سریال dark (دارک) یکی از بهترین سریال های غیر انگلیسی زبان نتفلیکس است که در زمان پخش خود توانست سر و صدای زیادی به پا کند و خیلی ها از جمله خودم با سینما آلمان بیشتر آشنا کرد. توی این پست میخواهیم نگاهی به سریال دارک بیندازیم.
اصل داستان درباره سفر در زمان است. اینکه اگر کسی به گذشته برود و تغییری انجام دهد چه اتفاقی خواهد افتاد. البته سریال دارک فقط به این موضوع نمی پردازد. سریال دارک قرار است تقریبا تمام تئوری های سفر در زمان را پوشش میدهد. نکته که باید توجه کنیم این است که ما در حال تماشای یک سریال مربوط به سفر در زمان هستیم نه مستند سفر در زمان، پس باید انتظارات سینمایی از این سریال داشته باشیم. همینجا به شما قول میدهم که سریال بار ها و بار ها شما را سوپرایز میکند. سریال داستان پیچیده ای دارد اما این پیچیدگی به درستی پیاده شده است نه اینکه الکی پیاز داغ را زیاد کنند. دیالوگی در تمام سریال تکرار میشود که "همه چیز به هم ربط دارد" و شما این دیالوگ را در طول سریال با گوشت و خون خودتان درک میکنید. در این سریال همه چیز به هم ربط دارد و هیچ چیز بی دلیل نیست. اول پست گفتم که این پست اسپویلی ندارد، اصلا اگر بخواهم هم به خاطر پیچیدگی عجیب سریال نمی توانم سریال را اسپویل کنم. شاید فصل اول را که تماشا کنید با خودتان بگویید خب چرا فلان را توضیح نداد، پس سرنوشت فلانی چی شد؟ صبر داشته باشید، این یک سریال سه فصلی است، نه یک فیلم سینمایی. در پایان فصل سوم هیچ سوالی بی پاسخ نمی ماند و تمام تئوری ها و سوالات ایجاد شده در طول سریال کامل توضیح داده میشود.
یکی از نقاط قوت سریال، شخصیت پردازی عجیب و دقیق بیشتر شخصیت ها است. تقریبا اواخر فصل اول سریال یک شوک عجیبی به مخاطب وارد میشود و با خودتان میگویید این عجیب ترین پیچش داستانی بود که تا حالا دیده ام و مشتاق میشوید فصل دوم را جوری بببیند که در یک روز کل سریال تمام شود. بیشتر شخصیت ها به زیبایی دچار بحران شخصیتی میشوند! اینکه آن ها واقعا چه کسی هستند؟ آیا همه کار هایی که انجام میدهد از پیش برنامه ریزی شده است؟ آیا آنها هیچ اختیاری از خودشان ندارند؟ همه این سوالات درباره شخصیت های پرسیده میشوند و شخصیت ها را با مشکلات روحی بزرگی مواجه میکنند. همچنین داستان عاشقانه زیبایی در طول داستان روایت میشود که اشارات زیادی به داستان حضرت آدم و حوا دارد اما خب همین داستان عاشقانه نیز پیچیدگی عجیب سریال را به ارث میبرد و به پیشروی و زیبایی داستان کمک بسیاری میکند. در واقع همین داستان عاشقانه است که یکی از دلایل اصلی تبدیل نشدن سریال به یک مستند را به دوش میکشد.
خب این همه تعریف کردیم، دلیل نمیشود که این سریال بی نقص باشد. دو فصل اول این سریال واقعا عالی ظاهر شده اند. اما خب فصل سوم با پسرفت مواجه میشود. یکی از نقاط قوت اصلی سریال در دو فصل اول داستان آن است. یعنی ما صرفا شاهد تئوری های سفر در زمان نیستیم بلکه ما شاهد یک داستان زیبا و پیچیده هم هستیم. در ضمن پیچیدگی سریال با دیالوگ های خسته کننده و حرف زدن های زیادی مطرح نمیشود بلکه با تدوین بسیار درست و در دل خود داستان پیچیدگی روایت میشود. اما فصل سوم سریال ما شاهد دیالوگ های خسته کننده برای توضیح دادن مسئله های فضا - زمان هستم. پشت سر هم حرف، حرف، حرف. بدون هیچگونه پیشروی داستانی موثر. نگرانی که هنگام تماشای این سریال داشتم این بود که با توجه به اینکه فصل سوم، فصل پایانی این سریال است آیا با این وضعیت فصل سوم قرار است شاهد پایانی آبکی و عجله ای باشیم!؟ از همینجا خیالتان را راحت کنم که پایان سریال بهترین پایانی بود که میتوان برای این سریال ساخت. پایان سریال شما را ناامید نمیکند و پس از پایان سریال با خودتان نمیگویید الکی وقتم را تلف نکردم بلکه با پایان خوب خودش را در دل شما جا میکند و تبدیل به یکی از سریال های مورد علاقتان میشود.
نمره imdb (متغیر در روز): 8.7/10
نمره متاکریتیک: 72/100
نمره راتن تومِیتوز: 95%
تذکر: این سریال به زبان آلمانی است و خب زبان آلمانی جوری است که ممکن است همگان از این زبان لذت کافی را نبرند. برای همین پیشنهاد میشود از نسخه دوبله شده آن استفاده کنید چرا که واقعا دوبله بسیار قوی روی این سریال ساخته شده است :)
خیلی ممنون که پست را مطالعه کردید، اگر که از پست خوشتان آمد کمک بزرگی میکنید که پست را لایک کنید و اگر نظری درباره سریال و پست دارید میتوانید در قسمت کامنت ها با من به اشتراک بگذارید.