماند.
بر اساس پیشگویی، به نظر میرسد دیسکورد علیرغم هرج و مرجی که به همراه میآورد، همچنان یک قهرمان باقی خواهد ماند.
در عصر ۲ میستبرن، هارمونی در تلاش است تا تعادل را میان قطعههای تباهی (Ruin) و حفظ (Preservation) برقرار کند. برندون سندرسون در جایی دیگر (از طریق آرکانوم) گفته است: «اگر هارمونی قادر به کنترل درگیری بین دو نیمه خود نباشد، نام دیگری میتواند برای او در نظر گرفته شود»، که به این تغییر شکل اشاره میکند.
تبدیل هارمونی به دیسکورد میتواند اسکادریل را از دورهی صلح نسبی خارج کند و به آن اجازه دهد تا بهطور قابل توجهی در زمینه فناوری پیشرفت کند و زمینهی درگیریهای بعدی در عصرهای آینده را فراهم سازد.
یکی از تئوریهای جذاب در مورد عصر ۳ میستبرن، سناریوی جنگ سرد است. این تئوری بر چند نکتهی کلیدی استوار است:
با توجه به اینکه دوره سوم میستبورن قرار است در دنیایی مشابه دهه ۱۹۸۰ اتفاق بیفتد، یک نظریه در ردیت پیشنهاد کرده است که حماسه جدید میتواند سناریویی شبیه به جنگ سرد را کاوش کند. این با عناصر ژانر داستان جاسوسی که سندرسون اعلام کرده بود، کاملاً همخوانی دارد و میتواند به یک تعارض بین الندل و اسکادریال جنوبی مرتبط شود. این نظریه میتواند پسزمینهای بسیار پیچیده و موضوعی برای دوره جدید میستبورن ایجاد کند. با توجه به نظریه قبلی در مورد تبدیل شدن هارمونی به دیسکورد، احتمال وقوع چیزی شبیه به جنگ سرد بیشتر به نظر میرسد.
دوره چهارم میستبورن قرار است در یک تنظیم عصر فضایی رخ دهد، به این معنی که نوعی مسابقه فضایی میتواند در دوره سوم تأثیر بگذارد. به دلیل ایجاد جنگ سرد توسط شارد دیسکورد، اسکادریال در موقعیتی قرار میگیرد که پیشرفت تکنولوژیکی تهاجمی به یک ضرورت تبدیل میشود. این امر ممکن است به جمعیت فوری آسیب برساند اما در دراز مدت به نفع اسکادریال خواهد بود زیرا با پیشرفت به عصر فضایی، سیستم را برای درگیریهای آینده کاسمر تقویت میکند.فضایی اتفاق میافتد، پیشرفتهای فضایی در عصر ۳ زمینهساز آن دوره خواهد شد.
برندون ساندرسون به گسترش سیستم جادویی میستبرن خود ادامه خواهد داد
سامانهی جادویی «میستبرن» یکی از شاهکارهای برندون سندرسون است. در سهگانهی اصلی، شاهد استفاده از این سیستم جادویی در کنار سلاحهای فانتزی قرون وسطایی بودیم. در طول این سهگانه، فلزات بیشتری کشف شدند و مطالعات بیشتری روی «همالورژی» (Hemalurgy) انجام شد. در عصر ۲ میستبرن، سندرسون با توجه به پیشرفتهای تکنولوژی، سیستم جادویی را گسترش داد.
با پیشروی داستان میستبرن در گذر زمان و با پیشرفت تکنولوژی، سیستم جادویی این مجموعه نیز پیچیدهتر خواهد شد. دیدن این موضوع که چگونه سندرسون «آلمنسی» (Allomancy) را به سلاحها و نبردهای دههی ۸۰ میلادی و حتی فراتر از آن پیوند میدهد، بسیار جذاب خواهد بود. سندرسون حتی به دنبال کردن عصر ۳ با یک سهگانهی میستبرن با تکنولوژی سایبرپانک فکر کرده است، که میتواند زمینهساز تلفیقی حتی جذابتر از سیستم جادویی او با دنیای داستان باشد.
هارمونی مارش را به یک نماد از ویرانی تبدیل خواهد کرد تا به او در حفظ تعادل کمک کند.
مشابه برادرش کلسیئر، مارش توانسته در مجموعه میستبرن بسیار بیشتر از حد انتظار زنده بماند. او که در عصر ۲ با لقب «چشمهای طعنهآمیز» شناخته میشود، به عنوان یک فرستادهی هارمونی عمل میکند و در سراسر کاسمیر به شخصیتی افسانهای تبدیل شده است. حتی در یکی از پروژههای مخفی برندون سندرسون به نام «گیس بافتهی دریای زمرد» نیز به او اشاره شده است.
یکی از تئوریهای جذاب طرفداران در مورد مارش (مطرح شده در هفدهمین قطعه) این است که او میتواند به تجسمی از تباهی تبدیل شود و به هارمونی در برقراری تعادل بین تباهی و حفظ در وجودش کمک کند. تجسمها، مظاهر قطعهها (Shards) هستند؛ به این معنا که بخشی از قدرت یک قطعه در یک فرد جای داده میشود. این موضوع میتواند با جایگاه مارش به عنوان مرگ در اسکادریل و کاسمیر همخوانی داشته باشد و قدرت او را حتی فراتر ببرد.
