اژدهایانِ جناح چهارم موجوداتی قدرتمند و همچنین برخی از مهمترین شخصیتهای این مجموعه هستند. قدرتهای آنها، نقاط قوت منحصربهفردی به آنها بخشیده است.
اژدهایانِ مجموعه «امپریان» نه تنها موجودات قدرتمندی هستند که در دنیای کتابها زندگی میکنند، بلکه شخصیتهای قدرتمندی نیز به شمار میآیند و لحظات باورنکردنیای را در کتابهای «جناح چهارم» و «شعلهی آهنین» رقم میزنند که طرفداران را به وجد میآورد.
مجموعه «امپریان - EMPYREAN» داستانِ ویولت سورنگِیل را روایت میکند که داوطلبانه به گروه سوارکاران میپیوندد و در اتفاقی بیسابقه، با دو اژدها پیوند برقرار میکند و این او را به سفری برای کشفِ خود سوق میدهد. این سفر با رازهایی به بزرگیِ نابودی احتمالیِ دنیا پیچیده میشود؛ جایی که او دشمنِ باستانی اژدهایان را کشف میکند که یک بار دیگر در حال رفتن به سمتِ ناوار Navarre، که خانهی او هستند.
اژدهایانِ ناوار نقش قابل توجهی را در داستانِ سوارکارانشان و روایت کلی ایفا میکنند. آنها با شخصیتها و ویژگیهای منحصربهفرد خود، از سوارکارانشان محافظت کرده و راهنماییشان میکنند؛ با وحشیگری خود خوانندگان را شگفتزده میکنند و گاهی اوقات هم با شوخطبعیشان باعث خندهی مخاطبان میشوند. با وجود تفاوتهای زیاد، طرفداران اژدهایان را با یکدیگر مقایسه کردهاند و با در نظر گرفتن شواهدی از دنیای اصلی داستان و استدلالهای خودشان، به قدرت هر اژدها در دو کتاب اول پرداختهاند.
Rider: Dain Aetos
سوارکار: داین آئِتوس
اگرچه در طول مجموعه به کات کم اشاره شده است، اما تصاویری که مخاطبان از اژدهای داین دیدهاند، موجودی ترسناک را نشان میدهد که محافظت شدیدی نسبت به سوارکار خود و سایر سوارکاران دارد. داین در فصل چهارم کتاب «جناح چهارم» کات را به عنوان «حیوانی وحشتناک توصیف میکند که وقتی عصبانی میشود کار دست کسی میدهد». این موضوع منطقی به نظر میرسد، با در نظر گرفتن اینکه او میتواند در مقایسه با سایر اژدها، مقدار قابل توجهی از قدرت را هدایت کند و همین منجر به نشانِ بازگشتنگری داین میشود، که در دنیای ناوار بسیار نادر است.
این را همچنین میتوان در کتاب «شعلهی آهنین» مشاهده کرد، جایی که ویولت در اولین گروه دانشجویان جدید به بوی بد دهان کات اشاره میکند و با بیرون دادن بخار نفسش، بر عامل ترسناک بودن او میافزاید. با این حال، او در همان لحظه سعی میکند همان دانشجویان را از سولاس محافظت کند، در حالی که سولاس برای فرار، یک دانشجو را با آتش میسوزاند. هرچند او در نهایت شکست میخورد، لحظات اندک کات، اژدهایی قدرتمند اما با اصولی قوی را نشان میدهد که قدرت او میتواند بیشتر مورد بررسی قرار گیرد، زیرا داین همچنان به جبران اشتباهات خود در «بال چهارم» ادامه میدهد.
