زندگی قبل از زندگی
زندگی قبل از زندگی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

چرخه معیوب زندگی من


سلام من دوباره اومدم بخشی از ذهنم رو پیاده کنم

اول حال خوب بعد زندگی یا اول زندگی بعد حال خوب؟ مسئله این است.

سالهاست یک مشاور روانشناس دارم که در موارد زیادی بهم مشاوره داده، اخیراً گفته تو برای رهایی از رخوت روحی نیاز به رابطه عاطفی در چهارچوب ازدواج داری.

با اینکه کلام ایشون رو می‌پذیرم چون شخصی مثل من که خلأ رابطه عاطفی داره، مسلماً می‌تونه انرژی و انگیزه خوبی بگیره؛ اما نگران این هم هستم که این احوال خوب فقط اوایل رابطه باشه و باز به شرایط قبل برگردم که در صورت مسئولیت ازدواج، کاری خطرناک می‌تونه باشه.

با این حال موضوع این پست چیز دیگه‌ای هست

من گرفتار یک لوپ یا چرخه‌ای به مانند سیاهچاله هستم که با توجه به تجویز مشاور، شکل زیر ایجاد شده

ازدواج -> دوپامین و سروتونین -> روحیه و انرژی و لذت زندگی -> ایده و تمرکز کافی -> فعالیت با درآمد مشخص -> ثبات

(من باید با ازدواج به ثبات برسم یا با ثبات به ازدواج؟)

با توجه به پست‌های قبلی من در ویرگول، دختری مقبول به من جواب رد داد چون ثبات رو در زندگی‌ام احساس نکرد. نه تنها این شخص بلکه نفرات دیگری هم بودند که به دلیل نبودن ثبات در زندگی من احساس امنیت نکردند و حتی نتونستند با مشخصه‌ای ثابت من رو ارزیابی کنند و بشناسند.

چرخه‌ای شبیه سیاهچاله که گرفتارش شدم و راه فرار از اون برام به مسئله بزرگ و احتمالاً مشکل تبدیل شده

پ.ن: کلنجار

رابطه عاطفیزندگیچرخه افکارلوپ زندگیازدواج
تصمیم دارم اینجا افکارم رو خالی کنم، گاهی هم درد و دل از کسی که به زندگی عادی راضی نشد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید