این جواب یکی از کاربران سایت کورا به این سوال است: آیا ثروتمند شدن ارزشش را دارد؟
من در اواسط دهه 20 سالگی خودم بعد از فروش یک استارتاپ فناوری، ۱۵ میلیون دلار درآمد کسب کردم. من در مورد این سوال با افراد زیادی صحبت کردم و به این فکر کردم که چگونه همان فردی که قبل و بعد از ۱۵ میلیون دلار بودم، باقی بمانم.
جواب من این است: ثروتمند بودن بهتر از ثروتمند نبودن است، اما تقریباً به آن خوبی که تصور می کنید نیست.
چرایی آن کمی پیچیدهتر است.
اول اینکه، یکی از تنها چیزهای واقعی که ثروتمند بودن به شما میدهد این است که دیگر لازم نیست نگران پول باشید. هنوز هم برخی از هزینه ها وجود خواهد داشت که نمی توانید از عهده آنها برآیید (و شما آرزو می کنید ای کاش می توانستید) اما بیشتر هزینه ها را می توان بدون فکر کردن به هزینه های آن انجام داد. این قطعا بهتر است، بدون شک!
با این حال، ثروتمند بودن معایبی هم دارد. اولین چیزی که شما به آن میرسید این است که "برای من یک رودخانه گریه کن". این یکی از نکات منفی است. شما بههیچوجه اجازه ندارید از چیزی شکایت کنید. از آنجایی که اکثر مردم ثروتمند بودن را مانند نیروانا تصور میکنند، دیگر اجازه ندارید هیچ نیاز یا ناامیدی انسانی در چشمان عموم داشته باشید. با اینکه شما هنوز هم یک انسان هستید، اما بیشتر مردم با شما مانند یک انسان رفتار نمیکنند.
دومین جنبه منفی. حالا اکثر مردم از شما چیزی میخواهند و تشخیص اینکه آیا کسی با شما خوب است چون شما را دوست دارد یا بهدلیل پولتان است، دشوارتر است. اگر هنوز ازدواج نکردهاید، سعی کنید بفهمید در مورد اینکه آیا شریک زندگی شما به خودتان علاقه دارد یا به پولتان.
و بعد در مقابلتان دوستان و خانوادهتان را خواهید داشت. امیدوارم رابطه شما با آنها تیره نشود اما ممکن است سختتر شود. هر دو آنها میتوانند عجیب و غریب شوند و شروع به رفتار متفاوت با شما کنند. آنها ممکن است بیایند و درخواست وام کنند (ایده بد: اگر می دهید، همیشه هدیه بدهید). یکی از مشکلات رایج این است که آنها مانند گذشته قدر هدایای کریسمس را نمیدانند، و میتوانند انتظارات فضایی برای بزرگی یک هدیه داشته باشند و وقتی انتظارات غیرواقعی آنها را برآورده نمیکنید، ناامید شوند.
همهی اینها را اضافه کنید، میتوانید احساس منزوی بودن داشته باشید.
گاهی اوقات شب ها بیدار دراز میکشید و به این فکر میکنید که آیا تصمیمات درستی برای سرمایهگذاری گرفته اید یا نه، آیا ممکن است همه چیز از بین برود؟! مانند ایستادن در بالای یک برج بلند و احساس اینکه هرلحظه ممکن است عقل خود را از دست بدهید و بپرید! گاهی اوقات شما نگران این هستید که ممکن است عقل خود را از دست بدهید و تمام پولتان را خرج کنید.
نکته بعدی که باید در مورد پول بدانید این است: همه چیزهایی که خرید آنها را تصور میکنید، فقط به این دلیل برای شما ارزشمند هستند که نمی توانید پول آنها را بدهید (یا باید برای به دست آوردن آنها واقعاً سخت کار کنید). شاید به یک آئودی جدید علاقه داشته باشید اما وقتی به راحتی بتوانید آن را بخرید، دیگر برای شما اهمیت گذشته را ندارد.
همه چیز نسبی است و شما در این مورد کموبیش ضعیف هستید. بله، ماه اولی که با آئودی رانندگی میکنید یا در یک رستوران خفن غذا میخورید، واقعاً از آن لذت میبرید. اما بعد از آن یک جورایی به آن عادت میکنید و سپس به دنبال چیز بعدی هستید، سطح بعدی. و مشکل این است که شما انتظارات خود را مجدداً تنظیم کردهاید، و هر چیزی که کمتر از آن سطح باشد، دیگر شما را به وجد نمیآورد.
این برای همه اتفاق می افتد. افراد خوب می توانند دیدگاه خود را حفظ کنند، فعالانه با آن مبارزه کنند و ثابت قدم بمانند. افراد بدتر از آن شکایت میکنند و مرتکب رفتارهای ناپسند میشوند. اما این را به خاطر داشته باشید: برای شما هم اتفاق میافتد، حتی اگر اینطور فکر نکنید. در این مورد باید به من اعتماد کنید.
اکثر مردم این توهم را دارند که اگر پول بیشتری داشتند، زندگیشان بهتر میشد و شادتر میشدند. سپس آنها ثروتمند میشوند و این اتفاق نمیافتد و این میتواند آنها را در یک بحران جدی زندگی قرار دهد.
اگر از طبقه متوسط هستید، به اندازه کافی فرصت دارید تا آنچه را که میخواهید در زندگی خود انجام دهید. اگر الان خوشحال نیستید، بهخاطر پول خوشحال نخواهید شد. چه ثروتمند باشید چه نباشید، زندگی خود را آنگونه که می خواهید بسازید و پول را بهانه نکنید. بیرون بروید، درگیر شوید، فعال باشید، علاقه و اشتیاق خود را دنبال کنید و تفاوت ایجاد کنید!