
«شبی در تهران» کپی پیست شده از «غریبه ها در شهر» هستش و حتی بعضی از دیالوگ ها هم تغییر ندادن و توی فیلمنامه آوردن (:

سه گانه «خماری» شاهکاری از تاد فیلیپس بود که توسط منصوریار و آریان در «همه چی آرومه» به سخره گرفته شد.

چیزی ندارم بگم
راست گفتار نصف کارهاش کپی کاریه.
عروس خوش قدم افتضاحه افتضاح.

«موفق باشی چاک» با اینکه دو سال قبل از «داماد خوش قدم» ساخته شده و ایده کار ایرانی از فیلم هالیوودی گرفته شده ولی نمیدونم چرا ایرانیش برای من خاطرهانگیز تره.
(بااینکه نسخه ایرانی فیلم به درد نمیخوره)

این مورد برای من ویژه محسوب میشه چون سال ها دنبال پیدا کردن «شنگول و منگول» بودم و با خودم میگفتم کدوم بازیگر (افسانه بایگان) در این فیلم بازی میکرد و همش دنبال داستان روباه و شتر میگشتم و پیدا نمیکردم تا اینکه وقتی داشتم برای این مطلب فیلم هارو بالا پایین میکردم، اتفاقی بعد از سال ها تونستم فیلم رو پیدا کنم.
برای همین این فیلم ربطی به موضوع نداره و صرفا چون فیلم رو پیدا کرده بودم خواستم اینجا هم قرار بدم.
ولی درکل این فیلم «شنگول و منگول»، از داستان «گرگ و هفت بزغاله» برادران گریم اقتباس شده.
پ.ن:
یادش بخیر که دوران کودکی من با (الو الو من جوجوام) و (گربه آوازه خوان) و (یکی بود یکی نبود طهماسب) و (شنگول و منگول) و از این مدل فیلم ها گذشت و هنوز نمیفهمم مدیر شبکه ۲ چی توی مغزش گذشت که به سریال (سمندون) مجوز ساخت داد 😳
باز دم مرضیه برومند و امیرحسین صدیق گرم که سال ها بعد (دربه درها) رو ساختن و شخصیت سقنقور رو از سمندون برداشتن که یکم اون خاطرات رو کمدی کنن.
خاطراتی که وقتی کاربری به نام گوگول رو در ویرگول میبینم یاد سمندون میوفتم ولی از نوع کمدی🙂

به قول بهروز شعیبی هر داستانی که حتی نزدیک به «کازابلانکا» باشه، یک فیلمنامه خوب محسوب میشه.
مهدی کرمپور هم خوب تونست از این موقعیت استفاده کنه و «پل چوبی» که خیلی اون سالها سروصدا کرده بود، درواقع از روی کازابلانکا ساخته شده.

ایده و فضاسازی «پنج ستاره» و «خدمتکاری در منهتن» یکی ولی نوع روایت و پایانبندی کار جدا از هم هستش.
کل فیلم پنج ستاره فقط یک سکانس خوب داره که بهنوش بختیاری به بهناز جعفری میگه:
یه چیزی بهت میگم به کسی نگیا؛
میخوام شوعَر کنم🙂
غیراز این سکانس که توی آنونس و تریلر فیلم هم آورده بودن بقیه فیلم چرت و پرته.

«کافه ستاره» دربرابر «کوچه میداک».
ایده فیلمِ ایرانی از فیلمِ مکزیکی (نه هالیوودی) و درواقع خود فیلم اصلی هم ایده خودش رو از رمانی به همین اسم گرفته بود.
منتها فیلمی که سلما هایک قبل از شهرتش در دسپرادو بازی کرده، با فرهنگ ما جور درنمیاد ولی اگر دنبال فیلم درام تلخ که من خوشم نمیاد میگردید، میتونید کافه ستاره رو انتخاب کنید.

نمیشه گفت کدوم فیلم (مارمولک یا نهنگ عنبر۱ یا آژانس شیشه ای) از نظراینکه تونستن یک ایده رو تبدیل به شاهکار کنن در رتبه بالاتری قرار میگیرن اما واقعا این شاهکارها برای من جالب بودن...
شاید بهم بخندید اما به نظرم نهنگ عنبر ۱ محتوای بهتری نسبت به فارست گامپ داشت🙂
دلایلش رو نپرسید چون گفتنی نیست...😊☺️

حاتمی کیا هیچوقت زیربار نرفت که کپی کرده اما خب با آژانس شيشه ای کاری کرد کارستون و کسی کاری به بعدازظهر سگی سگی نداره...

این همون فیلمی بود که در قسمت قبلی عرض کردم.
درموسیقی زیاد پیش اومده که کارهای ایرانی کپی بشه؛ در سینما هم سه تا چهار مورد رو مطمئن هستم ولی خب متاسفانه الان اسامی رو یادم نمیاد...
ولی در کل، دراین مورد ابتدا مودبیان و و مصطفوی این داستان رو نوشتن که خب دو اسم شناخته شده در عرصه سینما هستن و بعدش سال ها بعد خیارشور آمریکایی از یک داستان آمریکایی ساخته شد که البته بازهم داستانش از نسخه ایرانی جدیدتر بود.
مودبیان برای کارگردانی هم خوب عمل کرد و تمام تیم دوبله فیلم مادر مرحوم حاتمی و دزد عروسک های محمدرضا هنرمند رو برای دوبله این کار، دوباره دور هم جمع کرد.
کمدی موقعیت فیلم خوبه و باید به این تیکه های کمدی آشنایی داشته باشید که از این فیلم خوشتون بیاد.
🔴🔴این مطلب، قسمت آخر این مجموعه بود و درآینده معرفی های خاص دیگهای هم انجام خواهم داد که تاحالا کسی در فضای مجازی و حقیقی این حرکت هارو نکرده...
اما با کمی فاصله
فعلا از شب های هجر و بدبختی گذر نکردم و داخلش هستم؛ هروقت گذر کردم و اومدم و بیان کردم که مارا به سخت جانی خود این گمان نبود؛ اونوقت شروع میکنم به معرفی های دیگه
هرچند مثل الوند خدابیامرز که دندونپزشکی رو ول کرد و نمک گیر سینما شد
منم کم کم میخوام اون همه نکته حقوقی که قبلا آماده کرده بودم رو بیخیال بشم و صرفا معرفی فیلم بذارم
اما باید دید که آینده چی میشه...