کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» از نویسنده و اقتصاددان سوییسی، «رولف دوبلی» کتابیه که تفاوت چیزی که در حال اتفاق افتادنه و واقعیت داره و اون چه ما فکر میکنیم واقعیت داره رو بهمون نشون میده. کلیت کتاب سعی داره تا تفکر منطقی رو آموزش بده. این کتاب طبق چیزی که من خوندم، به صورت بخش بخش در روزنامههای کشورهای مختلف به چاپ میرسیده که در نهایت در 99 فصل کوتاه که تقریبا همه سه صفحهای هستن گردآوری شده.
نمیدونم این کتاب در ایران چند ناشر و مترجم داره یا نه. به هر حال، نسخهای که من خوندم از نشر چشمه و ترجمه شده توسط عادل فردوسیپور، بهزاد توکلی و علی شهروز بود.
در این کتاب، خطاهای رایجی که ما در زندگی باهاشون مواجه میشیم و متوجهشون نیستیم، با ذکر مثالهایی کاملا گیرا نوشته شده. مثالها یا از خود نویسنده هستن یا از دانشمندا و روانشناسای دیگه نقل میشه که اسامی اونها هم در کتاب نوشته شده. رولف دوبلی، لزوما خودش به همه این خطاها پی نبرده و برای خیلی از خطاهای شناختیای که تو کتابش اورده، صرفا حکم گردآورنده رو داره و نه نویسنده.
همون طور که گفتم، رولف دوبلی یک اقتصاددانه. تو دانشگاه، فلسفه اقتصاد خونده و به همین خاطره که در حین توضیح دادن درباره خطاهای شناختی مختلف، مثالهایی از بازارهای مالی و بورس میاره که در نوع خودش جالبه. از اون جایی که خودش کارآفرین هم هست، خوندن این کتاب رو به مقام و منصبدارای شرکتای مختلف هم توصیه میکنم.
علاوه بر اینا، این کتاب روانشناسانه، نحوه تفکر منطقی و خطاهایی که مردم و خود ما دچارشون میشیم رو به تفسیر گفته پس خوندن این کتاب برای بازاریابا و دیجیتال مارکترها هم مفیده. وقتی شما بفهمین که مغز ما چطوری به مسائل نگاه میکنه، بهتر میتونین مشتریاتون رو بفهمین و به همین دلیل، کمپینهای تبلیغاتی موفقتری خواهید داشت. خودش هم بارها به مارکتینگ اشاره کرده.
با کل کتاب موافق نیستم. بعضی جاها یه چیزهایی به عنوان خطا نوشته شدن که من به شخصه ترجیح میدم این خطاها رو انجام بدم. البته تا یه حدی. لازمه که همین جا هشدار اسپویل بدم :)
مثلا این که ما معمولا احتمال موفقیت خودمون رو بیشتر از واقعیت تخمین میزنیم، از نظر من همون امید داشتنه. امید داشتن باعث میشه که شما خودت رو از لحظه آغاز در صدر جدول تصور کنی و همین میتونه موتور محرکه خوبی باشه. متوجهم که امید واهی هم مضرات خودشو داره اما اصلا دوست ندارم قبل از شروع به کارم بشینم و محاسبه کنم تا احتمال موفقیت خودمو به دست بیارم و بعد که به عدد کمی رسیدم از زندگی ناامید شم :) ترجیح میدم همیشه امیدوار باشم. بالاخره آدمی به امید زندهست.