روز سهشنبه ۱۲ اکتوبر ۲۰۲۱ نتایج افکارسنجی سالانه جوانان عرب (Arab Youth Survey) برای سیزدهمین سال پیاپی منتشر شد.
این افکارسنجی از طریق مصاحبه رودررو با ۳۴۰۰ جوان عرب بین ۱۸ تا ۲۴ سال در سطح ۱۷ کشور عربی (هر کشور ۲۰۰ نفر شامل ۱۰۰ زن و ۱۰۰ مرد) انجام شده است. ۱۷ کشور مذکور در واقع شامل سه دسته کشور هستند:
کشورهای حوزه خلیج فارس: شامل بحرین، کویت، عمان، عربستان سعودی و امارات عربی متحده؛
کشورهای شمال آفریقا: شامل الجزایر، مصر، لیبی، مغرب، تونس و سودان؛
و شامات و سایر کشورهای عربی خاورمیانه: شامل عراق، یمن، اردن، لبنان، سوریه و فلسطین.
در هر کشور هم شهرهای مختلفی هدف این نظرسنجی بودهاند که لیست آنها در تصویر زیر قابل رؤیت است.
همانطور که ذکر شد، سن مصاحبهشوندگان بین ۱۸ تا ۲۴ سال بوده است که گفته میشود بیش از ۲۰۰ میلیون جوان عرب در این سنین در کشورهای مذکور وجود دارد. پروسه مصاحبهها در بازه زمانی ۶ تا ۳۰ جون امسال (۱۶ خرداد تا ۹ تیر ۱۴۰۰) انجام شده است.
افکارسنجی شامل ۱۰ بخش مجزاست، که هر بخش یک موضوع داشته و تعدادی سؤال ذیل آن موضوع از مصاحبهشوندگان پرسیده شده است. این مقاله در ادامه به این موضوعات دهگانه و نتایج هر کدام پرداخته است.
موضوع اول افکارسنجی، «چشمانداز پیشروی جوانان عرب» بوده که نتایج جالبی دارد. ۶۰ درصد جوانان عرب معتقدند روزهای خوب زندگیشان در راه است و هنوز نرسیده؛ که این رقم بالاترین میزان در نظرسنجیهای ۵ سال اخیر است.
البته این مقدار در سه دسته کشورهایی که ذکر شد به شدت متغیر است؛ به نحوی که در کشورهای حوزه خلیج فارس ۸۴ درصد، در کشورهای شمال آفریقا ۶۳ درصد و در دسته سوم فقط و فقط ۳۶ درصد جوانان معتقدند که روزهای خوب زندگیشان هنوز نرسیده است.
اگر جزئیتر و به تفکیک کشورها نگاه کنیم هم میبینیم کشورهای حوزه خلیج فارس بالاترین میزان و کشورهای حوزه شامات پایینترین سطح را دارند، کشورهای آفریقایی هم در میانه این دو دسته هستند، در میان آنها مغرب بهترین وضعیت را دارد که حتی از بحرین (ضعیفترین کشور حوزه خلیج فارس در این موضوع) هم پیشی گرفته و لیبی واجد بدترین شرایط بوده و در رده چهارم از آخر قرار گرفته است.
نکته امیدوارکننده این است که در تمام کشورهای سطح پایین نمودار هم این میزان نسبت به سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است؛ به نحوی که بعضاً تا سهبرابر نسبت به سال ۲۰۲۰ افزایش داشته است. البته وضعیت همهگیری کرونا در ناامیدی جمعی نظرسنجی سال گذشته مشهود بوده که امسال شرایط به دلیل واکسیناسیون و تطبیق زندگی مردم با وضعیت پاندمی بسیار بهتر شده است. همچنین مشکلات معیشتی و تظاهرات گسترده نیمه دوم سال ۲۰۱۹ در کشورهایی نظیر لبنان و عراق نیز به خوبی اثر خود را در نظرسنجی سال گذشته نشان میدهد، چیزی که ظاهراً هنوز آثار آن وجود دارد.
