
بازم اوضاع بهم ریختس
اوضاع یه کشور بهم ریختس چ انتظار از من بنده اخه؟من ک یه تیکه از پازلشم
روز شماری میکنم ک تموم شه
دردم شده عین مورچه ای ک قند بارشه با اینکه دوبرابر خودشه
شدم مثل عروسک دستی ک یکی میگ اینکارو کن اون یکی میگ نه فلان کار
ذهنم شده مثل مرز بین اطلس و ارام همیقد شفاف افکارم در حال جدالن
شب شده ارزوم
خواب شده چقد واسم خاستنی
شدم مث ادمی ک از ترس ادمای بیمارستان منطقه سه داره خوددرمانی میکنه
شاید تویی ک اینو میخونی از این خبر نداشته باشی ولی من به چشم واضح دیدمش
بیمارستان های منطقه سه میشه گف کشتارگاه انسانی شدن
رسیدگی ب قدری خوبه ک اگه زنده بری مردتو تحویل میدن
قبلا فقط غروب جمعه ها دلگیر بود حالا هر ثانیه ام توی غروب جمعه قفل شده
طعم تعطیلی چ زیبا شده من چشاییم توی این حیطه نمیکشه!
خیابونا پر از وسایل عید و سفره هفت سینن
مردم در حال خرید ماهی گلی با تنگشن
منم ی دختریم ک باید اینا رو از پشت شیشه ماشین فقط تماشا کنم
قبلنا روز شماری میکردم عید میاد و خستگی ها با استراحت کارواش میشن
الان بوی عیدی ب مشامم نمیرسه غریبه تر از عید نوروز دیده میشه
واقعا سال جدیده داره میاد؟
من هم دلم تنگه عیده و قهرم باهاش
قهر زوری
قهر کردم ک نخوام استراحت ب سرم بزنه
ک نخواد هوای عید و بوی گلا بزنه
من خاطراتم از عیدو هر شب مرور میکنم
دویدن توی دشت رو تصور میکنم
بوعیدن گلا رو ارزو میکنم
اما باید قهر باشم باهاش
سال سومیه ک قهرم باهاش
اون ایقد معرفتش زیاده ک همیشه پیشاپیش سلام میده بهرحال اون عید نوروز ماست
بچه ک بودم موقع عیدی دادن میگفتن بزرگا بیشتر از کوچیکا میگیرن یه ان بچگی کردم .و گفتم کاش بزرگ شم
حالا ک بزرگ شدم میفمم چرا بزرگا عیدی بیشتر میگرفتن اما کوچیکا ذوق بیشتری میکردن با همون مقدار کم عشق میکردیم
هرکی ی ابنبات چوبی ب دست از این سر حیاط میدوعیدیم به اون سر
اما بزرگامون رنگی از این ذوق توی چهرشون ندیدم
واسم سوال بود چرا؟
حالا میفمم بزرگترین اشتباه خاستن از خدا واسه بزرگ شدنه
هرچقدر ک بزرگتر میشیم دغدغه ها پر رنگ تر میشن
دغدغه ها پر سرو صدا تر میشن
دوراهی های انتخاب توی ذهنم عمیق تر میشن
مات و مبهوت شدن ساعت ها به یه نقطه مکرر تر میشن
خنده های زوری بیشتر سر میکشن
رویا های بچگی خاطر انگیز تر میشن
فاصله ها بین همبازیا بیشتر میشن
کلمه فامیل از ذهنمون پاک تر میشن
خطا ب ب کودک درونم
ازت عذر میخام ک سرکوبت دارم میکنم
ازت عذر میخام ک درونم خفت میکنم
ازت عذر میخوام ک رنگ امید رو در من نمیبینی