(از سری مطالب شناختنامهی نویسندگان که در سایت لک لک بوک میتوانید آنها را بخوانید.)
رضا براهنی را در ایران به عنوان یکی از تندترین منتقدان تاریخ معاصر ادبیات میشناسند؛ نویسنده، شاعر و روشنفکری که چند دهه است جلای وطن کرده و در کشور کانادا اقامت دارد؛ اما همیشه سایهی افکار، نوشتهها و نظراتش بر سنتهای فکری ادبیات ایران و حتی جریان روشنفکری چیره بوده است. او یکی از چهرههایی است که در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ برای تشکیل کانون نویسندگان ایران با جلال آل احمد همکاری داشته، همچنین پیشتر رئیس انجمن قلم کانادا بوده است.
براهنی این سالها به بیماری آلزایمر دچار شده، ولی مخاطب ایرانی نه تنها او را فراموش نکرده بلکه خوانش آثارش وارد عرصهی تازهای شده و نامش همهجا به چشم میخورد؛ چه به بهانهی ستایش، چه به بهانهی نقد او. همچنین آثار او به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی، سوئدی و فرانسوی ترجمه شده است.
زندگی:
رضا براهنی سال ۱۳۱۴، در تبریز به دنیا آمد. ۲۲ سالگی از دانشگاه تبریز لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت. سپس به ترکیه رفت و پس از دریافت درجهی دکتری در رشتهی خود، به ایران بازگشت و در دانشگاه به تدریس مشغول شد. براهنی از سال ۱۳۵۱ مدتی برای تدریس به آمریکا رفت و آمد داشت و سال ۱۳۵۶ جایزهی بهترین روزنامهنگار حقوق انسانی را گرفت.
در جریان انقلاب بهمن ۵۷ رضا براهنی از مهمترین شخصیتهای روشنفکر و ادبی ایران بود که همراه احمد شاملو و برخی دیگر، به حمایت از انقلاب پرداخت. او از مهمترین منتقدان حکومت محمدرضا پهلوی بود و در دوران این رژیم بارها دستگیر و شکنجه شد.
براهنی شاعر:
او از شاعران معاصری است که در روند شکلگیری اشعارش گونههای متفاوتی از شکل و محتوای شعری را عرضه داشته. زبان شعر او نشان از این دارد که براهنی عمدتاً به دنبال فرم شعر است تا سرایش آن. براهنی شاعری است مطلع نسبت به شعر فارسی و منتقدی است تیزبین و هوشیار. او در سال ۷۴ کتاب «خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم» را منتشر کرد که آن را مهمترین مجموعهی شعری خود میداند و در شرح آن چنین میگوید: «حرکت از شعر تکوزنی است به سوی اوزان مرکب و ترکیبی و شعر چندصدایی با نتی که ذهن خوانندهی شعر باید برای شعر بیاید، به صورتی که شعر موضوع اصلی خود یعنی زبان و زبانیت خود را به رخ بکشد.» زبانیت زبان، از دید براهنی، یعنی آزادی زبان از قید معنا و نحو و مسائل دیگری که بر زبان تحمیل میشود.
زبان در رویکرد جدید براهنی اهمیت ویژهای دارد. او موضوع اصلی شعر را زبان و وظیفهی شاعر را بیان آن میداند: «وظیفهی شاعر بیان خود زبان بوده است. نیما زبان را به صورت خاصی بیان کرده، شاملو آن را به صورت دیگری بیان میکند و ما به دنبال بیان آن به صورت دیگری هستیم.»
در نظریهی شعر براهنی «عمل نوشتن» ارزش و اهمیت فراوانی دارد: «باید همهچیز در خدمت نوشتن در بیاید تا عمل نوشتن فینفسه، اتفاق بیفتد. در هر جا که در این کتاب و یا شعرهای دیگر ما این نوع نوشتن اصل قرار گرفته باشد، ما به ذات شعر نزدیک شدهایم.»
براهنی به سلطهی پدرسالارانهی نحو بر زبان شعر معترض است و میگوید که باید زبان را از این زندان، این قید آزاد کنیم و به جاهای پنهانی از زبان برویم که تاکنون نرفتهایم.
آثار رضا براهنی در شعر عبارتند از: آهوان باغ، جنگل و شهر، شبی از نیمروز، مصیبتی زیر آفتاب، گل بر گستره ماه، ظل الله، نقابها و بندها، غمهای بزرگ، بیا کنار پنجره، خطاب به پروانهها، اسماعیل.
براهنی نویسنده:
رضا براهنی چند دورهی کارگاه نقد، شعر و قصهنویسی برگزار کرد که باعث شکلگیری یک جریان ادبی در دههی هفتاد شمسی شد. از مشهورترین شاگردان او در آن کارگاهها میتوان به شیوا ارسطویی، هوشیار انصاریفر، شمس آقاجانی، عباس حبیبی بدرآبادی، مهسا محبعلی، سید علیرضا میرعلینقی، فرخنده حاجیزاده، ناهید توسلی، رؤیا تفتی، رزا جمالی، احمد نادعلی و... اشاره کرد که باعث شکلگیری یک موج کوتاه، اما گذرا در حاشیهی ادبیات ایران شدند. در ادامه به سه رمان مهم براهنی میپردازیم.
