برنامه نویس موفق هیچ وقت سر وقت در محل کارش پیدایش نمیشود
معنای نیمه شب ها برای یک برنامه نویس با نیمه شب انسان های عادی تفاوت دارد . نیمه شب برای یک برنامه نویس یعنی ۱۰ صبح برای یک انسان عادی
یک برنامه نویس همیشه تعدادی لغات تخصصی در آستین دارد که میتواند با سر هم کردن آنها دیگران را گیج کند
برای یک برنامه نویس هیچ راه حلی بالاتر ازRestart کردن وجود ندارد
نام بیل گیتس برای هر برنامه نویس موفق مقدس است و معبدش مایکروسافت و گوگل میباشد.
برنامه نویس موفق فقط و فقط با لب تاپ خود عشق بازی میکند (:
یک برنامه نویس موفق میداند طعم قهوه وقتی سیگاری بر گوشه لب خود داری چه مفهمومی دارد.
یک برنامه نویس موفق اکثراً قهوه و چایی ولرم مینوشد.
برنامه نویسی موفق است که کلمه نظم را خودش معنا کرده باشد
اتاق و محل کار یک برنامه نویس موفق هیچگاه مرتب نیست بلکه تابع معنای نظم زندگیش است
یک برنامه نویس موفق میداند که فست فود تنها غذای جسم اوست و یک موزیک متالیکا بخصوص مال ۱۹۹۲ غذای روحش
یک برنامه نویس موفق به ندرت عصبانی میشود ولی وای بحال آنموقع که عصبانی شود :))
برنامه نویس موفق در هر لحظه میتواند کل کل کند ولی معنای باخت را هرگز نچشد.
همیشه مشکوک است ولی خود را آرام نشان میدهد.
اوج زندگیش را در سن ۱۸ تا ۲۶ سالگی میداند.
برنامه نویس موفق همه بچه ها را دوست دارد تا وقتی گریه نکنند.
فقط یک برنامه نویس موفق است که معنای ۵۴ ساعت بیداری و کار مداوم را درک میکند.
برنامه نویس موفق همیشه تنهاست. زندگی او در برنامه هایش خلاصه شده است.
۴۰ سالگی زمان بازنشستگی برنامه نویس موفق است ، یعنی زمانی که به خود میگوید: میخواهم زن بگیرم
مردم برای یک برنامه نویس موفق نقش ابلهانی را دارند که فقط میتوانند سفارش پروژه ای را بدهند که خودشان هم دقیقا نمیدانند هدفشان از سفارش آن پروژه چیست
برنامه نویس موفق زود از دختران خسته میشود ، گاهی در تنهایی فقط به آنها فکر میکند.
کابوس او شرکت در جلسه ای با حضور کاربران عوام است و بلاهای طبیعیش بهم ریختن ویندوز
اینترنت را قطع کنید تا ببینید او چه رفتارهای ناهنجاری انجام میدهد.
بدترین دعوا را فقط او میتواند با مدیر عامل داشته باشد ولی ککش هم نگزد
همیشه عجله دارد ولی مرد یک دو سه نیست.