نزدیک به نیمی از مصاحبهشوندگان معتقدند در مجموع زندگی بهتری نسبت به والدین خود تجربه خواهند کرد، که این عدد هم در سه سال گذشته بیشترین میزان است. در سمت مقابل تنها ۲۸٪ مصاحبهشوندگان معتقدند که زندگی آنها نسبت به والدینشان شرایط بدتری خواهد داشت؛ که این عدد هم کمترین میزان در سه سال گذشته است.
۴۸ درصد از جمعیت هدف معتقدند که اقتصاد کشورشان در مسیر درستی حرکت میکند؛ این عدد نسبت به سال گذشته ۵٪ بیشتر است، هرچند هنوز نسبت به شرایط ثابت سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ فاصله دارد.
با توجه به تأثیر شدید پاندمی کرونا روی اقتصاد همه کشورهای جهان، سؤالی در نظرسنجی امسال طراحی شد که «فکر میکنید اقتصاد کشور شما چه زمانی میتواند از تأثیرات همهگیری کوید-۱۹ رها شده و خود را بازیابی نماید؟»
تنها ۱۴ درصد از مخاطبان در پاسخ این سؤال پیشبینی کردهاند که این اتفاق در همین سال ۲۰۲۱ رخ میدهد، بیش از نیمی از مخاطبان انتظار دارند این مهم در سال ۲۰۲۲ اتفاق بیفتد و ۲۶ درصد دیگر معتقدند این مسئله به سال ۲۰۲۳ و سالهای بعد از آن موکول خواهد شد. البته با نگاه جزئیتر میبینیم عمده جوانان ساکن کشورهای حوزه خلیج فارس معتقدند اقتصاد کشورشان در سال ۲۰۲۲ به طور کامل بازیابی خواهد شد. اما این امیدواری در کشورهای شمال آفریقا کمتر بوده و بخش قابلتوجهی تحقق این امر را در سال ۲۰۲۳ و بعد از آن پیشبینی کردهاند.
موضوع دوم افکارسنجی، «موانع» پیش روی زندگی جوانان عرب است. ۸۹ درصد مخاطبین، «افزایش هزینههای زندگی» را بزرگترین مانع نگرانکننده میدانند. همهگیری بیماری کوید-۱۹ و کیفیت پایین آموزش در ردههای بعدی مهمترین موانعی هستند که مصاحبهشوندگان نسبت به آنها ابراز نگرانی کردهاند.
این در حالی است که در سال ۲۰۱۰، حدود ۶۷ درصد مخاطبان نگرانی زیادی نسبت به مسئله افزایش هزینههای زندگی داشتهاند، عددی که با رشدی مستمر، تا سال ۲۰۱۷ به ۸۲ درصد رسیده و در چهار سال اخیر در حوالی ۹۰ درصد ثابت شده است.
طبق این افکارسنجی، ۳۷ درصد جوانان عرب در تأمین هزینههای زندگی خود مشکل دارند و برای این کار باید دستوپا بزنند! ۴۲ درصد آنها از پس هزینههای زندگی برمیآیند، هرچند چیزی برای پسانداز برایشان باقی نمیماند؛ و تنها ۲۱ درصد از آنان توانایی پسانداز کردن را هم دارند.
البته این میزان در کشورهای مختلف متفاوت است، به نحوی که تنها ۱۳ درصد از افرادی که در تأمین هزینههای زندگی خود مشکل دارند، ساکن کشورهای حوزه خلیج فارس هستند، در حالی که بیش از نیمی از آنان در کشورهای حوزه دریای مدیترانه و عراق و یمن زندگی میکنند.
بیش از ۷۱ درصد جامعه هدف، بابت بدهیهای شخصی خود نگرانی دارند. این میزان در کشورهای حوزه خلیج فارس ۶۱ درصد و در گروه شامات و عراق و یمن ۷۷ درصد است. این بدهیها عمدتاً شامل وامهای دانشجویی (بیشترین بدهی جوانان شامات)، وام خرید خودرو (بیشترین بدهی جوانان خلیج فارس)، وامهای کاری (بیشترین بدهی جوانان شمال آفریقا) و صورتهزینههای درمانی است.
سومین موضوع این مطالعه، تحصیل و اشتغال است. ۸۷ درصد جامعه مورد پژوهش، نسبت به کیفیت آموزش و خدماتی که در این زمینه ارائه میشود نگرانی دارند؛ و این میزان تقریباً در هر سه دسته کشورهای مورد مطالعه یکسان است.
