کتاب معامله روزانه و معامله سوئینگ در بازار ارز نوشتهی کتی لین از آن دسته کتابهایی است که میتواند معاملهگران مبتدی را در بازار فارکس از گمراهی و سردرگمی در بیاورد و به حرفهای ها نکاتی بیاموزد که در روند معاملاتی آنها تاثیر مثبت بگذارد. به تازهواردان نقشهای برای رد شدن از پیچ و خمهای مسیر معاملهگر حرفهای شدن بیاموزد، نمایی کلی به آنها نشان دهد و از رفتن به بیراهههای فراوان این مسیر آن هارا مصون دارد. کتاب مطالبی در خصوص اقتصاد و چارچوب کلی سیاستهای بانکهای مرکزی، پارامتر های تجاری، استراتژیهای تکنیکال، بهترین زمان های معاملات ارزها، همبستگی ارزها و بازارهای اقتصادی و برخی ویژگیهای منحصر به فرد ارزها را پوشش میدهد.
کتی لین از دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک فارغ التحصیل شد و کار خود را در ۱۸ سالگی در وال استریت با تمرکز ویژه روی ارزها آغاز کرد. کتی سابقه فعالیت ۱۵ ساله در JPMorgan را در کارنامه خود دارد. در سال ۲۰۰۳ به FXCM پیوست و یکی از پورتالهای تحقیقاتی ارز خارجی آنلاین را آغاز کرد. او تیمی متشکل از ۱۰ تحلیلگر مختص به ارائه تحقیق و تفسیر در بازار ارز خارجی را مدیریت کرد.
کتی در سال ۲۰۱۲ برای آموزش سرمایهگذاران در معاملات فارکس به دور دنیا سفر میکرد. اغلب در Wall Street، Sydney Morning Herald، UK Telegraph، Journal، رویترز، بلومبرگ، مارکت واچ، و دیگر نشریات برجسته از او نقل قول میشود. او همچنین به طور منظم در CNBC ایالات متحده، آسیا، و اروپا و در Sky Business ظاهر میشود.
بازار مبادله ارز خارجی بزرگترین و پربازدهترین بازار در جهان است. این بازار به طور سنتی، پلتفرمی است که از طریق آن دولت ها، تجار، سرمایهگذاران، مسافران و سایر طرفهای ذینفع و علاقهمند به تبدیل و مبادله ارزی میپردازد. معاملهگران و بازارسازان فارکس در اطراف دنیا به صورت ۲۴ ساعته از طریق تلفن، کامپیوتر و فاکس برای ایجاد یک بازار منسجم و یکپارچه بهم متصل هستند.
دنبال کردن حرکات بازار فارکس برای معاملهگران سهام، اوراق و کالایی که بخواهند تصمیمات تجاری بیشتری اخذ کنند، بسیار مهم است. برای مثال معاملهگرانی که با سهام ژاپن کار میکنند نیز باید از تحولات دلار و چگونگی تاثیر آن بر تقویت شاخص بورس ژاپن آگاه باشند.
اکثر فعالیتهای تجاری زمانی اتفاق میافتد که بازارها باهم همپوشانی دارند. برای مثال، همزمانی معاملات آسیا و اروپا بین ساعات ۱۲ صبح تا حدود ۲ صبح، اروپا و ایالات متحده بین ۸ تا ۱۲ بعدازظهر به وقت نیویورک است، درحالی که همزمانی بازارهای ایالاتمتحده و آسیا بین ۵ تا ۹ بعدازظهر میباشد. در حین ساعات نیویورک و لندن، تمام جفت ارزها فعالانه معامله میشوند. ضمنا در طی ساعات کاری آسیا، فعالیت تجاری برای جفتهایی مانند پوند به ین و دلار استرالیا در مقابل ین ژاپن به اوج خود میرسد.
قیمت ارز بازتاب تعادل عرضه و تقاضا برای ارزهاست. دو فاکتور اصلی موثر بر عرضه و تقاضای ارزها نرخهای بهره و قدرت کلی اقتصاد هستند. از منظر تاریخی، اگر یک کشور نرخ بهره خود را افزایش دهد، ارز آن کشور در مقایسه با سایر کشورها تقویت خواهد شد چراکه سرمایهگذاران برای بدست آوردن سود بیشتر دارایهای خود را به آن کشور منتقل میکنند. در مقابل، افزایش نرخ بهره به طورکلی برای سهام خبر خوبی نیست. این به آن معنی است که هزینههای دریافت وام افزایش یافته است. در پاسخ به افزایش نرخ بهره برخی از سرمایهگذاران از بازار سهام کشور خارج میشوند و موجب تضعیف ارز کشور میشوند. شاخصهایی که بیشترین تاثیر را روی نرخ بهره دارند عبارتاند از قیمت تولیدکننده و مصرفکننده، اشتغال، هزینهها و تولید ناخالص داخلی.
پیش از یادگیری نحوه معامله ارزها، برای هر شرکتکننده جدید یا باتجربه بازار مهم است که در خصوص مهمترین رویدادهای تاریخی که بازار ارز را شکل دادهاند، اطلاعات کافی داشته باشد. تا امروز رویدادهایی مانند برتون وودز، توافق پلازا، بحران مالی ۱۹۹۷ آسیا و یا پیمان ماستریخت توسط معاملهگران حرفهای اغلب به عنوان مرجع استفاده شده است. برسی جزئیات هر یک از رویدادهای تاریخی و مقایسه آنها با شرایطی کنونی بازارها اطلاعات مفیدی به شما میدهد.
برای نمونه در دوم جولای سال ۱۹۹۷ سقوط دومینووار اقتصاد نوظهور ببر آسیایی نمونه کاملی از وابستگی بازاهای سرمایه جهان و اثرات بعدی آن در سراسر بازارهای ارز بینالمللی را فراهم کرد. بر اساس چندین ضعف اساسی، علت عمده این سقوط وامهای مکرر پنهانی، کسری تجاری شدید و بازار سرمایه نابالغ بود. در مجموع گردآمدن این عوامل موجب بروز یک طوفان کامل شد که بازارهای بزرگ منطقهای را ناتوان ساخت و بهای ارزهای با ارزش را یکباره به میزان قابلتوجهی به سطوح پایین کاهش داد.
دو راه عمده برای تحلیل بازارهای مالی وجود دارد: تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل فنی یا تکنیکال. تحلیلهای بنیادی بر پایه درک شرایط اصلی اقتصادی استوار است، در حالی که تحلیلهای تکنیکال از پیشینه تاریخی قیمتها جهت پیشبینی حرکتهای آینده استفاده میکند. دانستن علت حرکت ارزها در بازار ارز خارجی، پیش از اجرای استراتژیهای تجاری موفق، مهم است. بهترین استراتژی ترکیب هردو تحلیل تکنیکال و بنیادی است.
تحلیل بنیادی بر روی نیازهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هدایت کننده عرضه و تقاضا استوار است. کسانی که از تحلیلهای بنیادی به عنوان ابزار تجاری استفاده میکنند به شاخصهای کلان اقتصادی مختلف نظیر نرخ رشد، نرخ بهره، تورم و بیکاری نگاه میکنند.
جریانهای سرمایه و تجارت مفهمومی است که تعادل پرداختهای کشور_که تعیینکننده مقدار تقاضا در طی یک دوره معین برای یک ارز است_را تشکیل میدهد. از لحاظ تئوری برای حفظ ارزش فعلی یک ارز، تعادل تراز پرداختی برابر با صفر موردنیاز است. از سوی دیگر تراز منفی پرداختها، نشاندهنده خروج سرمایه با سرعت بیشتری از ورود آن به اقتصاد است و از این رو ارزش ارز مرتبط با آن باید کاهش یابد.
جریان سرمایه، سنجش مقدار خالص یک ارز است که به دلیل سرمایهگذاری نقدینگی در حال خریدوفروش است. توازن جریان مثبت سرمایه نشان میدهد که جریانهای خارجی سرمایهگذاریهای مالی یا سهام در یک کشور بیش از خروج آن است. تعادل جریان منفی سرمایه نشان میدهد که بودجه این سرمایهگذاریها بیشتر توسط سرمایهگذاران داخلی خریداری شده تا سرمایهگذاران خارجی. به طور کلی دونوع جریان نقدینگی وجود دارد، جریان فیزیکی و جریان های پرتفوی سهام ( که بیشتر به بازارهای سهام و بازارهای درآمد ثابت تقسیم میشوند).
درست همان ارتباطی که بازار سهام با حرکت نرخ ارز دارد، بازار اوراق درآمد ثابت نیز دارد.در زمان بیثباتی جهانی، سرمایهگذارای در اوراق درآمد ثابت (با توجه به امنیت ذاتیشان) میتوانند جذابیت داشته باشند. در این زمینه نظارت بر اختلاف بازدهی اوراق ده ساله امریکا اهمیت دارد.
هیچ کس تاکنون نتوانسته است نبرد طولانی تحلیل فنی و بنیادی را برنده شود. با این حال بسیاری از معاملهگران مستقل با تحلیل تکنیکال شروع به معامله میکنند زیرا درک آن سادهتر بوده و نیازی به ساعتها مطالعه ندارد. تحلیلگران فنی همچنین میتوانند بسیاری از ارزها و بازارها را همزمان دنبال کنند درحالی که تحلیلگران بنیادی به دلیل مقدار زیاد دادهها در بازار تمایل به تمرکز به چند جفت محدود دارند. با این حال درنظر گرفتن هردو استراتژی مهم است، زیرا تحلیل بنیادی میتواند حرکات فنی مانند شکستها یا معکوس شدن روند هارا ایجاد کند، از سوی دیگر تحلیل تکنیکال نیز خصوصا در بازارهای سهام، میتواند حرکاتی که باعث ایجاد مقاوت در روند و یا حرکات غیرقابل توصیف را که از عهده تحلیل فاندامنتال خارج است، توضیح دهد.
