یک نفر از دوستانمان داشت تقلید صدا انجام میداد و دیگری اینگونه در حالی که گگ شده بود جواب داد چه خوب اینکار را انجام میدهی، این لحن مازنی و شمالیت را در محله گل و بلبل نشنیدم؟ و ما یادمان آمد که آری یادش بخیر قبلا ها پای تلویزیون مینشستیم و تمام ۲۰۶ قسمت آن را با دقت تماشا میکردیم.
این گذشت و ما که یک نسل زدی لوزر دبیرستانی هستیم و باید درس بخوانیم ولی تمام روزی که گذشت و تعطیل بودیم را از ۱۲ دیشبش تا ۵ بعد از ظهر( بله خودم عرض کردم که بدردنخورم) خوابیدیم تصمیم گرفتیم از دوازده شب بخوابیم و صبح پاشویم و دیگر آینده تحصیلیمان را نجات دهیم دوباره به تخت عزیزمان برگشتیم و گوشی را که عامل تمام بدبختی هایمان است کنار گذاشتیم و پتو را روی سر کشیدیم و تلاش کردیم که بخوابیم.
لامصب مغزمان مریض است؛خود را میزدیم، مو های جلو سر خود را میکشیدیم، پتو را بیشتر میکشیدیم روی خودمان تا جایی که حتی پاهایمان در معرض حمله هیولاهای زیر تشک قرار گرفتند و دماغ خود را گرفتیم شاید اکسیژن کمتر بهمان برسد بگیریم بمیریم خوابمان نگرفت اما یکهو مغزمان آهنگی شاد و موزیکال از برفک کاراکتر محله گل و بلبل پخش کرد و ما هم همراهیش کردیم بدین صورت که:
....
من، برفک شهر قصه هام
من،میرم به هرجا که بخوام
هر،کاری برام که اسونه
هیچکس رفیقم نمیمونه
چونکه میدونه، من یه برفک بدم
خوشحال و راحته هرکی دوست من بمونه
بچه ها کار بد خیلی اسونه
خوشحال و راحته هرکی دوست من بمونه
بچه ها کار بد خیلی اسونهههه
...
آری دیگر اینگونه شد که بعد از یک و نیم ساعت خودزنی fr رفتیم محله گل و بلبل دانلود کردیم و فهمیدیم ۲۰۶ قسمت داشته و بعد که داشتیم میدیدیم حرص خوردیم که چرا دختر بچه ها به این کوچکی در این برنامه حجاب دارند و بعد قیافهمان اینگونه شد:

اره و بعد کل شب را بیدار ماندیم و صبح خود را با نوشتن تومار بالا صرف کردیم.
چقدر مفید و بدردبخور، افرین.
باشد دیگر بس است چرت و پرت گفتن و دلایل بیشتر دادن به افراد که بیایند در کامنت ها مورد عنایت قرارمان دهند. ببخشید وقتتان را تلف نمودم، قرار است بازهم اینکار را بکنم.