ال بروکس (Al Brooks) یکی از بنامترین تحلیلگران و معاملهگران روزانه بازار فارکس است که استراتژی و سبک ترید او شهرت فراوانی در میان معاملهگران بازارهای مالی دارد. در واقع، او بیست سال پیش با تغییر شغل از چشم پزشکی به معاملهگری، وارد دنیایی متفاوت شد و گفته میشود پس از ابداع یک سبک پرایس اکشن منحصربفرد، توانسته به سودآوری مداومی در عرصه معاملهگری دست یابد.
در این مقاله، ال بروکس، نظر شخصی خود را در رابطه با تحلیل فاندامنتال بیان کرده و نقدهای خود را به این تحلیل وارد میکند.
آل بروکس ابتدا این پرسش را مطرح میکند که: «چه کسی از تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) استفاده میکند؟» و در پاسخ میگوید این تحلیل برای کسی مفید است که معاملات بلندمدت (ماهانه) دارد. هرازچند گاهی میشنویم که برخی معاملهگران روزانه یا هفتگی نیز به تحلیل فاندامنتال اشاره دارند، اما آنها به اشتباه فکر میکنند تحلیل فاندامنتال باعث بهبود معاملاتشان میشود. تحلیل فاندامنتال فایده چندانی برای این دسته معاملهگران ندارد؛ با این حال، آنها به رسم سنت موجود در والاستریت از این تحلیل هم استفاده میکنند. آنها از این میترسند که شاید به دلیل تکیه صرف بر تحلیل تکنیکال، احترام کمتری در بین سایر معاملهگران داشته باشند.
“از دید من این امر بسیار احمقانه است”، آیا یک کاسب بازاری از شغل خود احساس شرمساری میکند! وقتی مردم از من میپرسند که برای امرارمعاش به چهکاری مشغول هستم، به چشمان آنها خیره میشوم و میگویم یک معاملهگر روزانه هستم. اطمینانی که در خیرگی نگاه من وجود دارد جرات اظهارنظر بیمورد را از آنها سلب میکند. معاملهگری بر اساس تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) برای چند نسل تحقیر و مسخره شده، اما بهتدریج راه خود را بهعنوان یک روش سودآور معاملهگری پیدا کرد. قسمت اعظم موسساتی که در معاملات فرکانس بالا فعالیت دارند (HFT)، فقط از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند و از این راه ثروتمند نیز شدهاند. همین امر تحلیل تکنیکال را در بین مردم کوچه و بازار ارزشمند کرده است و بهعنوان روش معاملهگری در جامعه پذیرفته شده است. اما معاملات فرکانس بالا توسط کامپیوترها انجام میشود و همچنان در برابر این نگرش که افراد بهصورت دستی و با استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال هم میتوانند سود کسب کنند، مقاومت میشود.
واقعیت این است که تقریبا تمامی معاملهگران سودآوری که در کوتاهمدت معامله میکنند، خواسته یا ناخواسته تمام تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس واکنشهای قیمتی میگیرند؛ اما میخواهند جزئی از جریان اصلی والاستریت باشند، جاییکه تمامی موسسات همچنان تحت تاثیر نگرش فاندامنتالی قرار دارند و در پشت تمامی معاملاتشان باید دلیلی منطقی وجود داشته باشد.
“واقعیت این است که تقریبا تمامی معاملهگران سودآوری که در کوتاهمدت معامله میکنند، خواسته یا ناخواسته تمام تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس واکنشهای قیمتی میگیرند؛ اما میخواهند جزئی از جریان اصلی والاستریت باشند”
اما در گذر زمان این طرز تفکر از بین خواهد رفت و معاملهگران با خیالی آسوده نزد خودشان و اطرافیان به استفاده از تحلیل تکنیکال اعتراف کرده و تحلیل فاندامنتال را کاملا رها میکنند. من یک معاملهگر روزانه هستم و معاملاتم را ظرف ۱۵ دقیقه تا ۱ ساعت میبندم، پس تحلیل فاندامنتال برای من کاملا بیفایده است. فاندامنتال درنهایت جهت بازارها را طی ماهها و سالهای پیش رو نشان میدهند و تاثیرش بر بازارها بسیار کمتر از آن چیزی است که عموم مردم باور دارند.
من بهشدت با این جمله باب شیلر، برنده جایزه نوبل، موافقم: «از دید من بازار سهام بههیچوجه متاثر از اصول فاندامنتال نیست. بازار سهام بیش از آنکه منعکسکننده اصول فاندامنتال باشد، نشاندهنده روانشناسی افراد فعال در آن است».