سه فصل بعد برخی مطالعات منحصربهفرد در بازار فارکس است که برخی جزئیات را برای هر دو گروه معاملهگران مبتدی و پیشرفته بیان میکند. این شامل موارد زیر است:
در معامله ارزها زمانبندی همهچیز است. دانستن مقدار نقدینگی موجود در زمان برای به حداکثر رساندن فرصتهای تجاری در ساعات بازار یک معاملهگر مهم است. علاوه بر نقدینگی، دامنه معاملاتی جفت ارزها به شدت به موقعیت جغرافیایی و عوامل اقتصاد کلان وابسته است. دانستن اینکه چه زمانی در روز یک جفت ارز دامنه معاملات بیشتر یا کمتر دارد، بدون شک به معاملهگران برای بهبود ابزار سرمایهگذاری خود با توجه به تخصیص بهتر سرمایه کمک خواهد کرد.
(ساعت شروع و پایان بازارها را به تایم محلی خود میتوانید از سایت market24hclock.com مشاهده کنید.)
جلسه معاملاتی آسیایی (توکیو): ۷ بعدازظهر تا ۴ صبح به وقت شرقی
در معاملات آسیا بیشترین حجم معاملات در توکیو و به دنبال آن هنگکنگ و سنگاپور است. بانکهای سرمایهگذاری بزرگ و صندوقهای سرمایهگذای تلاش میکنند از جلسه آسیایی برای تعیین سطوح مهم استفاده کنند.
به طور کلی نوسان در این تایم کمتر است و به محافظت معاملهگران و استراتژیهای سرمایهگذاری آنها از حرکات نامنظم بازار ناشی از تفکرات تهاجمی روزانه کمک میکند.
جلسه معاملات ایالاتمتحده (نیویورک): ۸ صبح تا ۵ بعدازظهر به وقت شرقی
نیویورک دومین بازار بزرگ است. اکثریت معاملات در طی بازار ایالاتمتحده بین ساعت ۸ صبح تا ۱۲ بعدازظهر به وقت نیویورک صورت میپذیرد، یک دوره با نقدینگی بالا زیرا بازارهای اروپایی و آمریکا همزمان میشود. زمانی که بازارهای سهام و اوراق قرضه ایالاتمتحده در خلال بازار آمریکا باز میشوند، سرمایهگذاران خارجی ارزهای داخلی خودرا از قبیل یورو، ین ژاپن و فرانک سوئیس را به دلار، دارای غالب بهمنظور انجام معاملات خود تبدیل میکنند.
جلسه معاملاتی اروپایی ( لندن): ۳ صبح تا ۱۲ بعدازظهر به وقت شرقی
لندن بزرگترین و مهمترین مرکز معاملات جهان است. اکثر موارد خرید بانکهای بزرگ در لندن قرار دارد و بیشتر معاملات عمده فارکس در طول ساعت کار لندن به دلیل نقدینگی و کارآیی بالای بازار تکمیل میشود.
همپوشانی بازار امریکا و اروپا: ۸ صبح تا ۱۲ بعدازظهر به وقت شرقی
به طور متوسط ۷۰ درصد از کل میانگین معاملات برای جفت ارزها در طول ساعات معاملاتی اروپا و ۸۰ درصد کل میانگین معاملات برای همه جفت ارزها در طول ساعات معاملاتی ایلاتمتحده است. این درصد تنها به معامله گران روزانه میگویند که نمیخواهند در تمام طول روز در مقابل صفحه نمایش باشند. پس بهترین ساعات معامله زمان همپوشانی بازارهای اروپا و امریکا است.
همپوشانی بازارهای اروپا و آسیا: ۲ صبح تا ۴ صبح به وقت شرقی
نوسان کمی در همپوشانی بازارهای آسیا و اروپا به دلیل معاملات آهسته و کم بازار صبح آسیا وجود دارد.
برای هر نوع تریدر فاندامنتال یا تکنیکال، اهمیت اطلاعات اقتصادی را نمیتوان دست کم گرفت.
معاملهگرها اغلب از بازارها پیش از انتشار اخبار کلیدی اقتصادی خارج میشوند. در حقیقت بسیاری از معاملهگران سیستمی، سیستم های معاملاتی خود را پیش از انتشار خبرهای بزرگ مانند گزارش های اشتغال بخش غیرکشاورزی خاموش میکنند. البته متخصصینی هستند که عوامل اصلی را در استراتژی های خود وارد میکنند و حتی برخی از برخی از نکات کلیدی اقتصادی برای معامله استفاده میکنند.