دوره سوم می تواند عواقب بسیار زیادی بر روی Cosmere داشته باشد
یکی از جزئیات کمیاب درباره دوره سوم میستبورن این است که براندون سندرسون "بسیار مشتاق نوشتن کتاب دهم" است، که این امر نشاندهنده یک تجربه هیجانانگیز و اوجی در کاسمیر است. با نگاهی به دامنه وسیعتر کاسمیر، رمانهای آینده سندرسون شامل کتاب پنجم از مجموعه آرشیو طوفان؛ سپس او به سراغ دوره سوم میستبرن و دنبالههای النتریس خواهد رفت. پس از آن، او برنامهریزی کرده است که پنج رمان دیگر در مجموعه آرشیو طوفان و سهگانه دراگوناستیل خود بنویسد.
سندرسون کاسمیر را به عنوان یک جهان داستانی پذیرفته است که میتوان به صورت اجزای جداگانه از آن لذت برد. با این حال، به نظر میرسد هر رمان بیشتر و بیشتر به ارجاعات کاسمیر خود پرداخته و با افشاگریهایی درباره یک داستان فراگیر که به طور فزایندهای رایج میشود. دوره سوم میستبرن میتواند یک سری محوری برای کاسمیر باشد، به ویژه با توجه به نظریههایی درباره تغییرات در شارد هارمونی. هارمونی احتمالاً قدرتمندترین موجود در کاسمیر است و رویدادهای مربوط به او تأثیرات شدیدی در همه جا دارد.
بر اساس یافتهها، هارمونی به احتمال زیاد قدرتمندترین موجود در کاسمیر است. اقدامات و تحولات او میتوانند تأثیرات گستردهای در سراسر کاسمیر داشته باشند.
شخصیت اصلی دوره سوم میستبورن یک زن تریس خواهد بود
جزئیات جدیدی در مورد شخصیت اصلی عصر ۳ میستبرن منتشر شده است. او یک زن اهل سرزمین «تِریس» و یک برنامهنویس کامپیوتر است. با توجه به نژاد تریس او، که به داشتن تواناییهای «فِروکِمی» (Feruchemy) شناخته میشوند، حدس و گمانهایی در مورد او به عنوان یک فروکمیچر (Feruchemist) مطرح میشود. بنابراین، او ممکن است یک «توئینبورن» (Twinborn) با برخی از قدرتهای «المنسی» (Allomancy) هم باشد، هرچند که این موضوع تا حد زیادی به وضعیت کلی جادو در این مجموعه جدید بستگی دارد.
همانطور که میدانیم، قدرتهای المانسی به مرور زمان ضعیف شدهاند. پس از وقایع «قهرمان عصرها» (The Hero of Ages)، اسپوک تنها میستبرن (Mistborn) باقیمانده بود. در عصر ۲، میستبرنها تقریباً به طور کامل ناپدید شدند.
اینکه قدرتها در عصر ۳ چگونه عمل خواهند کرد، بسیار جالب خواهد بود. بازگشت کامل «میستبرن»ها عالی میشد، اما به نظر میرسد که محتملترین سناریو، توانایی توئینبورن بودن شخصیت اصلی باشد. روند تضعیف قدرتهای المانسی به ثبات رسیده و به خط پایه خود رسیده است، بنابراین این قدرتها به طور کامل از بین نخواهند رفت.
پس از اینکه واکس لراسیوم را خلق کرد، تکنولوژی آینده ممکن است راهی برای تکرار این فرآیند پیدا کند.
در دوره اول میستبورن، الند یک دانه لراسیوم را برای تبدیل شدن به میستبورن در چاه صعود میخورد. لراسیوم یک تجلی از قدرت شارد است که برای خلق یک میستبورن طبیعی و خالص استفاده میشود. بنابراین، وقتی الند آن را مصرف میکند، قدرت آلومانسی خامی پیدا میکند که ممکن است از وین هم بیشتر باشد، هرچند که به اندازه او آموزش ندیده است. در دوره دوم میستبورن، واکسیلیوم راهی برای خلق لراسیوم پیدا میکند، که او و وین از آن برای تبدیل شدن به میستبورن استفاده میکنند.
اگر واکس در دوره دوم قادر به خلق آن باشد، قطعاً کسی در دوره سوم راهی برای تکرار این کار پیدا خواهد کرد. این با نظریههای دیگری نیز ارتباط دارد. لراسیوم، به عنوان یک منبع ارزشمند، میتواند منبعی از تعارض در سناریوی جنگ سرد باشد. همچنین، کلسیه امیدوار بود از لراسیوم برای خلق یک ارتش میستبورن برای دفاع از اسکادریال استفاده کند، که میتواند بخشی از نقشههای او باشد اگر او در دوره سوم پشت هارمونی را خالی کند.
برخی از انگیزههای هوید ممکن است در دوره سوم میستبورن توضیح داده شوند.
همانطور که ذکر شد، دوره سوم میستبورن باید به یک داستان فراگیر کاسمر متصل شود. هوید یکی از شخصیتهای کلیدی در جهان سندرسون از دوره اول میستبورن بوده است، که در سریهای دیگری مانند آرشیو طوفان ظاهر شده و به هر شکلی که صلاح میداند در رویدادها دخالت میکند. هنوز مشخص نیست که اهداف بلندمدت هوید چیست، و اتصال کاسمر دوره سوم میستبورن میتواند زمان مناسبی برای افشای این موضوع باشد.
یک اشاره دیگر از براندون سندرسون (از طریق آرکانوم) نشان میدهد که هدف هوید "بازگرداندن آنچه که روزگاری بوده است" میباشد. طرفداران در مورد معنای این هدف گمانهزنی کردهاند، پیشنهاد میکنند که هوید ممکن است برنامهریزی کرده باشد تا کسی را که قبلاً مرده بود، احیا کند. هدف هوید در کاسمر تاکنون مبهم باقی مانده است، همانطور که بسیاری از رویدادهای فراگیر در جهان براندون سندرسون، اما سری آینده میستبورن ممکن است سرانجام برخی پاسخها را فراهم کند.