Rider: Liam Mairi
9. دِی (قرمز دم خنجری)
سوارکار: لیام مایری
علیرغم مرگ وحشتناک دِی در پایان کتاب «جناح چهارم»، او یکی از قدرتمندترین اژدهایان قرمز در لانهی خودش به حساب میآمد. طبق گفتهی زِیدن ریرسون، دِی با جثهی بزرگش برای یک اژدهای قرمز، از نظر جسمی و ذهنی نیز «بسیار قوی» توصیف شده است. ناتوانی لیام در مسدود کردن ذهن دِی در هنگام عصبانیت، هم قدرت او و هم میزان قابل توجهی از کنترل را نشان میدهد، زیرا لیام اشاره میکند که دِی در حالت عادی میتواند بر خودش مسلط باشد و این بر خویشتنداری او که مکمل سوارکارش است، تأکید میکند.
نشان لیام، نمونهی دیگری از قدرت دِی است، زیرا قدرت و کاربردهای چندوجهی آن باعث میشود لیام و دِی دشمنان سرسختی باشند. دوراندیشیِ لیام، عنصر کلیدی نبرد در رسون در پایان کتاب «جناح چهارم» است، زیرا لیام توانست پیش از اینکه کس دیگری بتواند آنها را تشخیص دهد، سمهایی را که در آن منطقه فراوان بودند، ببیند و شناسایی کند و به گروه زمان دهد تا نقشه بچینند. اگرچه دِی در طول نبرد جان باخت، اما قدرت و استقامت او بسیاری از ویورنها را نابود کرد و به سوارکارش فرصتی برای خداحافظی با ویولت داد.
Rider: Ridoc Gamlyn
سوارکار: ریدوک گاملین
اگرچه مخاطبان در طول داستان کمتر آوتروم را میبینند، اما قدرت او در نبرد باسیگاث در کتاب «شعلهی آهنین» و همچنین قدرت نشان ریدوک، نشان دهندهی یک اژدهای قدرتمند و محافظ است. به نظر میرسد آوتروم خلق و خویی شبیه به تایرن دارد، همانطور که از شکایتهایش در طی پیادهروی در کتاب «شعلهی آهنین» پیداست. با وجود این، او علیرغم جراحات وارده، همچنان برای محافظت از سوارکارش در نبرد باسیگاث میجنگد. این موضوع، به همراه اجازهاش به ویولت برای پریدن روی پشتش برای نجات ریدوک، از استقامت و زیرکی آوتروم حکایت دارد.
نشان ریدوک نیز قدرت آوتروم را به نمایش میگذارد، زیرا با وجود اینکه این نشان رایجتر است، ریدوک میتواند با نتایج شگفتانگیزی از آن استفاده کند. کنترل یخ توسط ریدوک، گروه را از آتش بِـید در اتاق حفاظتشده در اوجِ کتاب «شعلهی آهنین» نجات میدهد، به گونهای که دیواری از یخ ایجاد میکند که تا زمانی که آتش فروکش نکند، ذوب نمیشود. هرچند دستهای ریدوک در نتیجهی این کار میسوزد، اما قدرت هدایت شدهی او از آوتروم، گروه را نجات میدهد و نشان میدهد که قدرت فیلتر شدهی آوتروم در آن لحظه به ریدوک کمک کرده است و میتواند به او اجازه دهد تا در کتابهای بعدی، کارهای مشابهی انجام دهد.
Rider: Sawyer Henrick
ترجمه:
نشان سیلسگ و استقامت او در نبرد باسیگاث، قدرت و مهارت او در مبارزه را به رخ میکشد. اگرچه مخاطبان او را کم میبینند، اما نبرد سیلسگ با ویورن، قدرت او را برجسته میکند. او به سرعت به کمک آوتروم میشتابد و با نابود کردن گروه ویورنهای اطرافش، توجه ویورن اصلی را جلب میکند. اگرچه در نهایت یک ویورن او را گاز میگیرد، اما سیلسگ به مبارزه ادامه میدهد و به هر قیمتی از همرزم اژدهایش دفاع مینماید.
