«شش یادداشت برای هزارهی بعدی»
نویسنده: ایتالو کالوینو
مترجم: لیلی گلستان
با یک جستجوی ساده در اینترنت، به لیستهای بلندبالایی از کتابهایی که باید قبل از سیسالگی خواند، میرسیم. معجونی از شاهکارهای ادبی، کتابهای موفقیت و روانشناسی و رمانهای تاریخی و اجتماعی. اما این لیستها را نمیشود برای همه تجویز کرد چرا که انسانها موجوداتی هستند با سلایق و انتخابهایی متفاوت و متنوع. این مقدمه را گفتم تا برسم به کتابی که دوست داشتم قبل از سیسالگی بخوانم.
شش یادداشت برای هزارهی بعدی یکی از آثار غیرداستانی و تحسینشدهی ایتالو کالوینو، خبرنگار، نویسنده، منتقد و نظریهپرداز ایتالیایی است.
کالوینو که با سبک خاص خودش« سوررئال و پست مدرن» داستانهای بینظری خلق کرده و جایگاه حائز اهمیتی در ادبیات معاصر اروپا دارد، در سال 1984 توسط دانشگاه هاروارد، برای ایراد یک رشته سخنرانی« برای الیوت نورتون، گفتارهایی در باب شعر» به ایالات متحده دعوت شد. کالوینو، بعد از مدتها مشغولیت ذهنی در باب تنظیم متنی برای سخنرانی، در مجموع، تدوین پنج گفتار را به پایان رساند و قرار بود که گفتار ششم رامجددا در ایالات متحده بازنویسی کند. اما شب پیش از سفر، بر اثر سکته فوت کرد و به این ترتیب، اولین نویسندهی ایتالیایی که به این رویداد مهم دعوت شده بود، هرگز نتوانست سخنرانیاش را ارائه بدهد. مدتی بعد همسرش، استر کالوینو این پنج یادداشت را در پوشهای پیدا میکند و در قالب یک کتاب به چاپ میرساند.
این کتاب شامل شش فصل و یک یادداشت کوتاه از همسر نویسنده است.که این یادداشت در واقع به جای مقدمهی شخص نویسنده منتشر شده است.
فصول کتاب عبارتند از: 1.سبکی 2.سرعت 3.دقت 4.وضوح 5. چندگانگی و البته فصل ششم که همان یادداشت مفقود شدهای است تحت عنوان سازگاری، که هیچگاه به اتمام نرسیده و در دست نیست.
این گفتارها، بیانگر ارزشها و خصوصیاتی در ادبیات است که کالوینو به آنها تعلق خاطر بسیاری داشته و مشتاق بوده است که آنها را در سالهای پایانی هزارهی اول، ثبت و در چشمانداز هزارهی بعدی جای بدهد.
هر بخش، با توضیح و تبیین ارزش مورد نظر شروع میشود و در میانهی بحث، نویسنده شاهد مثالهای متعددی از نویسندگان و شاعران میآورد. در این بین به ارائهی اطلاعات تاریخی، مسائل مربوط به فلسفه، اساطیر و مکاتب روانشناسی نیز میپردازد.
در واقع همین اطلاعات علمی و تخصصی است که فهم این کتاب را تا حدودی دشوار و البته تسلط نویسنده را بر حوزههای گوناگون علمی، نمایان میکند.
نویسنده در هر گفتار، تجربیات شخصیاش در سرودن شعر و نوشتن داستان را نیز در اختیار مخاطب خود قرار میدهد. و با طرح پرسشهای اساسی و سعی در پاسخ دادن به آنها، خواننده را به خوبی با خود همراه میکند.
در همین پرسش و پاسخها است که کالوینو، ارزشهای مورد نظر خود را در تقابل با ارزشهایی مخالف آنها قرار میدهد و مخاطب را به سویی سوق میدهد که خودش به اهمیت ارزش موردنظر پی ببرد و به تفکر و تعمق پیرامون آن بپردازد.
البته نویسنده، در جای جای کتاب تاکید کرده است که هیچ یک از ارزشهایی که برای موضوع سخنرانی خود انتخاب کرده است، سعی در حذف ارزش مخالفش را ندارد. برای مثال، او معتقد است که ستایش سبکی، احترامی است به وزن و تعریف از سرعت، لذت درنگ کردن را رد نمیکند.
اما در بین تمام این مباحث مطرح شده، کالوینو بر روی دو ارزش وضوح و چندگانگی، تاکید بیشتری دارد. او وضوح ( توانایی تصور کردن با چشمانی بسته و تفکر از طریق تصاویر) را یکی از تواناییهای اساسی بشر میداند و بابت نابود شدن این توانایی، به مخاطبین خود هشدار میدهد. و همینطور، چندگانگی را در صدر لیست ارزشهایی که مایل است به هزارهی بعدی راه پیدا کند، قرار میدهد. چرا که او خواهان ادبیاتی است که علاوه بر ذوق نظم و دقت ذهن، ذوق علم و فلسفه را نیز در خود جذب کرده است.
حالا ما در هزارهی دوم قرار داریم. همان هزارهای که کالوینو سعی داشت مفاهیم موردنظرش را در آن جای بدهد! اما خودش نه هرگز آن را دید و نه توانست در مورد آن صحبت کند. حالا سوال اساسی که بعد از خواندن این گفتارها، ذهن من و هرکس دیگری را به خود مشغول میکند این است که چه بر سر این ارزشها آمده است؟ آیا وضوحی که کالوینو دربارهاش هشدار داده بود، نابود شده است؟ یا واقعا رو به نابودی میرود؟ یا اصلا چندگانگی که برای کالوینو مهمترین ارزش محسوب میشد، در ادبیات این هزاره، چه جایگاهی دارد؟
این سوالها و تلاش برای پیدا کردن جوابی قانعکننده برای آنها و همچنین ابهامی که در مورد فصل از دست رفتهی کتاب وجود دارد، همهوهمه بهانهای است که این کتاب را نه فقط یکبار، بلکه چندین و چندبار بخوانیم و هربار دریچهای تازه بر روی ذهن جستجوگر ما گشوده شود.