شاید برخی مواقع برای یافتن نمونه های غیرت و افتخار، کتابچه تاریخ را در دستمان می گرفتیم و ورق میزدیم تا در گذشته ها، آن را بیابیم. اما دیگر نیازی نیست. رئیسی عزیز، مردی است که تا بود، ندیدیمش و حالا که نیست همه جا می بینمش.
بعله روی سخن من، رئیسی عزیز است. کسی که این روزها همه دارند راجع به او حرف می زنند. خیلی ها از خدمات و زحماتش می گویند و بعضی هم با نام محبوبش یعنی رئیس جمهور، کاسبی می کنند.
برای خرید کتاب رئیسی عزیز با تخفیف ویژه 26 درصدی، اینجا را کلیک کنید.
کتاب رئیسی عزیز به قلم فائزه سعادتمند به سراغ خاطرات مردی از جنس رضا رفته است. مردی که رضوی بود و رضوی زیست و در راه خدمت به جامعه رضوی شهید شد.
این کتاب به عنوان اولین کتاب و شاید بهترین آن ها، شامل روایت خاطرات متعدد از افرادی است که در موقعیت های مختلف با شهید رئیسی در ارتباط بودند
رئیسی عزیز سعی دارد باروایت خاطرات در برهه های زمانی گوناگون، سیر زندگانی شهید ابراهیم رئیسی را در مقاطع زندگی او چه به عنوان خادم در آستان قدس رضوی و چه در لباس خدمت به مردم در قوه قضائیه و ریاست جمهور بیان کند.
همانگونه که رهبر انقلاب در پیام تسلیت خود در پی شهادت، خادم ملت فرمودند «رئیسی عزیز، خستگی نمی شناخت. در این حادثه تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست دادند»
درآمدش کم نبود؛ معاون قوه قضائیه بود بالاخره.
اگر میخواست، میتوانست خانهی بزرگتری در مناطق بهتر تهران داشته باشد؛ اما نخواست.
هرچه مسئولیتش بالاتر رفت، از آن خانهی دو طبقهی نقلی که نصف پولش را با قرض جور کرده بود، تکان نخورد. همان هم طبقهی بالایش در اختیار مهمانهای شهرستانی خانواده بود.
یک بار که رفته بودم منزلش، گفتم: «خونهتون چقدر کوچیکه حاجآقا؟!» ـآقای فرازی! ما دوتا بچه که بیشتر نداریم، کافیه برامون.
راوی: حجتالاسلاموالمسلمین عباس فرازینیا، رئیس اداره ارتباطات حوزوی آستان قدس رضوی