اهمیت نسبی اطلاعات در طول زمان تغییر میکند، نکته مهم در یک بازار پویا و فعال تغییر اهمیت دادههای اقتصادی با زمان است. به طور معمول این امر منطقی است زیرا با توجه بازار به بخشهای مختلف اقتصاد و اطلاعات بر اساس شرایط اقتصاد داخلی تغییر میکند، برای مثال تراز تجاری ممکن است زمانی که یک کشور کسری بودجه ناپایدار دارد، بسیار مهم باشد در حالی که برای یک اقتصاد با مشکل ایجاد شغل، نرخ بیکاری مهمترخواهد بود.
برای معاملهگران طرفدار سبک بریکاوت، دانستن اینکه چه اطلاعاتی پتانسیل ایجاد بیشترین محدوده میانگین حرکتی برای ارزها را دارند، میتواند در تایید چگونگی ایجاد موقعیتهای مربوطه مفید باشد.
همهچیز در بازار فارکس تا حدودی باهم در ارتباط است و دانستن جهت و چگونگی این رابطه قوی میتواند یک مزیت باشد و این پتانسیل را دارد که یک ابزار معاملاتی بزرگ باشد.
همبستگیهای مثبت/منفی به چه معنی است و چگونه استفاده میشود؟ هرگونه محاسبه همبستگی به صورت اعشاری است، هرچه رابطه بین دو ارز قوی تر باشد این عدد به ۱ نزدیکتر است در حالی که ارقام کمتر به ما میگویند جفتهای موردنظر معمولا به صورت موازی باهم حرکت نمیکنند و هرچه این عدد به ۱- نزدیک تر باشد، حرکت ارزها مخالف هم هستند.
حقیقت مهم در همبستگی بین ارزها این است که آنها با توجه به شرایط اقتصادی، تمایلات و قیمتگذاری هر روز تغییر میکنند.
اولین گام مهم برای هر معاملهگر، صرف نظر از اینکه در چه بازاری کار میکند، ایجاد یک دفتر یا ژورنال معاملاتی است.
به واسطه تجربیاتم آموختم که معاملهگران موفق به دنبال یافتن یک جام مقدس از شاخصهایی که کاملا پیشبینی ۱۰۰% حرکات را داشته باشند، نیستند اما در عوض به دنبال توسعه نظم و انظباط هستند. من نمیتوانم اهمیت ژورنال معاملاتی را به عنوان اولین گام برای یک ماملهگر حرفهای و موفق شدن نادیده بگیرم. برای جلوگیری از تکرار اشتباهات و زیانهای بزرگ، نمیتوانم به اندازه کافی بر اهمیت نگهداری یک ژورنال معاملاتی تاکید کنم. ژورنال معاملاتی طراحی شده تا اطمینان حاضل شود شما بهعنوان یک معاملهگر تمامی زیانها را محاسبه میکنید و از هر اشتباه درس میآموزید.
ترتیب ژورنال معاملاتی که من پیشنهاد میدهم باید به سه بخش تقسیم شود:
۱. چکلیست جفت ارز
۲. معاملاتی که در انتظار آنها هسیتم
۳. معاملات موجود یا تکمیل شده
اغلب مشاهده کردهام که معاملهگران بهصورت مکرر مرتکب اشتباهات مشابهی میشوند. این شامل برداشت زودهنگام سود، اجازه افزایش زیان، احساسی عمل کردن در معامله، نادیده گرفتن دادهها و اخبار اقتصادی یا ورود زودهنگام به معامله است. نگهداری سابقه معاملات مانند سوابق مکالمات شماست. اهمیت ژورنال معاملاتی این است که مداخله عاطفی معاملات را به حداقل میرساند.
شما چه یک معاملهگر فارکس،سهام یا آتی باشید ده قانون معاملاتی وجود دارد که معاملهگران موفق باید با آن زندگی کنند:
۱. زیانهای خود را کاهش دهید.
۲. اجازه دهید سودهای شما افزای یابد.
۳. اندازه پوزیشن خود را حفظ کنید.
۴.نسبت ریسک به ریوارد خود را بدانید.
۵. به اندازه کافی سرمایهگذاری کنید.
۶. با روند مقابله نکنید.
۷. هرگز به پوزیشنهای زیانده اضافه نکنید.
۸. انتظارات بازار را بشناسید.
۹.از اشتباهات خود بیاموزید و به ثبت معاملات ادامه دهید.
۱۰. حداقل افت سرمایه را داشته باشید.
۷۰ درصد حرکات بازار در ۲۰ درصد از زمان بازار رخ میدهد. این موضوع تجزیهوتحلیل تایم فرمهای چندگانه را مهم میسازد.
