محمدامین خبرخوش | علاقهمند به ادبیات و تاریخ
ویرگول، سفر تازه
یاد دارم حدود سال 1391 و بعد از امتحانات خرداد پایه اول راهنمایی، به عنوان جایزه قبولی و به پیشنهاد خانواده و کمی بیشتر از اون اصرار خودم، تصمیم به خرید تلفنهمراه هوشمند گرفتم. یاد دارم اون زمان هنوز فضای مجازی به این گستردگی و ترسناکی نبود و هنوز رشته باریکی از الفت و انس با فضای حقیقی توو وجودم بود و هنوز به طور تمام و کمال به تسخیر در نیومده بودم.
از اوان ورود به فضای مجازی و خرید اولین تلفنهمراه، همیشه به دنبال فضایی دنج و صمیمی میگشتم که بتونم به اصطلاح داخل اون پاهام رو دراز کنم و بیواسطه بنویسم و بخشی از روح و تأملاتم رو به اشتراک بذارم. به همه جا سرک کشیدم؛ لاین، ویچت، بیتاک، واتساپ، تلگرام و... . حتی یاد دارم پیامرسانی نصب کردم به اسم املتچت که فکر کنم فقط خودم و سازنده نرمفزار تنها کاربرانش بودیم و برای رفع دلتنگی، به هم پیام میدادیم!
هر چه که بود، گذشت و رسید به حدود یک یا دو سال پیش، که با ویرگول آشنا شدم و هر چند وقت یکبار میاومدم و کانال تلگرام یا سایتش رو چک میکردم و مردد بودم بین ثبتنام کردن و نکردن. راستش تصورم بود که اینجا هم مدتی فعالیت خواهم کرد و بعد از مدتی عطای ویرگول نویسی رو به لقاش میبخشم. به همین دلیل رها کردم و تنها به ثبتنام بسنده کردم.
همیشه گاهی برام اتفاق میفته که یک چیز رو رها میکنم تا زمان مناسبی که به قول ژاک قضا و قدری (آن بالا نوشته شده) بهم رخ نشون بده و برم سراغش؛ و این بار هم همین طرح روی ویرگول پیاده شد. نتیجه قابل پیشبینی بود؛ بامداد یکشنبه، 10 بهمن سال 1400 هجری شمسی، اطلاعاتم رو تکمیل کردم و به جمع ویرگولیها وارد شدم.
این عطش و سیری ناپذیری برای نوشتن و همچنین، این حس ماجراجویی، بهم جرئت میده که ورای ناشناختهها فکر کنم و بنویسم. حالا فارست، آمادهی دویدن و سفر به نقاط ناپیدا کران ذهنه و مشتاقه که دنیا چه شکلیه.

مطلبی دیگر از این نویسنده
باستانی کاران وبلاگنویس
مطلبی دیگر در همین موضوع
پیام رسان سروش
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
تاثیر مثبت اندیشی در انجام آسان کارها و پروژه های دورکاری و فریلنسری