
اگر تا به حال کتابی را با علاقه شروع کردهاید ولی آن را در نیمه رهایش کردهاید، احتمالاً مشکل «علاقهی شما به مطالعه» نیست. مشکل بیشتر به ریتم زندگی امروز برمیگردد؛ روزهایی که پر از وقفهاند، زمانهای منقطع و تمرکزی که دیگر مثل گذشته نیست. در چنین شرایطی، مطالعه اگر بخواهد ادامهدار باشد، باید سادهتر و منعطفتر شود. در اینجا پنج راهکار برای تنظیم ریتم مطالعه در دنیای امروز برای شما ارائه شده.
مطالعه قرار نیست فقط وقتی اتفاق بیفتد که یک ساعت کامل وقت آزاد داریم. گاهی خواندن چند صفحه در فاصلهی بین کارها هم «مطالعه» محسوب میشود.
مثلاً بهجای اینکه منتظر یک شب آرام بمانید، میتوانید هر بار که چند دقیقه فرصت پیدا میکنید، یکی دو صفحه جلو بروید. همین جلو رفتنهای کوچک، در طول زمان عادت مطالعه روزانه سادهتر میکند.
خیلی وقتها تصور میکنیم مطالعه فقط یعنی خواندن متن. در حالی که روشهای مختلفی برای مطالعه وجود دارد و ارتباط با کتاب میتواند شکلهای متنوعی داشته باشد. گاهی در موقعیتی هستیم که خواندن برایمان سخت است؛ چشمها خستهاند یا تمرکز نداریم، اما همچنان میخواهیم مطالعه را به نحوی ادامه دهیم.
مثلاً در مسیر رفتوآمد، هنگام انجام کارهای تکراری یا زمانی که ذهن کمی خسته است، میشود بهجای پرسهزدن بیهدف در گوشی، به یک کتاب گوش دهیم. این هم نوعی از مطالعه است؛ فقط شکلش با تصویر کلاسیک کتابخوانی فرق دارد. همین انعطاف، کمک میکند تا ارتباطمان با کتاب قطع نشود.

خیلی از کتابها دقیقاً همانجایی رها میشوند که خواننده مکث میکند. برخورد با یک مفهوم ناآشنا، یک پاراگراف سنگین یا بخشی که خوب جا نمیافتد. این مکثها طبیعیاند، اما اگر طولانی شوند، به رها کردن کتاب منجر میشوند؛
مثلاً وقتی وسط یک کتاب به عبارتی میرسید که نیاز به توضیح بیشتری دارد. اگر در همان لحظه بتوانید مسیر را برای خودتان روشن کنید و مفهوم را بهتر بفهمید، احتمال اینکه کتاب را زمین بگذارید خیلی کمتر میشود. مشکل معمولاً خودِ کتاب نیست؛ نداشتن همراهی در همین لحظههای توقف است.
بخش زیادی از سختی مطالعه، خودِ کتاب نیست؛ دسترسی به آن است. اینکه کتاب دمدست نباشد، جا بماند یا جای گم شود. اپهای کتابخوان این مشکل را تا حد زیادی حل کردهاند.
مثلاً وقتی با اپهایی مثل لیبرا بوکس مطالعه میکنید، کتاب همیشه همراه شماست، آخرین صفحه نشانهگذاری میشود و بعد از هر وقفه کوتاه میتوانید دقیقاً از همان نقطه ادامه دهید. لازم نیست کتاب را حمل کنید یا دنبال آخرین صفحهای که خواندهاید بگردید. همین سادهشدن تجربه، باعث میشود مطالعه کار سخت به نظر نرسد و بیشتر شبیه بخشی از زندگی دیجیتال باشد.

لازم نیست همهی کتابها را بخوانیم، یا خودمان را مجبور کنیم سراغ چیزی برویم که به آن علاقه نداریم. وقتی موضوع کتاب با دغدغه یا علاقهی ما همراستا باشد، حتی اگر مدتی آن را کنار بگذاریم، احتمال برگشتن و ادامهدادنش بیشتر است.
مثلاً کتابی که از سر اجبار شروع شده، با اولین وقفه رها میشود؛ اما کتابی که واقعاً کنجکاویمان را تحریک کرده است، حتی بعد از چند روز یا چند هفته دوباره به دست گرفته میشود.انتخاب آگاهانه و صادقانه، شانس ادامهدادن مطالعه را چند برابر میکند و کتابخوانی را به یک تجربه لذتبخشتر تبدیل میکند.
مطالعه در روزهای شلوغ نه یک رؤیاست و نه نیازمند ارادهی خارقالعاده. کافی است تعریفمان از کتابخوانی را کمی تغییر دهیم. مطالعه در دنیای دیجیتال میتواند کوتاهتر، منعطفتر و هماهنگتر با زندگی امروز باشد.