دستکاری فلز ساویر همچنین قدرت سیلسیگ را نشان می دهد و پیوند مشترک آنها می تواند در کتاب های آینده بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ساویر اولین نفر از گروه است که یک نشان را آشکار میکند و کنترل آن برایش دشوار است، زیرا جادوی سیلسگ بسیار قوی است. پس از اینکه کنترل را به دست میآورد، ساویر میتواند به راحتی از آن نشان استفاده کند و با آن در هر دو کتاب، هم به دفتر ژنرال سورنگیل نفوذ میکند و هم از تمرین بازجویی آنها فرار میکند. این قدرت نه تنها مهارت سیلسگ را نشان میدهد، بلکه میتواند در کتابهای آیندهی مجموعه «امپریان» نیز نقش داشته باشد، زیرا ساویر همچنان از تواناییهای خود برای خودش و دوستانش استفاده میکند.
Rider: Mira Sorrengail
سوارکار: میرا سورنگیل
قدرت تِین تا حدودی به وسیلهی نشان میرا و تأثیر آن بر او حدس زده میشود، تأثیری که ممکن است در کتابهای بعدی نقش پررنگتری ایفا کند. در طول هر دو کتاب، اشاراتی به شهرت تِین به عنوان اژدهایی وحشی وجود دارد که باعث میشود میرا بعد از نبرد استرایثمور، نشانِ چنگال را دریافت کند. مخاطبان بیشتر تِین را به خاطر فلسهایی که او ریخته است میشناسند، فلسهایی که میرا از آنها برای ساخت زرهی ویولت استفاده کرده است، که این موضوع به جنبهی محافظتگری تِین اشاره میکند. با این حال، در نیمهی دوم کتاب «شعلهی آهنین»، زِیدن توضیح میدهد که چگونه میرا و تِین توانستند در مقابل رویارویی با ونینها، سوارکاران را فرماندهی و به آنها کمک کنند، که این موضوع قدرت تِین را به نمایش میگذارد.
نشان میرا، نمونهی دیگری از قدرت تِین است، زیرا تواناییهای او به گروه اصلی در کتابهای فعلی کمک کرده است و همچنین میتواند در قسمتهای بعدی نیز نقش داشته باشد. نشانِ گسترش حفاظ میرا کاملاً منحصر به فرد است و او را به یکی از دو سوارکاری تبدیل میکند که میتواند اشکال دیگرِ جادو را حس کند و آنها را دستکاری نماید. قدرت او همچنین فراتر از حفاظهای موجود است، همانطور که در نبرد او و ویولت با ونینها در کتاب «شعلهی آهنین» دیده میشود. این موضوع، امکانِ نه تنها دیدنِ نشان میرا بلکه قدرت تِین را در کتابهای بعدی، با آشکار شدنِ قدرت جادویی او و شکوفاییِ پتانسیل میرا، نشان میدهد.
Rider: Rhiannon Matthias
سوار: ریانون ماتیاس
قدرت فِیرگ در هوش، استراتژی و همچنین نشانهایی که به ریانون اعطا میکند نهفته است و به نمونهای واضح تبدیل میشود که نشان میدهد چرا اژدهایان سبز به خاطر هوششان شناخته شدهاند. فِیرگ و ریانون در «جناح چهارم» به طور لحظهای به هم جذب شدند و این موضوع، طرز فکر سازگار و خرد فِیرگ را نشان میدهد، زیرا او توانست سوارکار خود را قبل از هر اژدهای دیگری انتخاب کند. هوش او به نبرد نیز کشیده میشود، همانطور که در «شعلهی آهنین»، او توانست به ریانون اجازه دهد به سرعت از او پایین بیاید و دوباره سوار شود تا ویولت را از نیشِ روی پشت تِین نجات دهد.