اگر جی پی مورگان بانک خوبی باشد باید به همین نسبت از رقبای خود ارزشمندتر باشد. به بیان ساده، سهم باید به ازای هر یک دلار درآمدی که کسب میکند، قیمت بالاتری داشته باشد. اما اگر شرایط اقتصادی بد باشد، نسبت P/E سهم هم سقوط خواهد کرد، یعنی حتی اگر درآمد شرکت عالی هم باشد بازهم قیمت سهم کاهش خواهد یافت. این قیمت تا کجا افت خواهد کرد؟ هیچکس جواب این سوال را نمیداند، اما سرمایهگذاران به ازای هر دلار درآمد شرکت احتمالا حاضر به پرداخت قیمت بیشتری خواهند شد، آن هم نسبت به شرکتی که کیفیت کمتری دارد. بهغیراز اخباری که گاها منتشر میشوند، میزان تاثیرگذاری عوامل فاندامنتال تقریبا همین چند جمله است. فاندامنتال با قیمت واقعی دارایی هیچ ارتباطی ندارد و بیشتر در مورد قیمت نسبی است، و حتی در این صورت هم تاثیرش بهقدری نامشخص است که سودی برای معاملهگر ندارد، آنهم معاملهگری که برای چند دقیقه تا چند روز معامله میکند.
از دید من معاملهگران هرگز نباید به تحلیل فاندامنتال یا اخبار توجه کنند، چراکه هیچکدام را نمیتوان بهطور کامل درک کرد. اما تحلیل تکنیکال و مخصوصا پرایس اکشن (Price Action)، حداقل برای کسانی که به آن تسلط دارند اینگونه نیست. اگر سمت خریدار قوی باشد قیمت بالا خواهد رفت که در نمودار برای همه مشخص است. مهم هم نیست که فاندامنتال، اخبار یا کارشناسان بگویند که قیمت باید کاهش یابد، شما درهرصورت بخرید!!!همیشه این سوال از من شده و سادهترین پاسخ من این است که بنده معاملات خود در بازار آتی ارزها و فارکس را کاملا بر اساس پرایس اکشن انجام میدهم و علاقهای هم به تحلیل فاندامنتال ندارم.
زمان خوبی برای بحث در مورد تفاوت این دو است. معاملهگر به دنبال کسب پول سریع است. اگر بهصورت روزانه معامله کند تنها چند دقیقه یا ساعت در معامله خواهد ماند و اگر بر اساس نمودار روزانه معامله کند، پس از چند روز یا هفته از معامله خارج خواهد شد.
اما یک سرمایهگذار توجه بیشتری به اصول فاندامنتال دارد و برای حفظ معامله خود در ماه یا حتی سالهای آینده برنامهریزی میکند. بهعنوان مثال شاید به دلیل مدیریت عالی و ترازنامه قوی، سهم شرکت گوگل (GOOG) را بخرد. درنهایت فاندامنتال است که جهت بازار را تعیین خواهد کرد، اما تاثیر آن برای چند ماه است و نه چند روز. مسلما بحثهایی در مورد تحلیل فاندامنتال خواهید شنید، اما زمانی که معاملهگر ماهری شُدید، شاید به موضع من در مورد تحلیل فاندامنتال برسید.
گاهی خبری میآید که بازار را برای چند روز تکان میدهد، اما تقریبا تمامی نوسانات زیر یک هفته بازار بر اساس پرایس اکشن هستند. بازار دائما در حال حرکت به سمت حمایتها و مقاومتها است، یا از آنها عبور میکند یا از این سطوح برمیگردد. من معتقدم تمام معاملهگرانی که سودده هستند از این مفهوم استفاده میکنند و شما نیز با کسب تجربه بیشتر به آن پی خواهید برد.
نکته دیگر در مورد فاندامنتال این است که اهمیت آن معمولا توسط کارشناسان رسانه بیش از مقدار واقعی نشان داده میشود. اینکه حرکات قیمت به شما نشان دهد که جریان نقدینگی در سمت اخبار صعودی است یا نزولی، بسیار مهمتر از نظر صعودی یا نزولی یک کارشناس است. بازار همواره بین خریداران و فروشندگان در تعادل است و یک سردرگمی دائمی برای همه ایجاد میکند، و معاملهگران حرفهای از این سردرگمی به نفع خود استفاده میکنند.
آیا تابهحال منتظر معاملهای بی نقص ماندهاید؟ اگر این کار را کردید احتمالا هنوز هم منتظر هستید زیرا بهزودی میفهمید که هیچ استراتژی معاملاتی بهاندازه کافی بینقص نیست. در هر پیپ یک موسسه میفروشد و دیگری میخرد، یک بانک به نزول و بانک دیگر به صعود قیمت اعتقاد دارد. بهجز ۱۰ درصد مواقع که بازار در حال حرکت است، در باقی موارد بازار بین گاوها و خرسها متعادل دنبال میشود. زمانی که شبکه CNBC، کارشناسی که نظری صعودی دارد را برای برنامه خود انتخاب کند بهراحتی میتوان فهمید که بازار قرار است بالا برود. اما مطمئنا کارشناسی که به همین اندازه باهوش است نیز وجود دارد که نظرش نزولی است. بنابراین همواره به یاد داشته باشید که طرف مقابلی نیز هست، اصلا بازار به همین دلیل است که وجود دارد. هر دو طرف هم برای رسیدن به اهداف خود در خریدوفروش به آن سمت نیاز دارند.