میزان بیکاری در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (حوزه MENA) در حدود ۲۵ درصد است، یعنی نزدیک به دوبرابر میانگین جهانی (۱۳.۵ درصد).
در این بخش تأثیرات پاندمی کرونا بر وضعیت تحصیل و اشتغال جوانان عرب هم بررسی شده است. مصاحبهشوندگان معتقدند که همهگیری کوید-۱۹ حداقل ۵۱ درصد (در امارات) و حتی تا ۹۷ درصد (در سوریه) در تجربه آموزشی آنها تأثیر منفی داشته است.
پراکندگی کشورهای حوزههای مختلف در این موضوع، نشاندهنده این است که بیش از شرایط فرهنگی و اقتصادی جامعه، این سیاستهای دولتها بوده که در این امر مؤثر بوده است.
همچنین یکسوم از مصاحبهشوندگان میگویند که خودشان و یا حداقل یکی از اعضای خانوادهشان شغل خود را به واسطه همهگیری کرونا از دست دادهاند. بیش از یکسوم از این تعداد هم دیگر هرگز موفق نشدهاند که شغل دیگری پیدا کنند.
اما با وجود شرایط نامطلوب آموزشی و اشتغال، جوانان بیشتر تمایل به حرکت به سمت کارآفرینی دارند. نسبت به هر دو سال گذشته، در ۲۰۲۱ میزان علاقه جامعه مورد مطالعه به اشتغال دولتی کم شده و به کارآفرینی میل پیدا کرده است. البته در حوزه کشورهای خلیج فارس همچنان نزدیک به ۶۰ درصد جوانان تمایل دارند در دولت مشغول به کار شوند.
بیش از ۴۳ درصد مصاحبهشوندگان میخواهند ظرف ۵ سال آینده کسبوکار خودشان را راهاندازی کنند. این میزان در سال ۲۰۱۸، ۲۹ درصد بوده و طی ۴ سال گذشته همواره رشد داشته است. البته سهم جوانان حوزه خلیج فارس در این زمینه بیشتر از جوانان شامات بوده، چرا که بزرگترین دغدغه جوانان کشورهای عرب حوزه دریای مدیترانه و عراق و یمن در ۱۰ سال آینده، اتمام تحصیلاتشان است.
افرادی که به سؤال قبل پاسخ منفی دادهاند، در پاسخ به «چرایی» عدم راهاندازی کسبوکار شخصی دلایل مختلفی ذکر کردهاند که تمایل به اشتغال در بخش دولتی، عدم برخورداری از سرمایه شخصی، بیعلاقه بودن به این کار و ترس از شکست کسبوکار مهمترین و رایجترین این دلایل بودهاند. در تصویر دیگر، بیشترین مانع و دلیل مؤثر در هر گروه از کشورها قابل مشاهده است.
موضوع چهارم، نقش دولتهاست. حدود ۷۲ درصد افراد مورد مطالعه معتقدند که دولت و رهبران کشورشان صدای آنان را میشنوند و به آن اهمیت میدهند؛ این میزان در کشورهای حوزه خلیج فارس ۸۸ درصد و در شامات ۵۵ درصد است
اگر به تفکیک کشورها بنگریم، میبینیم این موضوع در امارات صددرصدی است و در کشوهای مصر، عربستان، عمان و کویت هم ۹۰ درصد به بالاست. در سمت مقابل، تنها یکسوم جوانان سوری به چنین چیزی اعتقاد دارند و لبنان و عراق و یمن هم در ردههای بعدی قرار دارند.
این موضوع در اکثر کشورهای مورد مطالعه نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، تنها در سوریه، سودان، الجزایر و کویت مقداری کاهش داشته است.
البته کمتر از نصف افراد میگویند که دولتشان در زمینه جوانان سیاستهای درستی اعمال کرده است. این میزان نسبت به سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ کم شده است.
طبق نتایج افکارسنجی، جوانان عرب میگویند دولتشان باید بیشترین اولویتها را به رفع تبعیض و حذف واسطهها، ارائه اطلاعات مفیدتر در زمینه فرصتهای شغلی و اصلاح سیستم آموزشی بگذارد.
همچنین بیشترین توصیه جوانان عرب به حاکمانشان جهت توسعه کارآفرینی، ارائه وامهای مطمئن، وامهای تشویقی مقرون به صرفه و کاهش مقررات و مجوزهاست.
پنجمین موضوع، «هویت» افراد است. بیش از یکسوم افراد مصاحبهشونده معتقدند که «دین و مذهب» مهمترین ویژگی هویتی اونهاست. این میزان تقریباً دوبرابر ملیت و ویژگیهای ملی و حتی خیلی بیشتر از تعصبات قومی و قبیلهای و خانوادگی افراد است؛ هرچند نسبت به افکارسنجی سال گذشته کاهش محسوسی را نشان میدهد.
البته در همین موضوع هم تفاوت قابلتوجهی بین کشورهای مختلف وجود دارد. در سودان، اردن و الجزایر بالای ۵۰ درصد جوانان چنین نظری دارند، در عراق، یمن، مغرب، بحرین، عربستان سعودی و کویت نیز موافقان این گزاره در حد میانگین کلی و بیشتر از آن هستند، اما این مسئله در کشورهای دیگر کمرنگتر است؛ به نحوی که تنها ۱۶٪ جوانان امارات، مذهب را مهمترین ویژگی هویتی خود میدانند.
نکته قابل توجه، حضور فلسطین در کنار امارات در انتهای کشورهاست، چیزی که نشان میدهد مسئله فلسطین و نزاع با اسرائیل بین خود جوانان فلسطینی بسیار بیشتر از این که مسئلهای «اسلامی» باشد، مسئلهای «عربی» و ملی است.
همچنین بیش از دوسوم مصاحبهشوندگان معتقدند که مؤسسات دینی کشورشان باید اصلاح شوند؛ هرچند این وضعیت نسبت به دو سال پیش مقداری تعدیل شده است. این نیاز در بین جوانان کشورهای عرب شمال آفریقا بیشتر از سایر مناطق دیده میشود.
موضوع ششم، «ملتهای نمونه» است. برای دهمین سال پیاپی، بیشترین کشوری که مصاحبهشوندگان به زندگی در آن تمایل نشان دادهاند امارات است. نزدیک به نیمی از افراد مورد مطالعه به زندگی در امارات ابراز علاقه کردهاند؛ با اختلاف زیاد، آمریکا، کانادا، فرانسه و آلمان در ردههای بعدی هستند.
بیشترین افرادی که در پاسخ به سؤال فوق، امارات را برگزیدهاند، جوانان سودانی و مصری بودهاند که نزدیک به یکسومشان ابراز تمایل به زندگی در امارات کردهاند. این میزان در میان جوانان عراق، عربستان، الجزایر و لبنان نیز بالای ۵۰ درصد است.
همچنین با اختلاف اندکی، پاسخ به سؤال «دوست دارید کشورتان شبیه به چه کشوری باشد؟» هم تقریباً مشابه پاسخ سؤال قبلی است. باز هم برای دهمین سال متوالی جوانان عرب تمایل دارند کشورشان شبیه به امارات شود.
در پاسخ به چرایی این دو انتخاب، مصاحبهشوندگان دلایل مختلفی را ابراز کردهاند که «فرصتهای شغلی زیاد و متنوع»، «اقتصاد رو به رشد»، «امنیت» و «محیط پاکیزه» بیشترین ویژگیهایی است که در امارات مورد توجه جوانان عرب قرار گرفته است.
«روابط خارجی» عنوان هفتمین موضوع این افکارسنجی است. مصاحبهشوندگان، کشورهای مصر، امارات و عربستان را «دوستترین» کشورها نسبت به کشور خودشان میدانند. نکته جالب، حضور چین و روسیه در ردههای بسیار بالاتری از آمریکا و بریتانیاست!
با وجود اجرای سیاستهای دوستی با اسرائیل موسوم به «تطبیع» بین چند کشور عربی، کماکان حدود ۹۰ درصد جوانان عرب، اسرائیل را دشمن خود میدانند.
حدود یکسوم مصاحبهشوندگان، ایران را دوست خود و حدود دوسوم آنها ایران را به عنوان دشمن میشناسند. این نسبت در مورد ترکیه تقریباً برعکس است.
علیرغم این که آمریکا در این موضوع شرایطی بدتر از سایر کشورهای دنیا دارد و تنها ۵۷ درصد جوانان عرب این کشور را دوست خود میدانند، اما نگاهی به نتایج سالهای گذشته افکارسنجی نشان میدهد که روند این امر در ۴ سال گذشته صعودی بوده است. به نحوی که آمریکا در سال ۲۰۱۸ نظر مثبت حدود یکسوم جوانان عرب را جلب کرده بود و در سالهای اخیر این میزان بهبود یافته است.
از نظر «میزان نفوذ بر جهان عرب»، علیرغم تبلیغات فراوان (هم از جانب ایران و هم تبلیغات ایرانهراسانه)، تنها ۱۰ درصد افراد مصاحبهشونده معتقدند که ایران یکی از دو کشور پرنفوذ در جهان عرب است، یعنی تقریباً برابر با چین و بریتانیا؛ چیزی که در مورد آمریکا ۵۱ درصد است. عربستان سعودی با ۲۹ درصد، امارات با ۲۳ درصد و اسرائیل با ۱۶ درصد در ردههای بعدی هستند. مصر هم از این نظر با ۱۱ درصد بالاتر از ایران قرار گرفته است.
هشتمین موضوع این افکارسنجی، مهاجرت بوده است. نتایج نشان میدهد تمایل به مهاجرت در بین جوانان عرب نسبت به سال گذشته کمتر شده، به نحوی که حدود یکسوم مصاحبهشوندگان گفتهاند به مهاجرت فکر میکنند، چیزی که در سال ۲۰۲۰، ۴۲ درصد بوده است. این موضوع بین کشورهای حوزه خلیج فارس کمرنگتر و در دو گروه کشورهای دیگه پررنگتر است.
اگر کشورها را در این زمینه تفکیک کنیم، میبینیم بیش از یکسوم جوانان سودان به مهاجرت فکر میکنند. این میزان در مغرب ۵۶٪ و در لبنان، اردن، سوریه، الجزایر و فلسطین نزدیک به ۵۰ درصد است. حضور کشورهای نسبتاً باثباتی مثل مغرب، اردن و الجزایر در میان کشورهایی که تصمیم مهاجرت در آنها پررنگ است، در نوع خود جالب است، همانطور که تنها یکسوم بودن این موضوع در سطح کشورهایی مثل لیبی، یمن و عراق نیز جالب است.
این میزان در اغلب کشورهای حوزه خلیج فارس زیر ۱۰ درصد است؛ هرچند شکاف حکومت-ملت در بحرین خود را به خوبی در این موضوع نشان میدهد، چرا که نزدیک به یکسوم جوانان بحرین به مهاجرت نگاهی جدی دارند.
کانادا، آمریکا، آلمان، امارات و فرانسه محبوبترین مقاصد جوانان عرب برای مهاجرت هستند.
۲۷ درصد افرادی که به طور جدی به مهاجرت نگاه میکنند، دلایل اقتصادی را اصلیترین دلیل این امر میدانند. فرصتهای تحصیلی، نیاز به چالشها و ماجراجوییهای جدید و فساد در کشور مادر در رده بعدی مهمترین دلایل مهاجرت هستند. تنها ۸ درصد پاسخدهندگان ضعف در آزادیهای فردی در کشور مادر را دلیل تمایل خود به مهاجرت میدانند.
موضوع بعدی پژوهش به مسائل جنسیتی و حقوق زنان اختصاص دارد. ۴۰ درصد زنان پاسخدهنده گفتهاند که مردان حقوحقوق بیشتری نسبت به زنان در کشورشان دارند. این رقم نسبت به نتیجه سال گذشته ۱۵ درصد بیشتر است.
این احساس در میان زنان کشورهای حوزه حلیج فارس کمتر از دو گروه دیگر است؛ اما این لزوماً به معنی آن نیست که زنان در این کشورها واقعاً دچار تبعیض جنسیتی میشوند. چرا که زنان این کشورها نسبت به کشورهای شمال آفریقا، شامات و عراق فرهنگ بسیار سنتیتری دارند و حضور اجتماعی بسیار کمتری دارند. در واقع پاسخ زنان به این سؤال نسبت به ایدهآلهای ذهنی خودشان بوده که در کشورهای مختلف، متفاوت است.