نشان ریانون نیز نمونهای از قدرت فِیرگ است، زیرا تنوع و کاربردهای این نشان در طول کتاب به گروه اصلی در کارهای مهم کمک میکند. نشان احضار ریانون، دوستانش را در طول هر دو کتاب از بسیاری از موقعیتها نجات میدهد، به عنوان مثال، زمانی که او خنجری را از ژاکت پرواز قرضی ویولت و از دیوار اتاق خوابش احضار کرد و او را در «شعلهی آهنین» از وارِش نجات داد. این شاهکار نه تنها قدرت فِیرگ را نشان میدهد، بلکه نشان میدهد که چگونه زیرکی او میتواند با آن قدرت همراه شود و به ریانون و کل گروه آهنین، یک مزیت استراتژیک بدهد.
Rider: Violet Sorrengail
4. آندارنا (نژاد هفتم/دم عقرب چند رنگ)
سوار: ویولت سورنگیل
قدرت فعلی آندارنا کمی پایینتر از برخی از اژدهایان مسنتر است، اما این پتانسیل وجود دارد که در طول باقی ماندهی مجموعه «امپریان» فراتر از آنها پیشرفت کند. آندارنا در «جناح چهارم» به عنوان یک دم پر با ویولت پیوند برقرار میکند و به نظر میرسد از خود بیدفاع است. با این حال، با قویتر شدن پیوند آنها، ویولت به دلیل ارتباطش با آندارنا، توانایی توقف زمان را از خود بروز میدهد. این موضوع، پتانسیل آندارنا را نشان میدهد، زیرا نشان دم پر او فراتر از بسیاری از اژدهایان مسنتر است. آندارنا همچنین با رشد سریع و تبدیل سریع دم خود به دم عقرب، پتانسیل خود را به نمایش میگذارد و علیرغم کمسنوسالی، قدرت فزایندهی خود را ثابت میکند.
افشای آندارنا به عنوان آخرین بازماندهی نژاد هفتم، پتانسیل او را برای رشد فراتر از این پایهی محکم قدرت ایجاد میکند، زیرا قدرت رو به افزایش او میتواند کلید نجات ناوار باشد. لانهی آندارنا تقریباً در زمانی که ونینها به شدت عقب رانده شدند، منقرض شد، که این موضوع به نقش آندارنا در کتابهای آیندهی «امپریان» به عنوان کلید پیروزی سوارکاران اشاره میکند. اگرچه هنوز به طور کامل آشکار نشده است، دومین نشان ویولت نیز میتواند رشد آندارنا را به نمایش بگذارد، زیرا نشان اصلی او قبلاً بیسابقه بوده است و آندارنا را به عنوان جانشین بالقوه برای عنوان قویترین اژدها معرفی میکند.
3. Sgayel (Blue Daggertail)
3. اسکِیل (دم خنجر آبی)
سوار: زِیدن ریورسان
طبیعت بیرحم اسکِیل و قدرت نشانهای زِیدن، قدرت او را در مجموعه «امپریان» آشکار میکند، واقعیتی که ممکن است بر قسمتهای بعدی تأثیر منفی بگذارد. اسکِیل یک اژدهای آبی دم خنجر است که طبق کتاب «جناح چهارم» کمیابترین نوع اژدهای آبی به شمار میرود. علاوه بر اینکه کل این نژاد به بیرحمی شهرت دارند، بیرحمی شخصی اسکِیل نیز در هر دو کتاب، از طریق نبردهای رسون و باسیگاث قابل مشاهده است، جایی که او بدون هیچ زحمتی چندین ویورن را تکهتکه کرد.
دو نشان زِیدن نیز تواناییهای او را برجسته میکند، زیرا جادویی که او از طریق زِیدن هدایت میکند، او را به یکی از قدرتمندترین سوارکاران نسل خود تبدیل میکند. کنترل سایه توسط زِیدن و جایگاه او به عنوان یک «ذاتی» او را به یک مبارز قدرتمند تبدیل کرده است، همانطور که در مهار جک بارلو و ارزیابی ملگرن و نیروهایش در «شعلهی آهنین» مشاهده میشود. با این حال، این سطح از قدرت همچنین میتواند یک مانع باشد، زیرا وضعیت جدید زِیدن به عنوان یک ونین، اسکِیل را در کتاب «طوفان اونیکس» در معرض خطر قرار میدهد، اگر زِیدن تصمیم بگیرد اسکِیل را کنترل کند، همانطور که بارلو با بِـید چنین کرد.
