شاید در دنیای ادبیات، کمتر داستانی به اندازه «گوژپشت نوتردام» با هنر معماری گره خورده باشد. کسانی که کلیسای نوتردام پاریس را از نزدیک دیده باشند، یا حداقل فیلم یا انیمیشن این داستان را دیده باشند، این گزاره را تصدیق میکنند.
ویکتور هوگو نویسنده این داستان معروف، ۱۸۸ سال پیش در مقدمه کتابش آورده است: «به هنگام تماشا یا بهتر بگوییم ضمن کاوش در کلیسای نوتردام پاریس در یکی از زوایای تاریک برجهای آن کلمه ANATKH (به معنای سرونوشت) را که دستی عمیقاً بر یکی از دیوارها کنده بود مشاهده کردم. کسی که این کلمه را بر دیوار برج کلیسای نوتردام نقش زده بود چندین قرن پیش از جهان رخت بربسته و نوشته او هم بهدنبال وی ناپدید گردیده، پایان عمر کلیسا نیز بسیار نزدیک است. کتاب حاضر دربارهٔ سنگ نوشته مزبور به رشته تحریر درآمده است.»
از این نوشته ویکتور هوگو نزدیک به دو قرن میگذرد. دو قرنی که نه تنها باعث فراموشی و پایان عمر این کلیسا نشد، که با شاهکار ویکتور هوگو به اهمیت و عمر معنوی آن در ذهن جامعه بشری هم افزود.
این نوشته به مناسبت سرنوشت غمانگیز این کلیسا و آتشسوزی شب گذشته آن جمعآوری شده است، اما ترجیح دادیم به جای استفاده از عکسهای غمانگیز آتشسوزی کلیسای نوتردام، از عکسهای زیبای زمان شکوه آن استفاده کنیم.