در مقایسه با آمارهای جهانی، میبینیم تنها ۱۸.۴ درصد نیروی کار این کشورها را زنان تشکیل میدهند در حالی که میزان جهانی این مشارکت ۴۸ درصد است. در کشورهای عربی تنها ۱۱ درصد مشاغل و مناصب مدیریتی در اشغال زنان است، در حالی که میانگین جهانی این موضوع ۲۷.۱ درصد است.
۴۴ درصد زنان مصاحبهشونده معتقدند مردان شرایط بهتر و فرصتهای بیشتری برای اشتغال دارند، عددی که در افکارسنجی سال گذشته ۳۵ درصد بوده است.
نزدیک به ۸۰ درصد زنان نسبت به کمبود فرصتهای شغلی زنانه نگران هستند. این میزان در کشورهای حوزه خلیج فارس کمتر از دوسوم و در سایر کشورها نزدیک به ۸۵ درصد است؛ هرچند با یادآوری مطلب قبلی، تأکید میکنم این لزوماً به معنای شرایط بهتر زنان کشورهای پیرامون خلیج فارس نسبت به سایر کشورها نیست.
سؤال جالب دیگری که در این موضوع پرسیده شده و پاسخ زنان و مردان به آن به صورت مجزا دستهبندی گردیده، این است که اشتغال تماموقت یا پارهوقت زنان برای خانواده مفیدتر است یا حضور تماموقت آنان در محیط خانه. تنها ۲۵ درصد زنان معتقدند حضور آنها در خانه مفیدتر است، در حالی که ۳۵ درصد مردان معتقدند حضور زنان در منزل بیشتر به نفع خانواده است. مقایسه این نتایج با نتایج سال گذشته، نشان میدهد که اشتغال زنان در نظرسنجی امسال محبوبیت کمتری دارد.
و اما میزان توجه و تأثیر رسانهها، موضوع پایانی این افکارسنجی بوده است. طبق نتایج، اصلیترین منبع اخبار برای جوانان عرب شبکههای اجتماعی است، هرچند اعتماد آنان نسبت به اخبار موجود در شبکههای اجتماعی کمتر است و آنها به اخبار تلویزیونها بیشتر اعتماد دارند.
نکته جالب توجه این است که با وجود حضور روزنامههای مکتوب به عنوان دومین منبع قابلاعتماد، باز هم ۱۳ درصد مصاحبهشوندگان اعتقاد دارند که مطالب روزنامهها کاملاً دروغ است! این میزان بیشتر از کلیه منابع خبری دیگر است!
خروج از شبکههای اجتماعی برای بیش از دوسوم جوانان عرب دشوار است. این میزان در کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشتر و برای شامات و عراق و یمن کمتر از دو دسته دیگر است.
نزدیک به ۴۰ درصد جوانان عرب حداقل یک بار در ماه و بیش از ۷۵ درصد آنان بیش از یک بار در سال به صورت آنلاین خرید میکنند؛ و ۱۰ درصد آنان هرگز چنین تجربهای نداشتهاند. خرید مواد غذایی و سفارش غذا در صدر خدمات آنلاین محبوب در بین جوانان عرب است و پوشاک و تجهیزات الکترونیکی در ردههای بعدی هستند.
در پایان، مهمترین شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و شبکههای اجتماعی ۱۷ کشوری که افکارسنجی در آنها انجام شده آمده است که در تصویر زیر قابل مشاهده است. همانگونه که میبینید تفاوتهای زیادی در شاخصهای مذکور میان سه دسته کشورها و حتی میان کشورهای همدسته وجود دارد.
هرچند این افکارسنجی در حیطه خودش یکی از جامعترین پژوهشهاست، اما از نظر من نقاط ضعفی هم دارد که ممکن است نتایج پژوهش را نسبت به واقعیات تا حدی منحرف کند. در ذیل به نمونههایی از این نقاط ضعف اشاره میکنم:
علاقهمندانی که تمایل به مطالعه اصل گزارش دارند، میتوانند آن را از این سایت دانلود کنند.