محمدرضا جعفری
محمدرضا جعفری
خواندن ۱۱ دقیقه·۳ سال پیش

مشت‌های خالی، ریه‌های خاکی

بررسی تاثیر آلودگی‌های محیط زیستی بر سلامت کارگران نفت، پتروشیمی و صنعت

  • صنایع پتروشیمی و مراکز صنعتی در مناطق نفت‌خیز آلایندگی‌های متعددی دارند که آب‌وخاک و هوا را شدیدا آلوده می‌کند و سلامت محیط‌زیست و انسان را به خطر می‌اندازد. در این میان، کارگرانی که در این مراکز صنعتی فعالیت می‌کنند به‌طور مستقیم و غیرمستقیم تحت‌تاثیر این آلایندگی‌ها قرار می‌گیرند.

برخی پژوهشگران محیط‌زیست و توسعه معتقدند آلودگی صنایع در این مناطق باعث‌شده سلامت شهروندان و کارگرانی که از نزدیک و مستقیم با این عوامل درگیر هستند، به خطر بیفتد. به‌عبارت دیگر، تماس بی‌واسطه با آلاینده‌های شیمیایی، تنفس مستقیم هوای آلوده ناشی از فعالیت در سایت صنعتی، سلامت کارگران را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده است.صمت در این‌باره با محمدرضا جعفری، پژوهشگر محیط زیست و توسعه گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.(کامیار فکور)

با توجه به آلایندگی‌های متعدد مراکز نفت‌خیز، صنعتی و پتروشیمی‌ها به‌طور کل کارگران این مناطق با چه مشکلات محیط‌زیستی روبه‌رو هستند؟

پیش از هر چیز بهتر است چند نکته کلی آماری درباره وضعیت آلودگی‌ها و منشأ آلایندگی‌ها در خوزستان کاملا نفتی و صنعتی را به‌عنوان پایلوت مرور کنیم تا حداقل نمایی از وضعیت این استان به‌دست بیاید. وضعیتی که با ضریب شدت متفاوت می‌تواند به مناطق نفتی و صنعتی دیگر، به‌ویژه عسلویه، تعمیم داده شود. این آمار را می‌شود در سایت‌های خبری به‌راحتی پیدا کرد. براساس بررسی ایستگاه‌های سنجش کیفیت هوا، تعداد روزهای با هوای پاک خوزستان سالانه کمتر از ۱۰ درصد است. بیش از ۷۰ درصد آلودگی هوای خوزستان را ذرات معلق ۲.۵ میکرونی تشکیل داده‌اند که بیشترین اثر را بر سلامتی می‌گذارند و به آن شاخص آلاینده مسئول می‌گویند. این شاخص در اهواز ۶۰ میکروگرم در مترمکعب یعنی ۱۰ برابر رهنمود سازمان جهانی بهداشت بوده است. آلودگی هوا به‌عنوان هفتمین علت مرگ‌ومیر در کشور و ذرات معلق ۲.۵ میکرونی به‌عنوان پنجمین عامل مرگ‌ومیر شناخته‌شده است. مسئول اصلی این آلودگی‌ها در استان خوزستان، صنایع هستند.

طبق گفته مقامات که گاه متناقض هم است و معمولا در راستای کم‌رنگ‌کردن نقش صنایع گفته می‌شود، فلرهای نفتی برای سوزاندن گازهای همراه نفت و مشتقات شیمیایی در خوزستان حدود ۶۰درصد آلودگی‌ها را ایجاد می‌کنند. فقط در محدوده شهر اهواز، ۸۲ فلر روشن وجود دارد. حدود ۲۰۰ واحد صنعتی آلاینده در خوزستان فعالیت دارند یا اینکه ۷۰درصد تاسیسات نفتی در تالاب‌ها و مناطق مسکونی قرار گرفته است. وجود صنعت فولاد، کربن‌بلک، بنزین بی‌کیفیت، کشت و صنعت‌های نیشکر هم در آلوده‌کردن هوای خوزستان در کنار صنعت نفت و گاز نقش جدی دارند.

یکی دیگر از مهم‌ترین عوامل آلایندگی در خوزستان، وجود واحدهای بزرگ پتروشیمی در منطقه صنعتی ماهشهر است. از حدود ۲۴ واحد پتروشیمی فقط ۶ واحد گواهینامه سبز دارند. نتیجه مستقیم حضور این واحدها، افزایش کشنده آلودگی آب‌وهوا به ذرات معلق و پساب‌های صنعتی خطرناک است. بماند که باوجود تولید بخش عمده نفت و بنزین در خوزستان، در بیشتر ایستگاه‌های بنزین، بنزین بی‌کیفیت و با سرب و گوگرد بالا توزیع می‌شود. در کنار این، مسئله گردوغبار هم نزدیک به دو دهه است وضعیت را بدتر و بغرنج‌تر کرده و به مسئله‌ای عادی در خوزستان تبدیل شده است. می‌گویم عادی، چون هم روزمره شده و هم تلاشی از سوی دستگاه حکمرانی برای افزایش تاب‌آوری اقتصادی-اجتماعی انجام نمی‌شود. تخلیه پساب‌ها و فاضلاب‌های صنعتی، شهری و بیمارستانی در رودخانه‌ها و تالاب‌هایی که خود به‌دلیل کاهش بارش‌ها و سدسازی و انتقال آب و برداشت‌های بی‌رویه با کاهش آورده مواجه‌ هستند و از سوی دیگر به سلامت ساکنان حمله آورده که شیوع بیماری‌های میکروبی و هپاتیت از نتایج آن است.

این عوامل باعث‌شده سلامت شهروندان و اولی بر آن، کارگرانی که از نزدیک و مستقیم با این عوامل درگیر هستند به خطر بیفتد. تماس بی‌واسطه مستقیم با آلاینده‌های شیمیایی، تنفس مستقیم هوای آلوده ناشی از فعالیت در سایت صنعتی سلامت کارگران را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده است. به‌عنوان مثال در سال ۹۹ ذرات معلق ۲.۵ میکرونی عامل مرگ ۷۰۳ نفر فقط در اهواز بوده است. به گفته مقامات استانی موج سرطان در دهه گذشته در خوزستان شروع و افزایش بیماری‌های تنفسی هم مشخص و اثبات‌شده است.

با توجه به اینکه پدیده تغییر اقلیم تاثیر زیادی بر ایران و مناطق جنوبی گذاشته، کارگران به چه شکل متاثر از این معضل شده‌اند؟

مسائلی که ذکر شد نقش مستقیم صنعت و نفت و گاز در آلودگی‌هاست. تغییر اقلیم و گرمایش جهانی هم در خوزستان مزید بر علت شده تا وضعیت کار و معاش در این استان بدتر شود. تعداد روزهای گرم سال در یک دهه اخیر به‌شدت افزایش پیدا کرده و در واقع کمتر روزی در تابستان هست که دما کمتر از ۵۰ درجه باشد. وقتی دماسنج قرارگرفته در جعبه‌ای چوبی در محیطی باز و دور از خیابان‌های آسفالت و ساختمان‌های بلند و تردد خودروها و در سایه و معرض باد، دمایی بیش از ۵۰ را نشان می‌دهد باید دانست با احتساب نمایه دما و تاثیر رطوبت، احساس واقعی گرما بیشتر از این و براساس با رکورد جدیدی که در اهواز ثبت شده، حدود ۶۱ درجه است. علاوه بر این، حضور مستمر زیر آفتاب و فعالیت بدنی شدید در روز کاری طولانی، شرایط را وخیم‌تر می‌کند، حضوری که هم منجر به گرمازدگی و استرس آبی بر بدن می‌شود و هم سبب افزایش دریافت میزان اشعه فرابنفش و تاثیر منفی آن بر پوست و چشم. در واقع کارگری که مجبور به فروش نیروی کار خود است آن هم به بهایی ناچیز، در کنار سختی‌های کار صنعتی و به‌ویژه پروژه‌ای که به‌دلیل ماهیت آن طاقت‌فرساتر است و ناملایمات ناشی از شرایط کاری که کارفرماها و شرکت‌ها و صاحبان سرمایه به قصد بهره‌کشی هرچه بیشتر نیروی کار از طریق تولید و تصاحب ارزش اضافی مطلق بر نیروی کار تحمیل می‌کنند، شرایط آب‌وهوایی ناشی از تغییر اقلیم و تاثیر منفی صنایع را شدیدتر و واضح‌تر درک و تجربه می‌کند.

