کسری تیزنا
کسری تیزنا
خواندن ۲ دقیقه·۱۳ روز پیش

سقوط یک امپراطوری؛ پایان یک رویای بانکی

چرا با پول مردم بازی شد؟
چرا با پول مردم بازی شد؟

✒️بررسی بی‌عملی در برابر ناترازی بانک آینده و تداوم جذب سپرده

نظام بانکی، شاهرگ حیاتی اقتصاد هر کشوری است. اعتماد عمومی به بانک‌ها، سرمایه اجتماعی بی‌قیمتی است که اگر آسیب ببیند، نه‌تنها امنیت اقتصادی، بلکه انسجام اجتماعی را هم تهدید می‌کند. در این میان، رفتار غیرشفاف و سکوت سنگین نهادهای ناظر در برابر ناترازی گسترده بانک آینده، یکی از مصادیق بارز «بازی با پول مردم» است که آثار مخرب آن تا سال‌ها باقی خواهد ماند.

((ماجرای بانک آینده، ناترازی مزمن با لبخند جذب سرمایه بود))

بانک آینده که از ادغام چند مؤسسه مالی و اعتباری ازجمله بانک تات که زخمی برنظام پولی بانکی کشور زده بود در دهه ۱۳۹۰ شکل گرفت و از همان ابتدا دچار ساختار مالی غیرمتعادل بود. این ناترازی به دلیل:

دارایی‌های موهوم و غیرنقدشونده (مثل املاک گران‌نمایی‌شده)،

اعطای تسهیلات کلان به اشخاص خاص بدون وثیقه کافی،

و رقابت ناسالم در جذب سپرده با نرخ‌های بالا،

به‌مرور به یک بحران سیستمی تبدیل شد.

با وجود این شرایط، بانک آینده نه‌تنها متوقف نشد، بلکه با تبلیغات گسترده و نرخ‌های وسوسه‌انگیز، جذب سرمایه را ادامه داد. سرمایه‌هایی که عمدتاً از سوی مردم عادی، بازنشستگان، و اقشار متوسط تأمین می‌شد.

((ظاهر پررنگ، اقدام بی‌اثر))

در حالی که نهادهای مسئول از جمله

بانک مرکزی،

شورای پول و اعتبار،

و حتی رسانه (میلی)

بارها از مشکلات بانک آینده سخن گفته‌اند، اما هیچ اقدام بازدارنده واقعی انجام نشد. فقط در برنامه‌های تلویزیونی مانند «گفتگوی ویژه خبری» هشدارهایی داده شد، بدون آنکه

جلوی جذب سپرده گرفته شود،

مدیران متخلف برکنار یا محاکمه شوند

یا سرمایه مردم تضمین شود.

چرا بانکی که سال‌هاست ناتراز است، اجازه جذب سپرده دارد؟

چرا مردم عادی، بدون هشدار رسمی و محدودیت، در دام چنین مؤسساتی می‌افتند؟

چرا نهادهای ناظر به جای اقدام عملی، فقط در رسانه‌ها ابراز نگرانی می‌کنند؟

آیا اعتماد مردم بازیچه‌ی اهداف سیاسی، تبلیغاتی یا مصلحت‌سنجی‌های پشت‌پرده شده است؟

آنچه در موضوع بانک آینده اتفاق افتاد، تنها بحران یک بانک نبود؛ این بحران، بی‌اعتمادی ساختاری مردم به سیستم نظارتی کشور را دامن زد. حالا بسیاری از مردم این‌گونه برداشت می‌کنند که

حتی اگر سیستم بانکی کشور دچار فساد یا ناترازی شود، دولت و بانک مرکزی تا زمانی که کار از کار نگذرد، هیچ دخالتی نمی‌کنند.

این ذهنیت، خطرناک‌ترین آسیب ممکن برای نظام اقتصادی ایران است؛ چرا که بدون اعتماد، هیچ بانکی حتی سالم‌ترین‌شان نمی‌تواند پابرجا بماند.

و اما باید گفت که

بانک آینده، نامش امیدبخش بود، اما عملکردش خاطره‌ای تلخ از بی‌تفاوتی نهادهای مسئول نسبت به آینده‌ی اقتصادی مردم ساخت.

مردم، قربانی ناترازی نشدند؛

قربانی بی‌عملی و سکوت سیستماتیک شدند.

پایان.

اقتصادجذب سرمایهبانک مرکزی
✒️تا اطلاع ثانوی🫠 اینجا فقط فیلم خوب معرفی میکنم که دو نفر هم شده، تماشا کنن و از این وضعیت روحی برای لااقل دو ساعت خارج بشن و وقتی که اوضاع به حالت اول برگشت، دوباره نکات حقوقی هم قرار میدم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید