بهرام ورجاوند·۷ روز پیشطلبکارانه یا غزل سترونِ شاخههای بید!...بیستساله بودهایم...پنج سال... هشت سال... بیستو چند سال پیش...شعرهای چرک و هولناکِمان سیاه...قصههایمان هنوزنقلِ غربتی غریب...آدمیّت و…
بهرام ورجاوند·۹ روز پیشهمهاش حرف... حرف... حرف ساعتی دو دِرغاز!...توی کلاس به دانشجویان میگفتم...مگر کسی به ما وعدهی زندگیِ بیدغدغه داده است؟... حالا بگذریم از شوپنهاور و آونگیدنَش میان رنج و ملال... ول…
بهرام ورجاوند·۱۴ روز پیشصلح به از چنگک و نا داوری!چند روز پیش رئیس بزرگ میفرمود مگر گروهِ هنرهای تجسمّی شما هم کار دارد که هی میگویی کارشناس میخواهم؟!بعد معاونت معظم هم فرمودند که شما زی…
بهرام ورجاوند·۱۶ روز پیشقصهی اسب آبی شاخدار...یعنی حالا میتوانم هر چی دوست دارم بنویسم؟...اینرا که به من بگویی بدتر دست و دلم میلرزد و همهی دلتنگیهای تنگ غروبم، تنگ هم جمع میشود ز…
بهرام ورجاوند·۳ ماه پیشتوبهی گرگ... یا همان مکاشفات پسر متلف نوح!به خودم میگویم خیلی پیرتر از آنم که باز خودم را بیندازم وسط این مضحکه معرکهها... جمع و جور شدهام و عادت کردهام مصداق شعر آن شاعر یکزما…
بهرام ورجاوند·۳ ماه پیشمغالطه ی مشابهت لفظمیخواستم قسمت تازهی بیگاهان را اینجا بگذارم دیدم هشتاد صفحه است و توی ویرگول هواخواهی ندارد... دلم سوخت برایش... اغلب دلم خیلی برای اعضاء…
بهرام ورجاوند·۶ ماه پیشهنر بیخیالی طی کردن...انگاری خیلی هم باعجله پریدهام توی واگن... جوری که همان مهرهی پنجم ناجور کمریام خیلی هشداردهنده نرمنرمک گرفتاری دردی خفیف و خزنده بشود..…
بهرام ورجاوند·۶ ماه پیشگاه بی گاهان- چهل و هفتگاه بیگاهان- قسمت چهل و هفت“How like a winter hath my absence beenFrom thee, the pleasure of the fleeting year!What freezings have I felt,…
بهرام ورجاوند·۹ ماه پیشگاه بی گاهان- چهل و ششگاه بیگاهان قسمت چهل و ششاز سرگذشت تو با باران چیز زیادی نمیدانم عزیزدلم!... ولی برای من زندگی همیشه اینطوری بوده که قصۀ سرنوشتم در شبه…
بهرام ورجاوند·۱ سال پیشگاه بی گاهان چهل و پنجگاه بیگاهان چهل و پنجاز داخل بلندگوی گوشی همراه یخزدۀ من خیلی واضح نیست، ولی از طرفی مطمئنام لرزش نامحسوسی دارد زیر استحکامِ آبنوسی صد…