جستجو برای فرصتهای خرید در یک روند صعودی یا فروش در یک روند نزولی میتواند بهمراتب بسیار سودمندتر از تلاش برای شکار نقطه سقف یا کف قیمتی باشد. اهمیت آنالیز تایم فرمهای چندگانه را نمیتوان دستکم گرفت. نگاه به یک تصویر بزرگ یا چشمانداز دور در ابتدا میتواند معاملهگران را از بسیاری از معاملات خطرناک محافظت کند. به دلیل این حقیقت ساده که خرید در کف و فروش در سقف یک مفهوم ساده قابل درک است، اکثریت معاملهگران تازهکار در بازار به عنوان معاملهگران رنج شناخته میشوند. اگر معاملهگران میخواهند همیشه در سود باشند باید به فضای کلی معاملاتی بازار توجه داشته باشند.
از فصل دهم تا انتهای فصل شانزدهم کتاب، کتی لین درمورد استراتژی های تکنیکال خود صحبت میکند که به اختصار در مورد ۲ استراتژی پرکاربرد و مفیدترآنها صحبت خواهیم کرد.
استراتژی کانالها: کانال معاملاتی یک تکنیک معاملاتی کمتر متعارف ولی محبوب برای ارزهاست. دلیل چرایی کارکرد آن این است که ارزها بهندرت زمان زیادی را در یک دامنه معاملاتی محدود میگذرانند و تمایل به گسترش و توسعه روندهای قوی دارند. کانالها میتوانند به سادگی شناسایی شده و اغلب رخ دهند. یک سناریو معمول کانالهای معاملاتی دوره آسیای و یک شکست در هریک از جلسات لندن یا ایلاتمتحده است. کانالها زمانی ایجاد میشوند که خط روند را رسم کرده و سپس یک خط بهموازات آن خط روند ترسیم کنیم. اکثر فعالیت قیمت جفت ارز باید بین دو خط کانال باشد.
برخی قوانین برای استفاده از این تکنیک در یافتن معاملات خرید بلندمدت وجود دارد:
(قوانین برای معاملات فروش معکوس خواهد بود)
استراتژی نظم کامل: یک نظم کامل در میانگینهای متحرک بهعنوان یک مجموعه از میانگینهای متحرک در یک ترتیب توالی تعریف شده است. برای یک روند صعودی یک نظم کامل موقعیتی خواهد بود که میانگین متحرک ساده ۱۰روزه (SMA) بالاتر از میانگین قیمت ۲۰روزه (SMA) و بالاتر از ۵۰ روزه (SMA) قرار دارد. در عین حال SMA صد روزه زیر SMA 50 روزه خواهد بود و همچنین SMA 200 روزه پایینتر از SMA 100 روزه قرار دارد. در روند نزولی خلاف این ترتیب صادق است. این نه تنها نشاندهنده حرکت در مسیر روند است بلکه میانگینهای متحرک نیز به عنوان سطوح مختلف حمایتی عمل میکنند.
قوانین استفاده از این استراتژی:
یکی از مهمترین راهها برای معاملات ارزها در تحلیل فاندامنتال جفت کردن قویترین ارز با ضعیفترین ارز است. البته پیدا کردن این جفت شدن بهندرت ساده خواهد بود، زیرا ما در یک اقتصاد جهانی زندگی میکنیم که سلامت یک اقتصاد بزرگ بر چشمانداز دیگری تاثیر میگذارد. با این حال خرید نادانسته یک ارز ضعیف و فروش آن در برابر یک ارز قوی، میتواند اشتباه بزرگی باشد.
معاملات حملی اهرمی یک روش معاملاتی رایج است که مدتهاست بهعنوان یکی از استراتژیهای موردعلاقه صندوقهای تامینی و بانکهای سرمایهگذاری استفاده میشود و شامل خرید یک ارز پربازده (با ثبات بالا) و یافتن جفت آن با فروش یک ارز کمبازده و کمدرآمد است. معاملاتی حملی زمانی سودده هستند که نرخ ارز بدون تغییر بماند و سرمایهگذاران قادر به دریافت تفاوت نرخ بهره یا اسپرد بین دو ارز باشند. اگر نرخ ارز بیش از تفاوت نرخ بهره کاهش یابد، برای سرمایهگذاران زیان خالص محقق میشود. به طور خلاصه یک معامله حملی شامل خرید یک ارز است که نرخ بهره بالاتز پیشنهاد میدهد درحالی که ارزی که نرخ پایینتر دارد فروخته شود.
هرگز نباید از حوادث کلان که ممکن است در اقتصاد یا جهان به وجود آیند، غافل شوید. تاثیر آنها فراتر از یک تغییر ساده یک یا دو روزه است. زیرا بسته به اندازه و دامنه آنها این رویدادها پتانسیل تغییر شرایط بنیادی در برابر یک ارز برای ماهها و حتی سالها را دارد. اتفاقاتی از قبیل جنگها، عدم اطمینان سیاسی، بلایای طبیعی و جلسات بزرگ بینالمللی یا تغییرات سیاست پولی چنان قدرتمند هستند که میتوانند تاثیرات گسترده روانشناختی و عملی در بازار ارز داشته باشند.
لیست تعدادی از مهمترینها:
بعد از بحران مالی جهانی بسیاری از کشورها دچار رکود اقتصادی شدند و درنتیجه بانکهای مرکزی دنیا نرخهای بهره را برای کاهش اثرات رکود، پایین آوردند. هنگامی که نرخها دیگر نمیتوانستند پایینتر بروند، آنها مجبور بودند به اقدامات بیسابقهای متوسل شوند که قدرتمندترین آنها تسهیل کمی (QE) بود.
تسهیل کمی جهانی به این صورت است که در شرایط نرخ بهره کم، به بازار نقدینگی تزریق شود. برای انجام این کار، بانک مرکزی با خرید داراییهای مالی مانند اوراق قرضه دولتی از بانکها پول خلق میکند. این اساسا ایجاد پول جدید است. همچنین بازده را پایین نگه میدارد زیرا قیمت اوراق رابطه معکوس با بازده پرداخت پول به بانکها دارد. امید این است که وامدهی را تشویق نماید و به نوبه خود منجر به فعالیت اقتصادی بیشتر شود.
کامودیتیها مانند طلا و نفت ارتباط مهمی با بازار فارکس دارند. شناخت ماهیت این ارتباط میتواند به معاملهگران در برآورد ریسک پیشبینی تغییرات قیمت و درک قرار گرفتن در معرض آن کمک کند. ۴ ارز اصلی وجود دارد که ارزهای کالایی درنظر گرفته میشوند: دلار استرالیا، دلار کانادا، دلار نیوزلند و فرانک سوئیس. با این وجود هریک از این ارزها به دلیل نوع همبستگی آنها با انواع کالاها، تفاوتهایی باهم دارند. به طور مثال دلار کانادا، تمایل به حرکت همجهت با قیمت نفت دارد، اما این همبستگی بیثبات و پیچیده است.
پیش از بررسی ارتباط طلا با ارزهای کالایی، درک ارتباط بین طلا و دلار ایالاتمتحده اهمیت دارد. ایالات متحده چهارمین تولیدکننده طلای جهان است، اما افزایش قیمت طلا همیشه منجر به بالا رفتن دلار نمیشود. درواقع هنگامی که دلار سقوط میکند قیمت طلا افزایش مییابد و بالعکس. این رویداد به ظاهر غیرمنطقی نتیجه جانبی درک سرمایهگذار از نگهداری طلا به عنوان دارایی ایمن است.
استرالیا دومین تولیدکننده برزگ طلای جهان است. صادرات این فلز گرانبها سالانه ۵ میلیارد دلار است. بدین دلیل همبستگی AUDUSD با قیمت طلا قوی است. از طرفی کانادا پنجمین تولیدکننده بزرگ طلای جهان و برخوردار از یک ارز ریسکی است. بدین ترتیب افزایش قیمت طلا میتواند پیشدرآمد رشد قیمتی در AUD و گاهی حتی در CAD باشد.
قیمت نفت تاثیر بزرگی در اقتصاد جهانی دارد. همبستگی بین نفت و ارزها بسیار پیچیدهتر و کم ثباتتر از طلا است. در حقیقت در بین تمام ارزهای کالایی فقط دلار کانادا رابطه معناداری با نفت دارد. همبستگی این دو ۰.۶۷ است. کانادا پنجمین تولیدکننده بزرگ نفت جهان است، بنابراین قیمت نفت میتواند تاثیر مهمی بر اقتصاد کشور داشته باشد.
قیمت نفت بر تورم جهانی نیز تاثیرگذار است. اگر قیمت نفت به طرز قابل توجهی کاهش یابد، این به طورکلی به سیاستهای انبساطی پولی بیشتر منجر میشود، بخصوص اگر با رشد ضعیف هدایت شود و با تقاضای قویتر جبران نشود.
در مقابل افزایش قیمت نفت میتواند فشارهای تورمی ایجاد کند، که منجر به شرایط سیاست پولی انقباظی میشود. بنابراین مسیر قیمت نفت نهتنها برای CAD بلکه برای تمام ارزهای اصلی و فرعی پیامدهایی دارد.
سنگ آهن مهمترین صادرات استرالیا است. بدین معنی که افزایش قیمت سنگآهن سود شرکتهای بزرگ و به نوبه خود دلار استرالیا را افزایش خواهد داد. در عینحال کاهش قیمت سنگآهن به ارز این کشور صدمه خواهد زد.
از آنجا که شیر بهترین صادرات نیوزلند است، قیمت لینیات میتواند بر کارایی دلار این کشور اثر بگذارد.
