همه ما رئیس ها را تنها پشت میز دیده ایم و بس... اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است. کتاب "وقتی بابا رئیس بود" به قلم تقی شجاعی روایت گر داستان شهیدی است که سفرش از میز ریاست به مقصد عرش الهی در قامت شهادت بود.
در کتاب "وقتی بابا رئیس بود" تلاش شده است تا با نثری روان و شیرین، شخصیت رئیس آموزش و پرورش آن زمان قم، شهید علی بیطرفان از زبان پسرش روایت شود. این اثر به تمامی کودکان و نوجوانان این سرزمین برای شناخت یک رئیس خوب و لایق میز نشینی پیشنهاد می شود.
آری این کتاب، معرفی نامه یک شهید است اما تفاوتی آشکار در آن مشهود است. چرا که این کتاب سرشار از غلط و غلوط های املایی است.... ولی برای چه؟
این کتاب را می توانید از فروشگاه های معتبر از جمله سایت کتاب قم سایت گنج صادق و سایت حاجت بوک تهیه نمایید.
حسن می گوید که زور باباییش از زور بابای همه کلاس بیشتر است. چون دستور می دهد کی را ببرند زندان کی را آزاد کنند.
خودش هم به جای موتور گازی یک ماشین آمریکایی قهوه ای دارد که با آن این ور آن ور می رود. برای همین حسن به من می گوید که بابای تو رئیس نیست. رئیس ها که موتور گازی سوار نمی شوند. من چند ماه پیش به بابا گفتم چرا ماشین نمی خری...