تقریبا همه ما خیلی زیاد با این جملات که از ترس قضاوت دیگران نمینویسم، نمیخونم، نظرم رو پنهان میکنم یا چیزهایی شبیه به این روبرو میشیم. واقعیت اینه که به محض اینکه دهان مبارک رو باز کنیم ذهن طرف مقابل داره ما رو قضاوت میکنه. کار به همینجا ختم نمیشه و میدونیم که ذهن بسیاری از افراد با اولین حرکات چهره و با دیدن زبان بدن مون تصمیم میگیره درباره ما قضاوت کنه. ولی شما نیاز دارید به اینکه قضاوت بشید اگر میخواهید واقعا رشد کنید.
نکته اینجا اینه که خیلی از ما ها در یک ترس مبهم ازینکه طرف مقابل در مواجهه با هر کدوم از act های ما، صحبت ما، توئیت ما، نوشته ما و حتی کد ما چه عکس العملی نشون خواهد داد قرار داریم. ولی من برای شما یه خبر خوب دارم ? شما دست به هرنوع حماقتی هم که بزنین طرفدارای خودش رو داره. چه برسه به چیزی که حماقت نیست. طرف شما قبول نمیکنه؟ نمیپذیره؟ قضاوت اشتباه میکنه؟ به جهنم. خیلی ساده بود. میدونم.
-این طوری فکر کردن خیلی سخت هست. کار هر کسی نیست…. این رو هم میدونم. ولی بعنوان کسی که از یه ادم بی نهایت خجالتی تبدیل شده به همین چیزی که توصیف اش رو کردم باید براتون بگم که یکی از آسایش های زندگی در همینه. این که برای نظر خودتون ارزش قائل باشید. خودتون رو دوست داشته باشید.
-ممکنه نظرم اشتباه باشه و دیگران مسخره کنن، بخندن یا… پس نمیگم. خب اگر حس میکنی غلط هست چجوری میتونی اصلاح اش کنی تا وقتی که نظرات دیگران رو در موردش نشنوی؟ چجوری میتونی بفهمی ایده مضحک ات باگ داره؟ چجوری میتونی بهترش کنی؟ واقعیت اینه که نمیتونی.
-تو یک احمق درجه یک هستی که به هیچ قانونی پایبند نیستی و خب زدن این حرفا برات راحته:) آره، آزادانه رفتار کردن خیلی جاها احمقانه به نظر میاد. این یک حقیقت تلخِ. این حقیقت تو جامعه ما یک واقعیت بسیار بسیار تلخ ترِ. ولی تا وقتی شما تا یک حدی از این مسیر رو نرید واقعا نمیتونید تاثیر گذار باشید. شما قطعا اشتباه میکنید. به شما خواهند خندید. ولی این رو هم بدونید که همزمان چرندیات دیگران هم براتون بی ارزش میشه. تا اقدام نکنین. تا یه نفس عمیق نکشید و چشمتون رو به جبر احمقانه ای که دیوار های ذهنتون براتون ایجاد کرده نکشید، نمیتونید اصلاح بشید. نمیتونید رشد کنید. باور کنید که دیگران قبولتون میکنن همونجور که هستید. باور کنید به مرور عاقل تر و شجاع تر از بقیه به نظر میرسید. تو موضوعاتی که تا دیروز پشم(یه چیز کم ارزش منظورمه ? ) حسابتون نمیکردن باهاتون مشورت میکنن و…
این رو ببینین لطفا. (زیر نویس فارسی هم داره میتونین زبان اش رو تغییر بدین.)
این یک توصیه شخصی هست. تا میتونین خودتون رو در معرض سوال دیگران قرار بدید تو موضوعاتی که براتون مهم هست. به خودتون این فرصت رو بدید که از نظرات دیگران بهره مند بشید. این وسط چهار تا خنگولِ کچل ( این کچل اشاره به موی سر نداره از همه کچلهای واقعی عذر میخوام) هم ممکن هست اراجیف بارتون کنن. اکی بذار بارتون کنن. بقول ارسطو (افلاطون شاید؟) یا دیگران خودشون عالم هستن و به علم من پی میرند یا جاهل اند و ایراد میگیرن که در این صورت چه باک از سخن جاهلان. (نقل به مضمون کردم) یا دیگران در سطحی هستن که شما رو درک میکنن یا نیستن. اونها که نیستن ۲ دسته اند. یا نفهم هستن که خب مهم نیستن. یا فهمیده هستن که خب اصلاح مون میکنن. مسخره بازی در نمیارن. یادتون نره. کسانی که از قضاوت دیگران ترسیدن هرگز چیزی ازشون در نیومده.
خیلی ساده بود.
خودتون باشید.
از زندگی تون لذت ببرید. :)