?
مقدمه:
اینکه کوچینگ چیست و چگونه می توان از ان استفاده کرد را در قالب مقاله ای دیگر به صورت کاملا مفصل توضیح داده ام و اگر هیچ اطلاعاتی در مورد کوچینگ ندارید و یا خواهان اطلاعات بیشتر هستید شما را با ان مقاله ارجاع میدهم و پیشنهاد میکنم که ابتدا انرا مطالعه کنید.
میلا رفیعی
لایف کوچ
09369723383
زندگی با ارزش تر از چیزیست که تصور میکنید.
سوالی که مطرح است این است که چه عاملی باعث شده تا نام کوچ و کار کوچینگ در این سال ها اینقدر بر سر زبان ها بیاید طوری که هر روزه سیل عظیمی از افراد به این حوزه وارد شده اند و به زودی باید شاهد یک صنعت جدید به اسم کوچینگ باشیم.
البته همه این سر و صدا ها صرفا به جهت کاربرد و عملیاتی بودن این فرایند در زندگی و کسب و کارهاست که سبب بهبود زندگی و افزایش سطح پیشرفت افراد و سازمان ها شده است.
در این مقاله قصد داریم کوچینگ را از دو منظر متفاوت یعنی نگاهی که کوچ ها دارند و سبب شده به این حوزه وارد شوند و کوچینگ را به عنوان یک شغل انتخاب کنند و همچنین نگاهی که افراد و سازمان ها به کوچینگ دارند و خواهان استفاده از فرایند کوچینگ و داشتن کوچ به منظور ارتقاع عملکرد خود و سازمان شان هستند بررسی کنیم.
فرایند حل چالش:
همانطور که در مقالات پیشین ارائه شده است ساختار اصلی کوچینگ همراهی و همکاری کوچ با کوچی است با این دید که کوچی تمام اگاهی و امکانات لازم برای پیشبرد اهداف و آمال خود را دارد ولی به دلیل آشفتگی و سردرگمی ذهنی توانایی بروز و شکوفایی استعداد های خود را انطور که از درون به ان باور دارد و خود را لایق ان میبیند ندارد.
اینجاست که کوچ و کوچینگ وارد میشوند !
کوچ به دلیل روحیات و اخلاقی که به صورت ذاتی دارد و خواهان کمک و راهنمایی دیگران است علاقه وافری به این کار دارد.
کوچینگ هم که گفتیم کلا یک فرایند همراه محور است و امکانات لازم را در اختیار افراد قرار میدهد تا چالش های خود را حل کنند. در واقع کوچبنگ محیط و بستر لازم برای افرادی با خصوصیات یاری دهنده را فراهم میکند تا با همراهی کوچی هم خود کوچ نشاط لازم از این کار که همان میل به کمک کردن به دیگران برای رسیدن به موفقیت را در خود بدست اورند و هم از این نعمت که دیگران را در حال خوشحالی از موفقیتی که کسب کرده اند و شور و ذوقی که در هنگام موفقیت و پیشبرد اهدافشان دارند ببینند و لذت ببرند.
از طرفی اگر از دید کوچی به این فرایند نگاه کنیم، خب چون انسان یک موجود اجتماعی و احساسی است وتمایل شدید به صحبت کردن و گفت و گو با همنوع خودش در حین چالش ها و مشکلات دارد فرایند کوچینگ بهترین گزینه و راه حل پیش روی اوست.
راه حل های پیش رو:
اگر شما به زندگی خود به دقت نگاه کنید در طول مدتی که دچار چالش و سردرگمی شدید چند راهکار پیش رو داشتید.
طبیعتا این نوع گفت و گو به دلیل اینک ان شخص نه آگاهی لازم و نه تخصص لازم و نه اصلا اشراف کامل به چالش شما دارد و فقط سبب خالی شدن افکار شما میشود ان هم به طور مقطعی و در واقع هیچ کمک و راهکاری دقیق و عملی بابت حل مشکلتان نمیکند گزینه خوبی نیست(اولین گزینه بهترین گزینه نیست)
این نوع گفت و گو گاهی اوقات در بعضی مسائل ممکن است خیلی خطرناک شود و خیلی از تعارضات در اینده را هم ممکن است در پی داشته باشد علاوه بر این سواستفاده هایی هم میشود که مجال بیشتر باز کردن ان نیست و خود شما با اندکی تفکر متوجه منظور بنده میشوید.