فاندامنتال بسیار پیچیدهتر از چیزی است که به نظر میرسد، و اکثر موسسات هم قبل از بیرون دادن اخبار از این پیچیدگی آگاه هستند. تمامی دادهها در حال حاضر در قیمتها لحاظ شدهاند و اگر فکر میکنید که شما یا هر متخصص دیگری توان پیشبینی روند چند روز آینده را دارد کاملا اشتباه میکنید. اگر دادهای مهم باشد موسسات از قبل وارد معامله شدهاند و دیگر برای ورود شما بسیار دیر است. آنها در حاضر به معامله دادههای فردا مشغول هستند.
خیلی سادهلوحانه است اگر سقوط ارزش ین در معاملات فیوچرز یا فارکس را به چاپ پول دولت ژاپن نسبت دهیم. این مساله شاید بخشی از دلیل اصلی باشد اما تحلیلگران موسسات در سراسر جهان عوامل بسیار دیگری را نیز در نظر میگیرند که اطلاع از آنها برای شما غیرممکن است.
شاید دلیل این باشد که عربستان صعودی ذخایر ین زیادی دارد، اما با تقویت اقتصاد ایالاتمتحده آنها به خرید سهام این کشور تمایل پیدا میکنند و برای این منظور در حال فروش ین خود هستند. یا اینکه یک بانک اروپایی که ین زیادی در اختیار دارد برای پرداخت جریمهاش به دولت که به یورو است، در حال فروش ین است. بسیاری از معاملهگرانی که در این روند کاهشی بهتازگی وارد میشوند اصلا علاقهای به دلیل ریزش ندارند و فقط میخواهند سود کسب کنند. پس اگر نگران دلایل فاندامنتالی نوسانات هستید باید بگوییم که اشتباه میکنید.
در سال ۲۰۱۲ شبکه تلویزیونی CNBC یک برنامه به نام (Money in Motion) داشت که در مورد معاملات آنلاین بازار فارکس بود. آنها هر معامله را از نظر تکنیکال و فاندامنتال بررسی میکردند. آنها فقط در جهت روند و اکثرا هم در سطوح حمایتی و مقاومتی وارد معامله میشدند. اغلب ورودها در پول بک صورت میگرفت و دارای ریوارد تقریبا دو برابری نسبت به ریسک بود. بنابراین صرفنظر از اصول اولیه، معاملات آنها ازنظر مدیریت سرمایه معقول بود.
کارشناسان این برنامه درک عمیقی از مباحث فاندامنتال ابراز میکردند که کاملا مزخرف بود. حرفهای آنها شبیه به استدلال معاملهگرانی بود که از تعداد زیادی اندیکاتورهای برای معامله استفاده میکنند. برای مثال یک معاملهگر ممکن است بر اساس واگرایی در اندیکاتور استوکاستیک وارد معامله شود. روندهای قدرتمند در دل خود تعداد بیشماری ازایندست واگراییها دارند و معاملهگران حرفهای تنها بر اساس یک اندیکاتور وارد معامله نمیشوند. درصد بالایی از معاملهگران سودده عمدتا بر اساس پرایس اکشن معامله میکنند حتی اگر بسیاری استدلال کنند که علاوه بر پرایس اکشن، در تصمیمات معاملهگری فاندامنتال و اندیکاتورها را نیز لحاظ میکنند.
اگر در صحبتهای آنها دقیق شوید متوجه خواهید شد که آنها فقط در صورتیکه پرایس اکشن از تصمیمشان حمایت کند وارد معامله میشوند و تمام معاملاتشان در جهت روند و بر اساس حمایت و مقاومت است. شاید در میان حرفهای آنها به فاندامنتال نیز اشاره شود اما در عمل هیچ استفادهای از آن نمیکنند. این مساله در مورد اندیکاتورها نیز صادق است. معاملهگران موفق تنها زمانی که پرایس اکشن تایید کند وارد معامله میشوند و توجهی به اندیکاتورها یا دادههای اقتصادی ندارند.
?
آیا واقعا آنگونه که تبلیغات بروکرهای مختلف نشان میدهند، بازار فارکس خاص است؟ بههیچوجه، برای مثال از روی نمودارهای فوق نمیتوانید نمودار EURUSD را تشخیص دهید. بنابراین پرایس اکشن در تمام بازارها عملکرد یکسانی دارد. نمودارهای قیمت ازنظر ژنتیکی یکسان هستند، چراکه همه آنها منعکسکننده رفتار انسانها هستند. اگر در خواندن نمودارهای قیمتی به درجه استادی برسید، آنگاه برتری معاملاتی خواهید داشت که به سودآوری منجر میشود. فاندامنتال این برتری معاملاتی را به شما نخواهد داد.
کامران انصاری
تحلیل گر ، معامله گر و مدرس بازارهای مالی
منبع: Brookstradingcourse