ویرگول
ورودثبت نام
کسری تیزنا
کسری تیزنا✒️تا اطلاع ثانوی🫠 اینجا فقط فیلم خوب معرفی میکنم که دو نفر هم شده، تماشا کنن و از این وضعیت روحی برای لااقل دو ساعت خارج بشن و وقتی که اوضاع به حالت اول برگشت، دوباره نکات حقوقی هم قرار میدم.
کسری تیزنا
کسری تیزنا
خواندن ۵ دقیقه·۲ روز پیش

پناهندگی برای دهه شصتی و هفتادی‌ها

اینجا میخوام درمورد عروسک ها صحبت کنم وگرنه اگر بخوام درمورد کارتون ها صحبت کنم باید سی صفحه فقط مطلب بنویسم که واقعا اگر وقتش رو داشتم اینکار رو هم انجام می‌دادم 🤕🥲

حالا چرا رفتم سراغ اینکه این مطلب رو بنویسیم؟

امروز سر نهار یکی از دوستانم گفت اون کدوم فیلم بود که بازیگرش نقش عروسک رو برای داماد بازی می‌کرد؟

بلافاصله گفتم ساحره رو میگی؟

این دوستم اصلا رویِ صحبتش با من نبود و از دهه شصتی های جمع پرسیده بود و با تعجب گفت: بچه تو ساحره رو از کجا دیدی؟ 😂

گفتم من ساحره رو از کجا دیدم؟ از سُک سُک 🥲🤕

باورتون میشه ساحره‌ی ميرباقری که ژانر وحشت بود رو گذاشته بودن توی سُک سُک؟ 🤕😂

خب من این رو به هرکشوری بگم سریع بهم پناهندگی میده و میگه ما به کشورهایی که مثل بلوک شرق جنگ‌زده هستن پناهندگی میدیم تا شخص باقی عمرش رو توی ترس زندگی نکنه 🤕🥲

اون سکانسی که ویشکا آسایش مثل عروسک راه میرفت، من رفته بودم پشت تخت قایم شده بودم و مادرم میگفت نترس این همون قطامه😬

خیلی ممنونم مادر که بهم فهموندی این همون قطام هستش 😬😂🤕.

توی یکی از مطلب های قبلیم گفته بودم یکی از دوستانم گفته بود دلیل اینکه دهه شصتی ها اضطراب اجتماعی دارن، همون فیلم های ژانر ترسناک و وحشت برای دوران بچگی ما بود و چند روز پیش که یک نظر از خانم حیدریان خونده بودم (آخر مطلب اشاره میکنم) و امروز سرِ نهار این حرف پیش اومد با خودم گفتم بذار یکم با عروسک ها خاطره بازی کنیم...

منکه سال هاست با عروسک ها زندگی میکنم 🥲🙂🙋‍♂️

حالا که ۲۶ سالمه این عروسک ها تعدادشون خیلی بیشتر شده و هنوز خیلی از این عروسک هایی که در عکس میبینید توی اتاقمه و همیشه به شوخی به خواهرم میگم وقتی رفتیم برای من خواستگاری باید بگیم بچه‌ی ما دیوانست و یه اتاق مخصوص عروسک داره😂
حالا که ۲۶ سالمه این عروسک ها تعدادشون خیلی بیشتر شده و هنوز خیلی از این عروسک هایی که در عکس میبینید توی اتاقمه و همیشه به شوخی به خواهرم میگم وقتی رفتیم برای من خواستگاری باید بگیم بچه‌ی ما دیوانست و یه اتاق مخصوص عروسک داره😂

همه میگن سمندون ولی من میگم:

بچه هاااااااااا سلامتتتتتت باشیییییییید 😂

یعنی شما یا باید راه سلامتی رو در پیش میگرفتید یا غلط میکردید که راه سلامتی رو در پیش نگیرید😂 اگر سلامت نبودید یه کرکس با دوستِ موشش میومد میخوردتتون 😂

(یک دیوانه ای در محله ما بود و هرروز ساعت شش صبح به مدت دو سال عربده میزد بچهههه هااااا سلامتتت باشیییید و فقط هم یک بار در روز میگفت 😂)

واقعا من توی بچگی زهره ترک میشدم از این سریال 😂

سمندون میرفت تخم مرغ خام میخورد و به مرغ ها میگفت اگر صداتون دربیاد میخورمتون 😂

واقعا من توی بچگی ترس این رو داشتم سمندون که تخم مرغ خام میخوره و ناصر هاشمی رو تهدید میکنه که میخورمت، نکنه واقعا بره بخورتش 😂🥲🤕

صدای دون دون رو خوب انتخاب کرده بودن ولی خدایی این چه طراحی عروسکی بود آخه 😂

همش هم اصرار داشت السون و ولسون، فندق و گردو رو با دندون هاشون بشکنن 😂

اسم شخصیت رو گذاشته بودن اِنگِل خان و هر سری خود اون دوتایی که شخصیت بدجنس بودن از انگل خان میترسیدن (خوشبختانه این رو همون سری اول که پخش کردن دیگه پخشش نکردن😂)

مرضیه برومند چی توی سرش گذشت که سینمایی شهر موش هارو ساخت و اسمش رو نبر رو طراحی کرد🤕

اون صحنه ای که کُپُل زخمی میشه و شبش تَب میکنه، واقعا من شبش از غصه تب کردم 🤕🥲

طبیعی هست که منگوله گوش میرزا رو ندیده باشم ولی خب شما فکرش رو بکن یه شخصیت از فضا اومده و با این وضعیت و سَروشِکل با صدای استاد بهمن مفید برای بچه ها پخش میشد 😂

من حرفی سرِ طراحی عروسک های خونه مادربزرگه ندارم 🥲🤕

خودِ هاپوکومار با ضربه ای که توی سرش خورده بود برای ترسوندن یک نسل کفایت میکرد 😂

طهماسب میخواست تهاجم فرهنگی رو به بچه ها آموزش بده ولی خب بچه ها، خیسیدن به خودشون سر این صحنه 😂

حالا که تا اینجا اومدیم بذارید یکم هم از فیلم های سینمایی زجرآور بگم که برای کودکان ساخته میشد

اون موقع هنوز جعفر پناهی منفور نبود و بادکنک سفید رو سالی شش بار میداد یا مثلا کیسه برنج رو هرسال ده بار پخش میکرد و من با گریه‌ی جیران گریه میکردم و میگفتم معصومه خانم ببرش پارک دیگههه 🤕🥲 یا وقتی بادکنک فروش تهش تنها میموند من عَر میزدم 🥲

یاد این افتادم که یه صحنه از تنبل قهرمان، بازیگر، سرش رو از بدنش جدا میکنه وبا خودم همیشه میگفتم اون صحنه چقدر ترسناک بود 😂

رفتم که عکس فیلم رو پیدا کنم دیدم سُک سُک این رو هم cd کرده بود 😬

رسما مرض داشتن 😂🤕

البته هنوز یک سری چیزها با تمام بدبختی‌ای که روایت میکردن، برای من خاطره شیرین محسوب میشن...

مثلا با اینکه توی گلنار و گربه آوازه خوان فقط داشت بدبختی روایت میشد ولی برای من هیچی جای اون دوتا کار رو نمیگیره...

از حق نگذریم توی دهه هشتاد میلادی هم که تقريبا با دهه شصت خودمون همزمان هستش، کارهای وحشتناک زیادی ساخته شد و شما میتونید داستان های بی پایان و هزارتو رو سرچ کنید که البته در جهان دوتا کار مشهور هستن ولی واقعا مناسب کودک نیستن 🥲 (بازم میتونم کار اروپایی و آمریکایی معرفی کنم ولی حوصلش نیست🥲 و جنس فقط جنسِ ایرانی🙂)

هرچند که خارجی ها توی عروسک خیلی حرفه ای کار کردن و نمونه بارز اون عروسک ها، ماپت ها و کِرِمیت هستش ولی ماهم خودمون کار باارزش کم نداریم:

گلنار، الو الو من جوجوام، گربه آوازه خوان، سرتُ بدزد رفیق، خاطرات الاغ مهربان، کوچه مروارید، یکی بود یکی نبود، دربه درها

آخرین قسمتی که میخواستم بگم خاطره خانم حیدریان بود که گفته بودن بچه که بودن از طرف مدرسه رفته بودن دزد عروسک هارو دیده بودن و از نقش آزیتا حاجیان میترسیدن 🤕🥲 منم گفتم اینکه خوبه....

مارو از طرف مدرسه بردن، فیلم شب واقعه که فرخ‌نژاد و لادن مستوفی بازی کرده بودن 😂

اون صحنه ای که لادن مستوفی نقش جن رو بازی میکرد رسما توی خودم ترسیده بودم 😂🥲

نسل جدید هم میبرن موقعیت مهدی و مجنون نگاه میکنن 😬

این آموزش و پرورش چه مرگشه آخه 🤕🙂

دیگه ببخشید اگر مشکل نگارشی داره چون ساعت یک صبحه و همزمان دارم الو الو من جوجوام نگاه میکنم و خستتتتممممممم 🙂🙌👋🚶‍♂️🚶‍♂️

پایان.

راستی....

این سینمایی قتل در ساعت خوشی هم ببینید جالبه و دوبله قشنگی داره (:

دوباره راستی....

این نوشتارِ شلوغ و شلخته رو تقدیم میکنم به خانواده مفید، خانواده برومند، خانواده طهماسب و تقدیم به بانو مریم سعادت که سهم بزرگی در بچگی حداقل سه نسل داشتن (منظورم از خانواده یعنی خواهر و برادرها هستن که همشون تویِ یک خانواده هنرمند داشتن)

حالا دیگه واقعا پایان. 🙂🙋‍♂️

خاطرهعروسککار کودککارتونبرنامه کودک
۱۶
۳
کسری تیزنا
کسری تیزنا
✒️تا اطلاع ثانوی🫠 اینجا فقط فیلم خوب معرفی میکنم که دو نفر هم شده، تماشا کنن و از این وضعیت روحی برای لااقل دو ساعت خارج بشن و وقتی که اوضاع به حالت اول برگشت، دوباره نکات حقوقی هم قرار میدم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید