ویرگول
ورودثبت نام
LURMALI.AI
LURMALI.AILurmali – a global, innovative horror style, created by lurmali.
LURMALI.AI
LURMALI.AI
خواندن ۲ دقیقه·۱۰ روز پیش

منوی نفرین شده گوشت انسان((برادر کوچکتر آشپز روانی ))

منوی نفرین شدهlurmali horror
منوی نفرین شدهlurmali horror

"برادر کوچک‌تر"

دیوارهای زیرزمین همیشه سرد بودند، اما آن شب سرمای دیگری روی پوست می‌خزید.
مهمان شماره ۷ هنوز در گوشهٔ اتاق چمباتمه زده بود، زنجیرهای بسته‌ش روی سنگ‌ها خط می‌کشید. نگاهش بی‌احساس بود؛ انگار نه به من، نه به زنجیر، نه به تاریکی… هیچ اهمیتی نمی‌داد. انگار به بودنش بدهکار نبود.

رفتم سمتش، نه برای دلداری… برای این‌که بفهمم چرا این‌قدر آرام است.
گفتم: «از کی اینجایی؟»
چشمانش را بالا آورد؛ سرد، بی‌رنگ.
زمزمه کرد: «من؟… من مهمان نیستم.»

قبل از اینکه بفهمم منظورش چیست، صدای قدم‌ها از پله‌های آهنی پیچید. همان قدم‌های سنگین همیشگی نبود. کسی با ریتم متفاوت می‌آمد.
چراغ ضعیف سقف سوسو زد.
پله‌ها ترک خوردند.

مردی صاف‌قامت وارد شد. چشم‌هایش ریز بود و یک لبخند نصفه روی صورتش چسبیده بود. ناخن‌هایش بلند بود، لباسش تمیزتر از همهٔ کسانی که این‌جا دیده بودم.
برای لحظه‌ای فکر کردم مشتری جدید است.

اما مهمان شماره ۷ زیر لب گفت: «این همونه… همونی که همه ازش حساب می‌برن.»

مرد به من نگاه کرد. نه مثل آدمی که زندانی‌اش را می‌سنجد؛ بیشتر شبیه کسی که دارد صاحب یک وسیلهٔ تازه می‌شود.
با صدای آرامی گفت:
«بالا داشتی با برادرم حرف می‌زدی؟»

برادرش؟
فهمیدم از چه حرف می‌زند. مرد لاغر اندام، همان کسی که خودم فکر می‌کردم صاحب رستوران است… فقط ویترین بود.
صاحب واقعی، تصمیم‌گیر، کسی که زیرزمین را اداره می‌کرد… همین مرد بود.

از پله‌ها صدای دیگری آمد. آشپز.
همان آشپزی که همیشه پرخاشگر بود، همیشه از همه حساب نمی‌برد.
اما حالا، به محض دیدن مرد جدید، سرش را پایین انداخت. حتی سعی نکرد نفس‌هایش را بلند بکشد.

مرد جدید به او گفت: «شماره هفت آماده‌ست؟»
آشپز فقط با یک تکان کوچک سر جواب داد و عقب رفت، مثل حیوانی که می‌ترسد نزدیک شود.

مرد رو به من کرد.
«تو هنوز نمی‌دونی چرا اینجایی، ولی زودتر از همه می‌فهمی.»
چشم‌هایش روی پیشانی مهمان شماره ۷ ثابت ماند؛ جایی که علامت 7 با خراش‌های عمیق حک شده بود.

گفت: «برادرم فکر کرد این یکی ممکنه زیادی دوام بیاره. اشتباه کرد. این شماره فقط برای من معنا داره.»

مهمان شماره ۷ برای اولین بار لرزید.
نه زیاد… فقط اندازهٔ یک پلک.
اما همین کافی بود.
نشانه‌ای که هیچ‌کدام از ما نداشتیم.

مرد نزدیک‌تر آمد، آن‌قدر که نفسش را حس کردم. بوی هیچ‌چیز نمی‌داد؛ نه عرق، نه ترس، نه خون.
این بی‌بو بودنش بیشتر از هر چیز می‌ترساند....«قرار نیست همهٔ برادرا شبیه هم باشن…»
این را گفت و انگشت سردش را روی دیوار کشید.
«یکی‌شون مردم رو سیر می‌کنه… یکی‌شون مردم رو انتخاب می‌کنه.»

چراغ دوباره سوسو زد.
صدای زنجیرها بلند شد.
مرد برگشت سمت پله‌ها و آرام گفت:

«امشب، فقط یکی‌تون می‌ره مرحلهٔ بعد.»

پله‌ها زیر پاهایش ناپدید شدند.
زیرزمین دوباره ساکت شد.
اما حالا دیگر هیچ‌چیز شبیه چند دقیقه قبل نبود.

........................................................................

قسمتهای قبلی بارگذاری شده :

قسمت اول _منوی غذایی نفرین شده https://vrgl.ir/D0wW9

قسمت دوم _منوی غذایی نفرین شده https://vrgl.ir/mu3Rb

قسمت سوم _منوی غذایی نفرین شده https://vrgl.ir/olR99

قسمت چهارم _منوی نفرین شده https://vrgl.ir/gObwr

قسمت پنجم_منوی نفرین شدهhttps://vrgl.ir/UzbtK

Lurmali — Where Fear Becomes Art.
From the whisper of madness to the silence before the scream,
every story is a descent — not into darkness,
but into the truth hiding beneath it.

«لورمالی – ترس‌هایی که واقعی‌اند، روایت‌هایی که ذهن را تسخیر می‌کنند.» lurmali.ai....lurmali horror

ترسناکواقعیوحشت
۹
۸
LURMALI.AI
LURMALI.AI
Lurmali – a global, innovative horror style, created by lurmali.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید