کاف‌قاف
کاف‌قاف
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

#نه_به_ازدواج_با_مرد_ایرانی نوشته شده توسط یک مرد ایرانی

کسانی که مدت زمان قابل توجهی از زندگی خودشان را به رسانه‌های اجتماعی اختصاص می‌دهند قطعاً خیلی بهتر از من با هشتگ #نه_به_ازدواج_با_مرد_ایرانی آشنایی دارند. شوربختانه، این جنبش اجتماعی نیز همانند دیگر شعارها، انتقادها و تئوری‌های فمنیستی با بازخوردی منفی از سوی مردان و حتی بعضاً زنان ایرانی روبرو شد که آن‌ را جنسیت‌زده، مردستیز و احمقانه خوانده‌اند. در این مطلب سعی دارم به‌عنوان یک مرد ایرانی هشتگ #نه_به_ازدواج_با_مرد_ایرانی را شرح دهم و اینکه چرا شما نیز به‌عنوان یک مرد ایرانی باید آن را ساپورت کنید.

ولترین دو کلیر، فیلسوف امریکایی و وارث نام ولتر، در مقاله‌ای جنجالی در اوایل قرن بیستم کانسپت ازدواج را به‌عنوان یک سازمان هدفمند سرمایه به منظور جداسازی طبقه‌ی کارگر (کارمند) و ابزار تولید را از دید شخصی و انفرادی مورد نقدی تند قرار داد. [1] دو کلیر در انتقاد خود نسبت به ازدواج تنها نبود، فلاسفه‌ی بسیاری از قدیم‌الایام ازدواج را از زوایای مختلف زیر سوال برده‌اند.

«هرچه زنی بی‌روح‌تر می‌شود و بیشتر در شوهر خود جذب می‌شود، همسری شایسته‌تر هم خواهد شد.» اما گولدمن، از رفقای دو کلیر، در مقاله‌ی «ازدواج و عشق» به جایگاه زن در این ساختار مذهبی-سیاسی-اقتصادی می‌پردازد [2] که آن را نمی‌توان خارج از یک ساختار طبقاتی تعریف کرد؛ بدین معنا که اگر در جامعه‌ای زندگی می‌کردیم که حقیقتاً برابری جنسی در آن ایجاد شده بود دیگر نیازی به وجودیت ازدواج نبود.

از دید بسیاری این انتقادها ناخوشایند به‌نظر می‌رسد چرا که ازدواج و خانواده اتمی طی قرن‌ها مهندسی اجتماعی به‌عنوان یک «بدیهیت مدنی» بدل گشته‌اند که حتی تجسم دنیایی بدون وجودشان برای خیل عظیمی از مردم غیرممکن است. [3] اما با چنین تجسمی، تصور دنیایی بدون جنسیت‌زدگی، زن‌ستیزی و مردسالاری نیز غیرممکن می‌شود چراکه ازدواج در برخی فرهنگ‌ها و کشورها نمودی غیرقابل انکار از مردسالاری است یا در بهترین حالت ترکشی از آن در دل جامعه. ازدواج در شکلی که امروزه می‌شناسیم‌ش یک ساختار مردسالارانه برای حفظ کارکرد سرمایه است [4] و پرداختن به آن نیاز به حجمی از مطالعه و تحقیقات دارد که نمی‌توان در این مطلب کوتاه به آن پرداخت اما امیدوارم تا اینجا تلنگری برای مطالعه‌ی بیشتر ایجاد شده باشد. (برای شروع کتاب جنس دوم سیمون دو بووار را توصیه می‌کنم.)

اهل دل می‌فهمد چرا این عکس را انتخاب کردم.
اهل دل می‌فهمد چرا این عکس را انتخاب کردم.


اما این مسائل چه ربطی به مرد ایرانی دارد؟ همانطور که گفته شد ازدواج یک ساختار سرمایه‌محور مردسالارانه است و این ساختار در کشوری مانند ایران که فرهنگی به‌شدت مردسالارانه دارد، به شکلی سفت و سخت نهادینه شده است. زهره قوام‌شهیدی، پروفسور علوم سیاسی، در مطلبی کم‌نظیر [5] ازدواج ایرانی را از دید اقتصادی بررسی می‌کند و طبق تحقیقات و داده‌ها، به این نتیجه می‌رسد که ازدواج یک ضرورت اقتصادی از جانب دولت برای حفظ ایدئولوژی جنسی کشور است که خود پارادوکس‌های نیولیبرال-کورپوریتیستی را با بیرون کشیدنِ ارزش افزوده از زنان در داخل خانه (و امروزه خارج از خانه) حل می‌کند و در نهایت زنان را سرکوب شده و ضعیف نگه می‌دارد. جای تعجب ندارد که کشورهای نیولیبرال همواره با مشکل ایدئولوژی جنسی روبرو هستند و همواره کشورهایی در صدر جدول برابری زنان قرار دارند که به‌طور جدی و عملی دولت رفاه را مجبور به غرامت جنسی می‌کنند (همانند سوئد).

خیلی خلاصه #نه_به_ازدواج_با_مرد_ایرانی به منظورِ مردستیزی نیست بلکه به معنای مبارزه با مردسالاری و ازدواج ایرانی است که خواسته و ناخواسته مردسالاری را در جامعه نهادینه می‌کند. برای دیدن تبعات این موضوع نیز نباید راه دوری رفت. این بازخورد منفی از جانب خیل عظیم مردان نسبت به هشتگی که حتی معنای‌ش را به درستی درک نکرده‌اند و سریع آن را ضدمرد خوانده‌اند نشان می‌دهد تا چه حد مردسالاری در گوشت و پوست ما نفوذ کرده که حاضر نیستیم حتی برای لحظه‌ای خودمان را از معادله جدا کنیم و از بالا به واقعیات سیاسی-اقتصادی نگاه کنیم. نباید فراموش کرد که مرد ایرانی صرفاً به معنای انتقاد از ازدواج «داخل کشور ایران» نیست بلکه به معنای انتقاد از ساختاری است که این کشور در مردان نهادینه کرده است و زنان نیز آن را به ناچار پذیرفته‌اند.

حرف آخر: اگر یک مرد ایرانی هستید که با این هشتگ مشکل دارد، از آن مردانی هستید که قطعا باید به ازدواج با آن‌ها نه گفت.

منابع:

1 - They who marry do ill, 1907, Voltraine De Clayre

2 - Marraige and Love, 1914, Emma Goldman

3 - Gramsci′s Common Sense, 2016, Kate Crehan

4 - The Origin of the Family, Private Property, and the States, 1902, Fredrich Engels

5 - The linkage between Iranian patriarchy and the informal economy in maintaining women's subordinate roles in home-based carpet production, 1995, Zohreh Ghavamshahidi


ازدواجایرانزنفمنیسم
I'm not an asshole, I'm just an asocial misanthrope.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید