اصطلاحات دنیای فیلم و سریال + بیوگرافی کوتاه از این صنعت جذاب

یه سر بزن اینجا😉

دنیای فیلم و سریال فقط تماشای داستانهای جذاب نیست؛ پر از مفاهیم، اصطلاحات و پشتصحنههاییست که کمتر دیده میشن.

اگه عاشق سینما، بازیگری یا تولید محتوای تصویری هستی، لازمه یه سری اصطلاحات رو بلد باشی.

تو این پست قراره هم با مهمترین اصطلاحات آشنا بشی، هم نگاهی بندازیم به بیوگرافی کوتاه و تحلیلی از صنعت سینما و سریالسازی.

بیوگرافی کوتاه از این صنعت:

صنعت فیلم و سریال، از اواخر قرن ۱۹ با اختراع سینماتوگراف توسط برادران لومیر در فرانسه شروع شد.

با گسترش هالیوود در دهه ۱۹۲۰، این هنر به صنعتی جهانی تبدیل شد.

📺 در دهه ۱۹۵۰، با ظهور تلویزیون، "سریالسازی" آغاز شد و تا امروز با پلتفرمهایی مثل Netflix، HBO و Prime Video، سریالها به بخش مهمی از زندگی روزمرهی مردم تبدیل شدن.

🎥 این صنعت، علاوه بر سرگرمی، ابزاری برای نقد اجتماعی، سیاست، روانشناسی و حتی آموزش شده.

از کارگردانهایی مثل کوئنتین تارانتینو، کریستوفر نولان و اینگمار برگمان گرفته تا بازیگرانی مثل مرل استریپ، دنزل واشنگتن، رابرت دنیرو و ناتالی پورتمن، همگی نقش بزرگی در شکلدادن به سینمای معاصر داشتن.

اصطلاحات پرکاربرد در دنیای فیلم و سریال:

Pilot (پایلوت) = قسمت آزمایشی سریاله که برای بررسی واکنش مخاطب ساخته میشه.

Spin-off (اسپینآف) = سریالی که از یک داستان یا شخصیت فرعی در سریال/فیلم دیگه ساخته شده.

Cameo (کمیو) = حضور کوتاه یا افتخاری یک شخصیت معروف در فیلم یا سریال.

Cliffhanger (کلیف هنگر) = پایان قسمت یا فیلم بهصورتی هیجانانگیز و ناتمام برای جذب مخاطب به ادامه.

Plot Twist (پلات توییست) = پیچش ناگهانی و غافلگیرکننده در داستان.

Green Screen (گریناسکرین) = پرده سبزی که برای افزودن جلوههای ویژه در پسزمینه استفاده میشه.

Director’s Cut (دیرکتورز کات) = نسخهای از فیلم که طبق نظر کامل کارگردان تدوین شده، نه نسخه سینمایی یا سانسورشده.

Post-production (پست پروداکشن) = مراحل بعد از فیلمبرداری مثل تدوین، صداگذاری و افکتهای ویژه.

Method Acting (مثد اکتینگ) = نوعی بازیگری که بازیگر خودش رو واقعاً وارد شخصیت میکنه، حتی در زندگی شخصی.

Binge-Watching (بینج واچینگ) = دیدن چند قسمت یا فصل از سریال بهصورت پشتسرهم.

Cold Open (کُلد اوپن) = شروع قسمت بدون تیتراژ ابتدایی، مستقیم با یک صحنه مهم یا درگیرکننده.

Breaking the Fourth Wall (شکستن دیوار چهارم) = وقتی شخصیت داستان مستقیم با مخاطب صحبت میکنه و از نقش بیرون میاد.

MacGuffin (مکگافین) = شیء یا هدفی که داستان حول اون میچرخه، ولی خودش اهمیت زیادی نداره.

Reboot (ریبوت) = بازسازی کامل یک فیلم یا سریال قدیمی با روایت جدید.

Sequel (سیکوئل) = دنباله رسمی یک فیلم یا سری

ال که داستان رو ادامه میده.

اگه میخوای از مخاطب عادی به یه عاشق واقعی سینما تبدیل شی، خوبه با مفاهیم پشتپرده آشنا باشی.

دیدن یه فیلم فقط سرگرمی نیست؛ درکش یه مهارته.

تو دنیای فیلم و سریال، هر صحنه پشت خودش داستانی داره...

و هر اصطلاح، یه درِ تازه به پشتصحنهی سینما باز میکنه.

حمایت شه کیومرث 3>🍓

مرسی!!!:)