یک شب بیدار شدم و دیدم کسی در اتاق نیست! رفتم بیرون. چون معمولا صابون در دستشویی نبود، کورمال کورمال به داخل تدارکات دسته رفتم، ناگهان یکه خوردم. پشت کارتن های تغذیه، قامتی بلند ولی خمیده با گردنی کج دیدم. او اشک میریخت و بدین گونه شسته شده بودم و پاک...
در آن دوران توپ و تانک و آتش، غوغایی به پا کرده بود که هنوز هم با روایت هایش دل آدم را به لرزه در می آورد. به همین سان باید آن خاطرات را نه فقط در ذهن بلکه بر روی کاغذ برای آن تاریخ، نگاشت.
در کتاب "حماسه یاسین" خاطرات حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد از دوران هشت سال دفاع مقدس به رشته تحریر در آمده است و توسط انتشارات سوره مهر در قطع رقعی وبا 104 صفحه به چاپ رسیده است. این کتاب در کتاب فروشی های معتبر از جمله سایت کتاب قم قابل تهیه می باشد.
روزهای اول را فقط میدویدیم و برای تقویت عضلات پا، نرمش های سختی مثل در گل و لای دویدن و «فین» زدن در خشکی انجام می دادیم که بسیار سخت بود و به عضلات شکم و پا فشار زیادی می آورد. بعد هم با «لاو چیکت» در آب سرد و پر از گل ولای کارون و در هوایی زمستانی تمرین می کردیم.
بچه هایی که سابقه بیماری های مختلف و کلیوی داشتند، یکی یکی به بیمارستان می رفتند. به قول بچه ها در امتحان رفوزه می شدند و بر می گشتند مقر تخریب تا در جای دیگری خدمت کنند.
بعد از چند روز، لباس های غواصی را با یک کیسه انفرادی تحویل دادند و دوره پیش آموزش شروع شد. لباس ها کهنه و پاره بود و معلوم بود هر لباس حداقل در دو سه عملیات شرکت کرده است! کار به چند مرحله تقسیم شده بود که قرار بود سه مرحله آن در این دوره طی شود.
غواصی با سر بیرون از آب و به پشت، به بغل و به شکم، مراحلی بود که در پیش آموزش تدریس می شد و قرار بود غواصی با ماسک و «اشنوگل» و غواصی زیر آب و قوسها و غواصی با تجهیزات و ...... بعدا در گردان یاسین آموزش داده شود...
صفحه 17 کتاب حماسه یاسین
برای خرید این کتاب می توانید به سایت کتاب قم مراجعه کنید.