ما یسری آدم توی سراسر دنیا داریم
که قراره امنیت مارو تامین کنن
به هر نحوی
توی جاده،از نظر مواد مخدر،از نظر جرم های خیابونی و ...
اسمشون مامور انتظامی پلیسه
مأموری که قراره عادل باشه
من راجب همشون این حرفو نمیزنم
ولی یسری از نظر عقلی فکر میکنن هر کسی ماشین گرون قیمتی داره،حق اونو خورده و نباید اونو داشته باشه
در حالی که شاید اون فرد با هزار تا قسط اون ماشین و گرفته باشه یا براش تلاش کرده باشه یا هر چیز دیگه ای
چیکار میکنن؟ ی جمعی ای از این مأمور های گرامی ماشین شمارو نگه میدارن و میگن بزن کنار،ی قبض مینویسن قیمت خون پدرتون،قبضی که نباید نوشته میشده چون خطایی از شما سر نزده بوده
به شما تصویر یا سرعت ثبت شده رو نشون نمیدن
گاها حتی دلیلش هم نمیگن
ی قیمت به شما میگن یا ی چیزی از شما میخوان و میگن اگر فلان قدر بدی الان(کارت به کارت هم نه،فقط نقدی)این قبضو نمی نویسم اگر که نمیدی هم قبضو میکنم تو پاچت
اکثرا چند نفرن، اگر تو اولین بخش نگه داشتن و ازت پول گرفتن الکلی، پلیس های بعدی نزدیک اونا نمیگیرنت و میگن فلانی پول داد و اونو بین هم توخس میکنن و میذارن بگذرید
من این چند وقته چند بار برامون این مشکل پیش اومد و حتی بار ها شده ماشین های مدل پایین هم الکی گرفتن،گاها بعضی هاشون رو واقعی و با دلیل واقعی میگیرن ، ولی بازم میگم راجب همه صدق نمیکنه
به هر حال من آخرین بار از این حجم از افرادی که این کارو باهامون کردن به حدی عصبانی بودم که به گریه افتادم و ممکن بود برم و پلیس هارو بزنم و بگم مدرکت کو؟هان مدرکت کو؟اگر راست میگی چرا نشون نمیدی؟من مطمئنم که ما حتی زیر حداکثر سرعت رفتیم و بالاتر نرفتیم و روی کروز بودیم و تاریخچه کروز هنوز رو جلو آمپره و تو الان داری میگی ما دروغ میگیم؟تازه میگی پول هم بدیم به خودت؟ما چرا باید به تو پول بدیم؟به چه دلیل مشخصی تو حق داری از مردم اخاذی کنی؟زنگ بزنم بیان ببرنت؟دستاتو بگیرم ببندمت به ی جایی فرار نکنی؟از صورتت فیلم بگیرم پخش کنم زندگیت نابود بشه؟نه دوست داری این کارو بکنم؟متاسفانه از جایی که این دنیا و دادگاه هاش حساب کتاب نداره ماهم دنبال دردسر نیستیم کاری نمیکنیم و منم نگه میدارن کاری نکنم
ولی
اگر به شما مسئولیتی رو سپردن
دولتی و غیر دولتی فرقی نداره
شما حق ندارید با مردم این کار هارو بکنید
من نباید نسبت به افراد مهم جامعه ام بی اطمینان بشم!
با تشکر
نئو(کیانا آتاکشی زاده)

شاید به همین دلیل دیگر چشم دیدنش را نداشتم، چون شبیه کسی نبود که من تصور کرده بودم.
عقاید یک دلقک - هاینریش بل