قطعا بعد از مدتی از این نوع گفت و گو فاصله میگیرید و اگر ادم مثبت و توسعه اندیشی باشید از سایر گزینه ها استفاده میکنید اگرهم غیر این باشد سعی میکنید چالشهایتان را دست نخورده در ذهن نگه دارید و دچار زوال فکری و کاری شوید.
در ضمن دقت کنید که ما فرض را بر این گرفتیم که مشکل شما انقدر حاد و نگران کننده نشده است تا نیاز به تراپیست داشته باشید که اگر این اتفاق افتاده باشد گزینه بعدی و پیش روی شما تراپیست است.
در این روش مشاور طبق صحبتهای شما و با توجه به گذشته و کمک گرفتن از علم روانشناسی به طور کاملا خشک و جدی شروع به بررسی مو به مو و ریز کارها و چالشهایتان و در نهایت نشان دادن راهکار و راه حل برای برون رفت از این چالش میکند.
در این روش بیشتر مشاور صحبت میکند و با سوالاتی که از شما می پرسد شروع به ارزیابی چالش میکند و سعی دارد تا به صورت کاملا رسمی راه حلهایی برای شما تهیه و شما را با مسولیت خودتان ملزم به رعایت ان کند.
دقت کنید چون در این روش اتکای کامل به شخص مشاور است شما جز عمل کردن به گفته های شخصی که به صورت کامل به چالش شما و سایر جهات زندگی شخصی شما اشراف ندارد و یا ممکن است در طول جلسه مشاوره از دید پنهان مانده باشد کار دیگری نمیتوانید انجام دهید و این خود یک چالش مهم دیگرست.
در این روش فرد کوچ با تخصص و امکاناتی که دارد(اینکه این تخصص و امکانات چه هستند را در مقاله ای دیگر در همین زمینه میتوانید مطالعه کنبد.) همراه با کوچی در طی چالش همراه و هم مسیر میشود و با توجه به اصل اساسی در کوچینگ یعنی اینکه خود کوچی آگاهی و امکانات لازم برای حل مساله را دارد ولی به دلیل گره های ذهنی توانای حل انرا ندارد وارد میشود.
در این روش مسولیت اصلی بر عهده خود کوچی است و کوچ تنها با ایجاد سوالاتی که سبب روشن شدن قوه تفکر کوچی میشود و دادن حس اعتماد به مراجع خود که توانایی لازم برای حل چالش را دارد او را به صورت غیر مستقبم وا میدارد که راهی مناسب برای حل مشکلش پیدا کند.
در این روش چون تکیه بر خود کوچی است و اقدامات اصلی را که کوچ به صورت یک ساختار منظم در اختیار وی قرار داده است، از خود کوچی انتظار می رود انجام دهد باعث بهبود و توسعه ی کوچی میشود و خود شخص کوچی توانایی حل مساله را پیدا میکند و این باعث میشود در سایر نقاط زندگی از این قابلیت استفاده کند و شخص قوی تری شود علاوه بر این که چالش به الفعل او نیز حل میشود.
پیشنهاد:
با توجه به اینکه کوچینگ یک فرایند است نه یک عمل خاص انتظار می رود از خواننده این مقاله که اگر در نقش کوچی می خواهید باشید از خدمات کوچینگ در طول زندگی خود استفاده کنید اگر مشاور و متخصص کاری هستید از این فرایند در طول کار خود هم میتوانید استفاده کنید و خودتان را با این قابلیت و توانایی به روز کنید تا نتیجه بهتری هم برای شما و هم مخاطب شما داشته باشد.
اگر هم به کمک به دیگران علاقه دارید هم میتوانید از این توانایی در زندگی شخصی خودتان استفاده کنید.
نتیجه گیری:
با توجه به نیاز جامعه و افراد به سیستم جدیدی از گفت و گوی حل مساله و با توجه به کم و کاستی های روش های قبلی کوچینگ بنا نهاده شده تا افراد و سازمان ها توسعه بیشتری کسب کنند. و از انجا که این روش خیلی ساده و در عین حال جامع است و هر فردی میتواند در هر ضمینه ای چه محیط زندگی و چه کاری از ان استفاده کند مورد استقبال قرار گرفته است قطعا به مرور زمان پیشرفت های بیشتری در این صنعت اتفاق خواهد افتاد و افراد بیشتر و قدرتمند تر با اطلاعات به روز و کاملتری وارد میشوند.