Rider: Violet Sorrengail
سوار: ویولت سورنگیل
تجربه نظامی تِیرن، موقعیت او به عنوان یکی از دو اژدهای سیاه فعال و نشان ویولت، همگی قدرت او را به نمایش میگذارند و تِیرن را به دومین اژدهای قدرتمند در دنیای «جناح چهارم» تبدیل میکنند. تِیرن، پیش از وقایع کتابها، به خاطر خدمت سربازی خود به عنوان اژدهای نبرد در جریان شورش تایرشی شناخته میشود و نقشی اساسی در پیروزی ناوار داشته است. تِیرن با وجود پنج سال بیتحرکی، همچنان یک پروازگر و مبارز قدرتمند است، همانطور که در طول هر دو کتاب مشاهده میشود. توانایی او برای بستن ویولت به زین او همچنین بخشی از مهارتهای جادویی او را نشان میدهد که با نشان ویولت بیشتر به اثبات میرسد.
نشان کنترل صاعقهی ویولت، او را به یک سوارکار نیرومند تبدیل میکند، اما همچنین وسعت کامل قدرت تِیرن را به نمایش میگذارد. تِیرن تنها زمانی شروع به انتقال قدرت خود به ویولت میکند که او قدرت خود را ثابت کرده باشد، و به همین دلیل است که وقتی ویولت به سرعت تحت فشار قرار میگیرد، از قدرت او برای شکست دادن بارلو استفاده میکند. در طول «شعلهی آهنین»، قدرت ویولت فقط افزایش یافته است و او را مجبور میکند تا یک کره شیشهای کوچک حمل کند که انرژی اضافی ناشی از انرژی هدایتشدهی تِیرن را جذب میکند. این موضوع، گنجینهی جادویی تِیرن و چگونگیِ دستکاری بیشتر آن توسط ویولت را نشان میدهد، زیرا او در کتابهای بعدی بر کنترل خود مسلطتر میشود.
Rider: General Augustine Melgren
اگرچه مخاطبان در مجموعه «امپریان» چیز زیادی از کوداگ نمیبینند، اما جثهی فیزیکی او و نشان ملگرن، او را به طور قطع به عنوان قدرتمندترین اژدها در ناوار معرفی میکنند. کوداگ کسی بود که رهبران شورشیان تایرشی را قبل از وقایع کتابها اعدام کرد و از آنجایی که در سالهای آخر عمرش به سر میبرد، در طول مجموعه به عنوان یک اژدهای جنگی قدرتمند توصیف میشود. حضورهای او عظمت و ترسناک بودن او را به نمایش میگذارد، زیرا حتی تِیرن هم زمانی که ویولت برای متقاعد کردن او به کمک برای تجدیدِ حفاظها به او نزدیک شد، نگران ویولت بود.
نشان ملگرن نیز قدرت کوداگ را نشان میدهد، زیرا وجود منحصر به فرد آن، دلیلی است که ناوار میتواند به قدرت نظامی فعلی خود دست یابد. نشان ملگرن، دوراندیشی است، یعنی توانایی دیدنِ نتیجهی نبرد قبل از وقوع آن. این توانایی در دنیای سوارکاران اژدها منحصر به فرد است، همانطور که در نقل قول مارکهام در فصل پنجاه و هفتم کتاب «شعلهی آهنین» مشاهده میشود. آن دوراندیشی همچنین یکی از محورهای اصلی درگیری «شعلهی آهنین» است، زیرا نشان ملگرن دلیلی است که گروه از حملهی انقلاب در انقلابِ خورشیدی توسط ونینها مطلع میشوند و بدین ترتیب، علیرغم حضورهای کوتاه کوداگ، پتانسیل جادویی او را به نمایش میگذارد.