اولین باری که شروع کردم به نوشتن تقریبا ۹ سالم بود.
من عاشق خوندن و خلق کردن شعر و داستان بودم و هستم .کلی کاراکتر خیالی توی ذهنم داشتم و زمان تنهایی با اونها صحبت میکردم و کسی واقعی بودنشون رو قبول نداشت ولی اونها منو از خیلی از دغدغه ها دور میکردن ...یه بار یکی شون بهم گفت ما رو بنویس .قبول کردم.
شروع کردم به نوشتن شعر ،شعر های بچگونه .
وقتی اونها رو تموم کردم رفتم برای کسی که دوسش داشتم خوندم با تمام شوق واشتیاقم ،منتظر بودم به اندازه ای که اون شعر برای من قشنگ بود برای اون هم قشنگ باشه و تشویقم کند.
اما اون رفتار خیلی بد داشت ، خیلی بد .
اونقدر بد که من از درد قلبم تمام اون دفتر شعر رو سوزوندم و تمام کاراکتر های ذهنم سوخت ...یه مدت من تنها ترین آدم رو زمین بودم ...
تمام✨️🙃