«روزگار دوزخی آقای ایاز» از برجستهترین رمانهای براهنی محسوب میشود که یک بار بعد از چاپ رسمی جمع شد و دیگر منتشر نشد. نسخهی افست این کتاب بدون رضایت نویسنده، در بساط دستفروشها پیدا میشود که دو صفحه کوتاهتر از نسخهی اصلی است. چنان که براهنی باور دارد در این کتاب نیشتری به دمل تاریخ زده است که گویی تا تاریخ هست در بر همین پاشنه میچرخد. براهنی در جایی گفته است که سه کتاب بزرگ پشتسر ایاز قرار دارند: تاریخ هرودوت، تاریخ بیهقی و تذکرهاولیای عطار، همچنین دهها کتاب دیگر از مکتوبات عینالقضات تا رستمالتواریخ. براهنی میگوید زمان در این رمان ابعاد دیگری دارد.
«رازهای سرزمین من» از مهمترین آثارِ تاریخِ رمان رئالیستیِ سیاسی است؛ رمانی که روایتش از دههی بیست خورشیدی آغاز و تا سالِ ۵۷ ادامه مییابد. چند راوی دارد که هر کدام بهنحوی به هم گره میخورند؛ راویانی که برآمده از زیستِ تاریخی اجباریای هستند که برایشان رقم خورده. رمان مدام شکلِ روایت و لحن خود را عوض میکند و براهنی میکوشد تا با استفاده از بسترهای اجتماعی، ماموران مخفی، روشنفکران، تبعیدیها، زنانِ رازآلود و... به روایتی از تحقق انقلاب ایران دست یابد.
«آزاده خانم و نویسندهاش» یکی از شاخصترین رمانهای فارسی است که براساس بوطیقای داستاننویسی پسامدرن خلق شده. براهنی در این رمان با بهرهگیری از شگردهای پستمدرنیستی همچون عدم انسجام، عدم قطعیت، نفی زمان، روایت اسکیزوفرنیک، مرگ مولف، چندصدایی، تناقض، پارودی، جذب خواننده با استفاده از شکل و... اثری تحولآفرین و تاثیرگذار در عرصهی داستاننویسی به وجود آورده است. هدف او از نوشتن این رمان، نوشتن داستانی براساس عرفهای شناختهشدهی ادبی نیست؛ بلکه روایت «قصهی نوشتن»ی است که خواننده آن را میبیند. «آزاده خانم و نویسندهاش» اثری ساختارشکن و چندپاره است که بخشهای متفاوت آن از نظر زمانی، مکانی و روایی فاقد تسلسل خطی و توالی منطقیاند. این پارههای جدا از هم موجب از بین رفتن وحدت و یکپارچگی رمان و تکهتکه شدن آن میشود.
از آثار داستانی دیگرش میتوان به «آواز کشتگان»، «الیاس در نیویورک»، «چاه به چاه»، «بعد از عروسی چه گذشت» اشاره کرد.
براهنی منتقد:
براهنی بهخوبی با فقدان وجود منتقد و نقد اصولی ادبیات ایران آشنا بود، از این رو کوشید در نقد شعر و داستان و دست آخر به عنوان هنرمند منتقد جامعه، این جای خالی را پر کند.
براهنی در کتاب «طلا در مس» به بررسی تاریخ شعر فارسی شامل شعر کلاسیک و شعر مدرن ایران پرداخته و اشعار شعرای ایرانی از جمله نیما، توللی، شاملو، نادرپور، اخوان ثالث، فرخزاد، کسرایی، مشیری، سپهری، رویایی، آتشی، آتابای و... را نقد کرده است.
«قصهنویسی» مدرنترین کتاب تألیفی در باب قصه و نگارش آن در زبان فارسی است که به بیان دیدگاههای مدرن و تازه در داستاننویسی میپردازد. این کتاب نخستینبار در دههی چهل به صورت پاورقی در مجلهی فردوسی منتشر شد، بعد به چاپ رسید، اما توقیف شد. نوگرایی و تازگی مطالب این کتاب هنوز پس از سالها مخاطب را دچار حیرت میکند.
آثار دیگر براهنی در نقد ادبی عبارتند از: کیمیا و خاک، تاریخ مذکر، در انقلاب ایران، خطاب به پروانهها یا چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم، گزارش به نسل بی سن فردا (سخنرانیها و مصاحبهها).
براهنی همواره در طول تاریخ زیست فرهنگیاش، از مهمترین و تأثیرگذارترین نویسندگان و منتقدان بوده و بسیاری از نقدهایش موجب ایجاد موجی منفی علیه نام و شخصیت او شده؛ اما هیچ واکنشی او را از تحقیق، نوشتن و خلق کردن بازنداشته است.
منابع:
خطاب به پروانهها، رضا براهنی
گزارش به نسل بی سن فردا، رضا براهنی
سنت- تجدد و پسامدرنیسم در شعر فارسی ، رضا براهنی، قال و مقال بهار، ۱۳۸۶
براهنی شاعر- براهنی نویسنده، حسن زرهی، ۱۳۹۳
جریان شعر زبان در دههی هفتاد با تأکيد بر شعر رضا براهنی، اسماعیل شفق، بوستان ادب، ۱۳۹۸
بررسی مولفههای پسامدرن در رمان «آزاده خانم و نویسندهاش»، غلامرضا پیروز، جامعهشناسی هنر و ادبیات، ۱۳۹۰
یادداشتی بر رازهای سرزمین من، امیرحسین یزدانی خرم، ۱۳۹۸