از شرایط ایران در آخرالزمان خبری دارید؟ داستان دهشتناک یورش نوین شیاطین به ایران در آخرالزمان را می دانید؟ کندوی عنکبوت چه ارتباطی با شرایط فعلیمان دارد؟
آیا مملکتی که پر از دزدی و فساد است، اسلامی است تا به او کمک کنیم؟ آیا وقتی مردم در گرانی و بیکاری و مشکلات غوطه ورند برای حمایت از نظامشان دل و دماغی دارند؟...
کتاب "کندوی عنکبوت" روایتگر داستان هایی است از حملاتی از جنس دنیای جدید شیاطین به کشورمان در دوران آخرالزمان که شاید خواندنش برای شما عزیزان جالب و توامان با خلق سوالات بسیاری شود. این کتاب توسط انتشارات مشهور در قطع رقعی و با 188 صفحه به چاپ رسیده است. این کتاب را می توانید از سایت گنج صادق، سایت حاجت بوک، سایت کتاب قم سفارش دهید.
در مکتب ما حکایت نوزاد، این گوهر گهواره نشین بس عجیب است. حکایت این است که از زادگاه تا میعادگاه او یک آوردگاه است نه آسایشگاه. او نوعروسک نیست، بلکه نوسرباز است. پس رواست نیتی زیبا کرد و این نورسیده را با نام زیبنده مسلم، زینت دین احمدی و وقف قاموس اسلام کرد.
هنگامی که این حاجی یک روزه با قدم های کوچکش به عرفات خانواده قدم می گذارد، رسم معرفت آن است که برای او قربانی به زمین زد و این محرم نحيف را در هوای حریم الهی بیمه کرد. نوسفر صغیر را باید در همان مقدمه قدومش با شعار و شعر زیبای توحید و ولایت؛ يعني اذان و اقامه در وادی مشعر و شعور، وقوف داد تا این امانت الهی در دنیای ناامن در مأمن ایمان قرار گیرد.
چه نیکوست رسوم این نورسیده در روز هفتم حیات که او را به علامت عبد خدا و خادم امام، سر تراشیده و هم وزن موی خوشبوی سرش نقره به فقير می دهند، تا با طلای حب دنیا نقره داغ نشود.
البته با سرمایه دعای پدر و مادر که باید در بینای سجاده مناجات برای این نوسرباز دین از آرزوی آمال زرین سر، باز نزنند و خوشا به حال مادری که منتظر تقديم «قدم نورسیده مبارک» از قدیمیها نیست و برای او مبارک آن است که از جبین نوردیده اش نور و فروغ غلامی بدرخشد و به برکت شیره جانش شیرزنان و شیرمردان رشید به بیشه ولایت پیشکش کند و چه مادرانی که به پای طفل نوپای خود قنداقه می پیچند، به امید روزی که قنداق به دست، طومار خصم خدا را در هم بپیچد.
جان کلام آنکه چه سعادتی مساعدتر از آنکه در این روزگار سرد، گرمی خانه ها پرورش نوزادان سبک وزنی باشد که زمین را با ذکر و زاد خود سنگین کنند و گوی زمین و زمان را به سوی ظهور امام زمان را بگردانند. عجایب مولود والدین، مثنوی هفتاد من کاغذ است و کسی توان درک آنها را دارد که پیشه اش فرزندپروری باشد.
در این مکتوب که برگی از دفتر اسرار تولید نسل انسان است، خواننده به فضای یک داستان مهیج در حوزه فرزندآوری و جمعیت سفر می کند که ارمغان آن ایجاد نگاهی نو و گسترده و باز شدن گره های ذهنی او در این حوزه است و سرانجام، خواننده در انتهای این قصه پرغصه با اندیشه و احساسی تازه مواجه شده و وجدان او در معرض آزمونی حیاتی قرار میگیرد.