ببخش که هنگام خواندن نامه ام چشمان غیر قابل وصف تو را تر کردم؛
از ترک تو از من هیچ کینه ای در دل من جوانه نزد اما میسوزد جگرم از اینکه تورا ندارم،گرچه لیاقتت بیشتر از مناست
ولیکن تو بی من به اوج خواهی رسید،
برایم از آن بالا دست تکان میدهی؟
ما از دو خط منطبق بر هم به دو خط موازی تبدیل میشویم،
اشکالی ندارد،فریاد بزن و سرزنشم کن
من تا ابد صبر خواهم کرد تا تورا دوباره ببینم،اما نگران من نباش
به دنبال من نگرد، پلکان موفقیت کنونیات را بخاطر من به پایین برنگرد
بگذار خاطراتت، آرزوهای جوانیات باشند،
خاطراتت با من را بُکش و در گودالی عمیق در اعماق ذهنت به خاک بسپر
جایگاهت در قله هارا معطل نکن!لطفا برو!
نئو(کیاناآتاکیشیزاده)