آیا کسانی که مردم را اغفال میکنند و به جان هم میاندازند، انسان اند؟ لفظ انسان را به معنا و مطلوب خویشتن مصادره و مطلوب کردهاند. چه باک که گاهی ما هم بکنیم؟ و الله خیر ماکرین.
این آقایی که اعدام شدند، صریحا اعلام پشیمانی کردند و گفتند که چه شده. گفتند از اینستاگرام و این و آن و از دست رفتن اعتقادات (خواه بدترین اعتقاد، ولی به این شکل؟) و همچنینی، افرادی چون، علی کریمی.
عین جملهشان این است: «علی کریمی، آیا تو انسان نیستی؟» و: «مگه نمیگی انسانیت؟ این ٢ نفری که من کشتم انسان نبودن؟» علی کریمی چه جوابی دارد؟ آقای مدعی انسانیت در برابر قتل بیرحمانه دختر فلسطینی ١۶ ساله چه حرفی دارد؟
اجازه بدهید من بگویم: «چون فلسطینی بود، حقش بود.» یا مثلا: «حتما کرم ریخته و مرض داشته وگرنه چرا باید بکشندش؟» قس علی هذا و نکیر و منکر، علی هذا. پیشتر گفتیم که به نظرمان محاربه، فقط با سلاح نیست. در متون و نظر فقها روی سلاح مانور زیادی دادهشده و از شروط لازم است ولی با این وجود، آیا رسانه و تصویر را، حرف و بیان را، نمیتوان نوعی سلاح حساب کرد؟ آن هم چون برّندهتزین حسام که هر دم، از نیام بیرون میآید و تیغ میزند.
مجیدرضا رهنوردی گفته است که: «برادرکشی کردم...». اگر کسی گول خورده، فریب خورده، فقط خودش مقصر نیست؛ مسلما کسانی که او را فریب دادهاند هم پایشان در میان است، حتی بیشتر. خصوصا وقتی میبینیم فریب همچین بزرگ است و حمله، همچین ترکیبی و گسترده. کسانی که پیادهنظامی میکنند و پادوی این تحریف و جریان بزرگ دروغ اند، همه دستشان به خون آلوده است و هر خونی که در این مدت ریختهشده، خواه هر که باشد، به پای اینها و کار اینها ست. کار خودشان است! کار علی کریمی هم هست! کار او است که با دروغگویی و شایعهپراکنی، به دروغ ننگین خودش، صدای ملت بوده. کار هر کسی ست که در آتش دمیده نه فقط آن که چون شعلهای، زبانه کشیده.
گریزی بزنیم به فیلم بیهمهچیز، ساخته محسن قرایی و تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی. اگر همه پای برگه را امضاء کنید و همه پای چوبه دار بایستید، ولو گریه هم بکنید، باز همه مقصر اید و بین شما، بیتقصیر نیست. فقط بعضیها که سرانتان بودهاند، مقصرتر اند و شقیتر؛ گناه اجتماعی نه تنها کم از گناه فردی ندارد، که بدتر هم هست.