نتایج تغییرات نرخ بهره نه تنها اثرات کوتاهمدت دارد بلکه برای بازار ارز دارای پیامدهای بلندمدت نیز میباشد. یک تصمیم نرخ بانک مرکزی میتواند در بیش از یک جفت ارز در فارکس تاثیر بگذارد. تفاوت عملکرد ابزارهای ثابت درآمد مانند نرخهای لایبور و بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله میتواند به عنوان شاخصهای پیشرو در حرکات ارزها استفاده شود.
درک همبستگی بین تفاوت نرخ بهره و جفت ارزها میتواند بسیار مفید باشد، بهخصوص اینکه مهمترین هدایتگر حرکات ارزی است. بانکهای بزرگ سرمایهگذار به طور فعال منابع مالی را از داراییهای کم بازده به داراییهای پربازده تغییر میدهند.
انحرافات ریسک یک ابزار خوب برای اندازهگیری تمایلات بازار است. بررسی درست سقفها و کفها نشان میدهد که تقاضا برای خرید و فروش چگونه است. اگر انحرافات ریسک نزدیک به صفر باشد، نشان میدهد که تردید بین صعود و نزول وجود دارد و اینکه هیچگونه کشش قوی در بازار وجود ندارد.
بهعنوان یک دستورالعمل دو قانون ساده برای دنبال کردن وجود دارد. اولین مورد این است که اگر نوسانات احتمالی کوتاهمدت بسیار کمتر از نوسانات بلندمدت هستند، باید انتظار یک شکست را داشته باشیم، درک جهت شکست با این قانون تعریف نیست. درنهایت اگر نوسانات احتمالی کوتاهمدت از نوسانات بلندمدت بسیار بالاتر هستند، باید انتظار بازگشت به میانگین را داشت.
در طی دوره تثبیت، تاثیر نوسانات احتمالی کم یا در حال کاهش خواهد بود. گرایش این قوانین این است که در طی دورههای دامنه معاملاتی تمایلات آنها به حرکت کم است. ما بیشتر مراقب زمانهایی هستیم که نوسانات احتمالی به شدت سقوط میکنند که میتواند نشانههایی از شکست در پیش باشد. هنگامی که نوسانات کوتاهمدت بالای نوسانات بلندمدت هستند به این معنی است که رفتار کوتاهمدت قیمت بیش از میانگین رفتار آن در بلندمدت است. این نشان میدهد که محدودهها در نهایت به سوی سطوح میانگین برمیگردنند. روند، بیشتر در دادههای غیرعلمی قابل توجه است. توجه به این نکته لازم است که ما از نوسانات یکماهه بهعنوان کوتاهمدت و از تغییرات ۳ ماهه بهعنوان نوسانات بلندمدت استفاده میکنیم.
مداخله توسط بانکهای مرکزی یکی از مهمترین هدایتگران فاندامنتالی محرک بازار کوتاه و بلندمدت برای بازار است. برای معاملهگران کوتاهمدت مداخله میتواند منجر به حرکات شدید میانروزی در مقیاس ۱۵۰ تا ۲۵۰ پیپ در چند دقیقه میشود. برای معاملهگران بلندمدت مداخله میتواند علامت یک تغییر مهم در روند باشد، زیرا نشان میدهد که بانک مرکزی در حال انتقال یا تثبیت موضع خود و ارسال پیامی به بازار است که بانک از جهت حرکت خاصی از بازار حمایت میکند. اصولا دونوع مداخله وجود دارد: استریل شده و غیراستریل شده. مداخله استریلیزه نیاز به متعادل کردن مداخله با خرید یا فروش اوراق قرضه دولتی دارد درحالی که مداخله غیراستریلیزه شامل هیچ تغییری در پایه پولی برای برقراری تعادل نمیشود. بسیاری استدلال میکنند که مداخل غیراستریلیزه در ارز پایدارتر از مداخله استریلیزه میباشد.
به منظور درک چگونگی معاملات ارزی به صورت مؤثر، داشتن یک درک کامل از ویژگیهای اقتصادی عمومی معمولترین ارزهای معاملهشده مهم است. این امر شامل درک این مسئله است که عوامل و گزارشهای اقتصادی بارزترین تأثیر را بر حرکات ارز دارند.
مرور کلی اقتصادی
ایلاتمتحده با تولید ناخالص داخلی به ارزش بیش از ۱۷ تریلیون دلار تا سال ۲۰۱۴ قدرت اقتصادی پیشرو در جهان است. این در جهان بالاترین است و براساس مدل تساوی قدرت خرید، چهار برابر اندازه تولید ناخالص ژاپن، ۵ برابر آلمان و هفت برابر انگستان است. ایالاتمتحده در درجه اول یک کشور خدمات محور است با تقریبا ۸۰ درصد از تولید ناخالص داخلی که از املاک و مستغلات، حملونقل، امور مالی، خدمات درمانی و خدمات کسبوکار به دست میآید. با این حال وسعت بخش تولیدی ایالاتمتحده هنوز هم دلار آمریکا را بهویژه به تحولات این بخش حساس میکند.
