ما را فریب داده رویای جـانگدازی
دنیای پر فـریبی با هیبتی مجازی
هرکس به گوشه ای شد سرگرم و غرق گوشی
سرگرم وعده دادن یا فکر وعده سـازی
فارغ ز یار و همـدم فارغ ز بیش و از کم
سـرها به صفحه خیره محتـاج امتیازی
یک عـده سخت مشغول در پای گیم و وبلاگ
یک عده بسته این دل بر هر پدال گازی
جمعی پی سکوت و جمعی پی شلوغی
جمعی پی پرنده جمعی پرنده بازی
آینده گیج و تار است در پرده ای غبار است
شـاید گرفتـه ما را آخر کسی به بازی
آخـر نبود هـرگز این خاک پر گهر را
رایانه را رفیقی , یارانه را نیـازی
دراوج سر بلندی ,لبخنـد و سر به زیری
سـرها به باد بینی کو راه چاره سازی
شـاید به پشت پرده دستی نهفتـه باشد
پنهـان شده به کنجی حرف مگو و رازی
اما امیـدوارم رنج و بلا سـر آید
دانم که نیست آسـان باشد ره درازی