داستان این مطلب با این سوال شروع شد
سوال:
«قرار است چند ماه دیگر در جشن سال نو رویداد مهمی برگزار شود که از نظر جذب سرمایه و مشتری برای ما بسیار حائز اهمیت است زیرا ما میخواهیم از بین دو فیچر طرح شده یکی را برای ارائه در آن رویداد آماده کنیم. چطور تخمین می زنید که کدام فیچر زمان کمتری می برد و به آن رویداد مهم خواهد رسید؟»
پاسخ:
بیایید این سوال را به نحو دیگر مطرح کنیم. فرض کنید دو موقعیت وجود دارد در موقعیت اول 80 درصد احتمال دارد 500 دلار ضرر کنید و 20 درصد احتمال دارد 250 دلار سود کنید. در موقعیت دوم به احتمال 100 درصد 250 دلار ضرر می کنید. کدام را انتخاب می کنید؟
همه ی ما برنامه های زیادی را طبق تقویم زمانبندی کرده ایم و رویدادهایی را برای انجام آن کار خاص در نظر گرفته ایم. با این خیال که در آن تاریخ اتفاق مهمی خواهد افتاد و سود هنگفتی نصیب ما خواهد شد و آن تاریخ یا رویداد یک روز کلیدی خواهد بود و ....
حقیقت این است که در 90 درصد اوقات رویدادها و تاریخ های مهم آن طور که ما میخواهیم پیش نخواهند رفت و طبیعتا آن 10 درصد هم ارزش ریسک و سرمایه گذاری نخواهد داشت.
در بازار سرمایه شما نباید 500 دلار را به خاطر 250 دلار سود با احتمال 1 به 3 در معرض ضرر قرار دهید. حالا چرا رویدادی که نامعین است را مرجع یک پروژه ی تخصصی قرار می دهید؟ چرا روی احتمال وقوع 10 درصد، سرمایه گذاری می کنید؟
راه درست:
طبق مثلث کیفیت - زمان - هزینه در مدیریت پروژه شما باید توازنی بین اضلاع یک محصول بوجود آورید. درمورد سوال اول یعنی انتخاب فیچر شما باید آن فیچری را که ارزش بیشتری را برای شما خلق می کند انتخاب کنید، حتی اگر زمان بیشتری برای انجام نیاز داشته باشد. حال اگر بخواهیم فازهای مختلف پروژه را تعریف کنیم می توانیم بخشهای مهم پروژه را در اولویت قرار دهیم که آن بخش ها برای رویداد مورد نظر قابل ارائه باشند. در حقیقت یک محصول با پیشرفت 70 درصد ولی مهندسی شده و با کیفیت بالا، بسیار بهتر از یک محصول با پیشرفت 100 درصد اما غیرمهندسی و پر از مشکلات ریز و درشت است. اگر می خواهید یک محصول را در مدت زمان معین آماده کنید یعنی باید با اضلاع کیفیت و هزینه بازی کنید که این کار می تواند عواقب نامطلوبی برای شما داشته باشد.