باوجود برخورداری ایالات متحده از بزرگترین و مؤثرترین بازارهای درآمد ثابت در جهان، سرمایهگذاران خارجی به طور مداوم خرید خود را از داراییهای ایالاتمتحده افزایش میدهند. بر طبق IMF (صندوق بینالمللی پول) سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایالاتمتحده تقریبا ۴۰ درصد کل جریان خالص جهانی برای ایالاتمتحده است. به طور خالص ایالاتمتحده ۷۱ درصد از مجموع پساندازهای خارجی را جذب میکند.
اکثر اقتصادهای بزرگ نیز ایالاتمتحده به عنوان نماینده ۲۰ درصد حجم معاملاتی جهان را بزرگترین شریک جهانی خود به حساب میآورند. این رتبهبندیها بسیار مهم هستند، زیرا تغییرات ارزش دلار و نوسان آن در فعالیتهای معاملاتی ایالاتمتحده با کشورهای مربوطه تاثیر میگذارد. به طور مشخص یک دلار ضعیف صادرات بیشتر را تشویق خواهد کرد و برعکس یک دلار قویتر میتواند تقاضای خارجی را برای کالاهای آمریکایی کنترل کند.
بازارهای عمده صادراتی:
۱. کانادا ۲. مکزیک ۳. چین ۴. اتحادیه اروپا ۵. ژاپن
منابع وارداتی پیشرو:
۱. چین ۲. کانادا ۳. مکزیک ۴. اتحادیه اروپا ۵. ژاپن
منبع: US Trade. Gove 2014
اندیکاتورهای اقتصادی مهم برای ایالاتمتحده:
اشتغال بخش غیرکشاورزی (Nonfarm Pay Rolls)
گزارش اشتغال مهمترین و پربینندهترین اندیکاتور تقویم اقتصادی است. اهمیت آن بیشتر بهجای دلایل اقتصادی خالص، به دلیل تاثیرات سیاسی است. چنانچه فدرال رزرو برای کنترل بیکاری تحت فشار شدیدی باشد، در نتیجه سیاست کنترل نرخ بهره مستقیما تحت تاثیر شرایط اشتغال خواهد بود.
شاخص قیمت مصرف کننده Consumer Price Index(CPI)
یک شاخص کلی تورم است. این شاخص، قیمت یک سبد ثابت کالاهای مصرفی را اندازهگیری میکند.
خردهفروشی Retail Sales
کلید رشد، هزینههای مصرفکننده است و این دلیل گزارش خردهفروشی نیز بسته بهشدت حرکت بازار است. شاخص خردهفروشی، کل کالاهای فروخته شده را بهوسیله نمونهبرداری از فروشگاههای خردهفروشی در طول یک ماه اندازهگیری میکند.
شاخص مدیران خرید غیرتولیدی و تولیدی ISM
گزارش PMI غیرتولیدی و تولیدی ماهانه منتشر میشود. ISM یک شاخص مرکب ماهانه بر اساس نظرسنجی از ۳۰۰ مدیر خرید در سراسر کشور به نمایندگی از ۲۰ صنعت مختلف منتشر میشود. اعداد بالای ۵۰ نشاندهنده رشد است درحالی که ارزش زیر ۵۰ نمایانگر انقباض است.
شاخص اعتماد مصرفکننده
شاخص اعتماد مصرفکننده چگونگی احساس افراد درباره اقتصاد را اندازهگیری میکند. دو گزارش خوب وجود دارد یکی توسط کنفرانس بورد (CB) و دیگری توسط دانشگاه میشیگان منتشر میشود.
شاخص قیمت تولیدکننده
این شاخص میانگین تغییرات قیمتهای فروش توسط تولیدکنندگان داخلی برای تولیدات آنها را اندازهگیری میکند. PPI تغییرات قیمتها برای تقریبا همه کالاهای تولیدی در اقتصاد داخلی را دنبال میکند.
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی یا GDP میزان کل تولید و مصرف کالاها و خدمات است. اداره تحلیل اقتصادی دو مؤلفه مکمل از تولید ناخاص داخلی را ایجاد میکند، یکی بر پایه دآمد و دیگری بر اساس مخارج.
اتحادیه اروپا بهعنوان یک چارپوب نهادی برای ساخت یک اروپای متحد توسعه یافت. در فوریه سال ۲۰۰۲ اتحادیه اروپا متشکل از ۲۸ کشور عضو، یورو را بهعنوان ارز رایج با ۱۹ کشور از آنها به اشتراک گذاشت.
اتحادیه با تولید ناخالص داخلی به ارزش تقریبی ۱۸ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۴ دومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان است.
کامران انصاری
تحلیل گر ، معامله گر و مدرس بازارهای مالی