کیانا آتاکیشی زاده|Kiana Atakishizadeh
کیانا آتاکیشی زاده|Kiana Atakishizadeh
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

رودخانه خونی

Bloody river
Bloody river


دستانش را مشت می‌کند و رد ناخن هایش بر کف دستانش نقش برمی‌دارد

بر لبه ی حاشیه رودخانه ایسکیتیمکا قدم بر می‌دارد و فریاد هایی از اعماق وجودش سر می‌دهد

با تمام قلبش بعد از مرگ اون می‌خواهد دیگر بی او نباشد

به آب رودخانه نگاه می‌کند که زلال و آبی‌ست

به انعکاس تصویر خویش در آب می‌نگرد،به انعکاس خویش بدون او...

چنگی به سینه اش می‌زند و هق هق کنان همچو مادری که فرزندش را در دستانش به خاک سپرده باشد زاری می‌کند

تار و پود لباسش کش می‌آید و ناخن هایش از روی لایه نازک شده پارچهٔ لباسش ، پوستش را می‌خراشد

برف می‌بارد و کریستال های خوش نقش و نگاری از آسمان به زمین نازل می‌شود

آب رودخانه در حال یخ زدن بود،از گوشه رود تکه ای از یخ در حال شکل گیری را می‌شکند و آن را در دستش می‌گیرد

تیزی اش مانند دندان های پلنگی وحشی و بُرنده است

خون به راه می‌افتد؛

با دست چپش یخ را که کف دست راستش را بریده است می‌گیرد و یخ را روی داخل مچ دست راستش قرار می‌دهد...

با خودش در حین خونریزی می‌خواند:

طنین آرام صدایت
به گوش می‌رسد
چونان آواز پرنده‌ای در بند
که خواب را از سر می‌پراند.

نگاه‌ات را در می‌یابم
و چشمان نیل‌گون‌ات
در اشتیاق تو
روح‌ام را می‌فرازد.

چه خوش می‌گریم
در میانه‌ی شادمانی‌ام:
آه، تا در بَرَت گیرم
جایی حوالی قلب‌ام.

-میخائیل لرمانتاف

خود را به آب می‌سپارد و بی وداع از زندگی،به مرگ درود می‌فرستد...


نئو(کیاناآتاکیشی‌زاده)

https://www.aparat.com/v/g27vi3v

پ.ن:دلیل اصلی قرمز شدن رودخانه ایسکیتیمکا زباله های صنعتی است!این رودخانه به رودخانه خونی نیز شهرت پیدا کرده است.

نئو
چگونه می‌شود به شاخه‌ی شکسته فهماند که باد عذرخواهی کرده است؟ -محمود درویش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید