اساسی ترین نقطه ی ایدئولوژی اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

اول یک داستان جالب از علامه جعفری در دانمارک در جمع جامعه شناسان دنیا بخوانیم

علامه محمدتقی جعفری می‌گفتند: عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسان‌ها چیست. هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چه‌قدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد. کسی که عشق‌اش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزش‌اش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشق‌اش ماشین‌اش است، ارزش‌اش به همان میزان است. اما کسی که ‌عشق‌اش خدای متعال است ارزش‌اش به اندازه‌ ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه‌شناسان صحبت‌های مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه‌ی چیزی است که دوست می‌دارد». وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه‌ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.

من، از آن چیزی که انسان دوست دارد، تعبیر به هدف میکنم، ما خیلی چیز هارا دوست داریم ولی شاید بیشترین چیزی که دوست داشته باشیم آن هدفی است که دنبالش هستیم، که صبح و شب داریم برای آن تلاش می‌کنیم

یکی از مهم ترین چالش های فعلی جهان این است که هدف از خلقت انسان چیست، من ته تهش کجا باید برم و تقریبا الان نزدیک به 200 سال است که فیلسوفان غرب به دنبال این مساله هستند و از آن تعبیر به معنای زندگی می‌کنند

به حدی این مساله مهم است که تمام مکاتب سر همین مساله شکل گرفته، هیچ گرایی و پوچ گرایی و...

خیلی از ناهنجاری هایی که میبینیم به خاطر همین مساله است، طلاق ها، افسردگی ها، خودکشی ها، در سال حدود 800 هزار نفر در جهان خودکشی می‌کنند، خودکشی، 13 امین عامل و مرگ و میر در جهان است، و تقریبا 20 برابر این آمار اقدام به خودکشی می‌کنند ولی موفق نمی‌شوند

خب این ها برای چیه؟ اگر واقعا بررسی کنیم میبینم که ریشه ی بیشتر این ها به خاطر همین ندانستن معنای زندگی است، یا همون هدف از زندگی

نکته ی جالب دیگری که هست اینه که، تا دلمون بخواد میتونیم هدف انتخاب کنیم بعضی ها پول، بعضی ها ماشین، بعضی ها قدرت بعضی ها علم ،و...

ولی جالبیش که گفتم اینجاست که اینها اصلا انسان را سیر نمیکند، بیشترین افسردگی های دانشجویان بعد از قبول شدن در دانشگاه است، فکر می‌کردند که چخبر است ولی وقتی رفتن، دیدن که هیچ خبری نیست، یا بیشترین طلاق ها در همون یکی دو سال اول است فکر می‌کنید به خاطر چیه؟ فکر می‌کردند که چخبر است و قرار است که اتفاقی بیفتد ولی رفتن و دیدن که خبری نیست فکر می‌کنید چرا در غرب این همه مردم دنبال تنوع در رابطه ی جنسی اند دقیقا به خاطر همین است، یعنی طرف این قدر با جنس مخالف ارتباط داشته که خسته شده و دنبال ارتباط با جنس موافق است، یا کلا از هردو خسته شده و با عروسک و یا با درخت ازدواج می‌کند(مثال هاش خیلی زیاده و خودتون میدونید)

انسان موجودی بینهایت طلب است دنبال همه ی کمال هاست، نقص را دوست ندارد لذا می‌رود دنبال کمال ولی خیلی از ماها دچار اشتباه می‌شویم در انتخابمون. این انسان بی نهایت، این انسانی که نهایت کمال رو میخواد فقط با بینهایت سیر می‌شود و دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند اورا سیر کند

و اینجاست که می ما میگیم این اساسی ترین نقطه ‌‌ی ایدئولوژی اسلام است(ربنا ما خلقت هذا باطلا)