با سلام و خسته نباشید، شوهری دارم بسیار ادم مهربون دلسوز ولی فوق العاده عصبی! اصلا نمیتونه خشم ش رو کنترل کنه هر چه دم دستش باشه خرد میکنه متاسفانه به قول خانواده ش از بچگی همین طور بوده دوران کودکی پر مشقتی داشته، حتی تو زندگی مشترکمون هم پستی بلندیای زیادی داشتیم من تا جایی که بتونم مراعات حالش رو می کنم سعی می کنم کمتر دست روی نقطه ضعفش بذارم، ولی یه جایی آدم کم میاره لازمه انتقاد کنی که متاسفانه هر حرفی بهش بزن ولی ازش انتقاد نکن! من نگران خودم نیستم دختر ۵ ساله ای دارم که متاسفانه چندین بار شاهد این رفتاراش بوده خیلی پدرشو دوست داره ولی کافیه مثلا من دعواش کنم روی یه موضوعی که پدرش هم حق رو بده به دخترم و عصبی بشه بگه چرا این رفتار باهاش کردی دخترم کلا دعوای من یادش میره میچسپه به من میگه مامانمو دعوا نکن مث بید میلرزه و خودشو میزنه خیلی حالش بد میشه وقتی باهاش صحبت میکنم میگم مامان بابا طرف تو بود تو رو خیلی دوست داره میخواد من تو رو دعوا نکنم میگه بابا وقتی عصبی میشه حتما یه چیزی رو میشکونه! ذهنیت خوب نسبت بهش نداره میدونه عصبانی میشه بد جور از کوره درمیره، اینم بگم همیشه منو ترجیح میده به باباش حاضر نیست یه لحظه بدون من پیشش باشه حتی یه شب هم کنارش حاضر نیست بخوابه خیلی کم پیش اومده که سرش داد زده باشه در صورتی اون حوصله شو بیشتر داره خیلی باهاش بازی میکنه اصلا هم طاقت دوری باباشو نداره، وقتی میشینم با آرامش با شوهرم صحبت کنم میگم جلو دخترمون خودتو کنترل کن این ذهنیت خوبی نسبت به صدای بلند تو نداره بیا باهم بریم دکتر به خاطر دخترمون یا اصلا بیا دخترمون ببریم دکتر بازم عصبی میشه و شروع میکنه به پرخاشگری و خرد کردن گوشی یا هر چیزی دم دستش باشه که من چکار کنم برم بمیرم بهتره! نمیدونم با چه زبونی باهاش صحبت کنم خیلی نگران اینده دخترم هستم خودم خیلی عصبی شدم زود از کوره در میرم جدیدا خیلی سردخترم داد میزنم ولی بعدش مث سگ پشیمون میشم! تو را خدا به من کمک کنید این وسط دخترم داره از دستم میره./وبسایت مشاوره۲۴
برای مشاهده پاسخ مشاوره خانم الهام متقی و شیما برمه به وبسایت مشاوره24 مراجعه فرمایید.