در بسیاری از مناطق روستایی که کارگران پروژه‌ای ساکن هستند، بیماری‌های گوناگون مشاهده شده است. به این نکته دقت کنیم که استان خوزستان یکی از محروم‌ترین و توسعه‌نیافته‌ترین استان‌ها به لحاظ زیرساخت‌هاست. در واقع سختی روزگار اقتصادی در کنار عوامل اقلیمی و جبر جغرافیا را عوامل انسان‌ساز ناشی از فعالیت غیرصیانتی و مخرب صنایع دوصدچندان کرده است. فقدان رفاه و وجود محرومیت گسترده، دستمزدهای ناچیز و کار سخت و طولانی، مواجهه با بیماری‌ها، کمبود آب آشامیدنی سالم و عدم‌دسترسی به زیرساخت‌های بهداشتی و اجتماعی بیشترین آسیب را به وضعیت زندگی کارگران و خانواده‌های آنها می‌زند. در نظر بگیرید که گرمای شدید، گرم‌بادهای هر روزه، شرجی بودن هوا، گردوغبارها، باران اسیدی و ذرات شیمیایی معلق در هوا چه تاثیری بر زندگی مردم خواهد داشت. شرکت‌های صنعتی مانند فولاد، پتروشیمی‌ها و شرکت نفت کوچک‌ترین مسئولیت اجتماعی در این شهرها انجام نداده‌اند. این‌ها تنها مصرف‌کننده طبیعت و نیروی کار هستند و طبیعت را منبع مواد خام و فضایی برای تخلیه آلودگی‌ها درنظر می‌گیرند و نیروی کار و خانواده‌هاشان را ابزاری در جهت سودورزی مداوم می‌بینند.

بهبود این شرایط در کوتاه‌مدت نیازمند چه اقدامات و تصمیم‌گیری‌هایی است؟

وضعیت آنجایی بدتر می‌شود که تلاشی از سوی حاکمیت برای جلوگیری از گسترش آلایندگی‌ها انجام نمی‌شود یا اصلا قصدی برای توقف آن وجود ندارد. از یک‌سو بحث جمع‌آوری گازهای همراه نفت و جلوگیری از سوختن آنها در فلرهاست که دهه‌هاست معطل مانده؛ مسئله‌ای که انجام آن هم در کاهش آلودگی و هم استفاده از گاز در تولید برق، دو سر برد است. فیلترینگ خروجی‌های صنایع چه در گازها و چه مایعات انجام نمی‌شود، پساب‌ها بدون تصفیه در طبیعت تخلیه می‌شود، فاضلاب شهری بدون تصفیه مستقیم در رودخانه‌ها ریخته می‌شود و احداث سیستم مدرن جمع‌آوری و تصفیه فاضلاب مدت‌هاست در تعلیق به سر می‌برد. آبگرفتگی ناشی از بارندگی و بالازدن فاضلاب شهری هم هرساله مشکلی بر معضلات قبلی افزوده است. برخی از کارگران برای سوارشدن به سرویس کار مجبور هستند از میان کوچه‌ها و خیابان‌های مملو از فاضلاب رد شوند.

تعداد زیادی از کارگران این مراکز در کمپ‌های کارگاهی سکنی دارند، وضعیت بهداشتی و محیط‌زیستی این کمپ‌ها به چه صورت است؟

کارگران با شرایط کاری نامناسب و وخیمی مواجه‌ هستند که کارفرما به‌وجود آورده است؛ سکونتگاه‌های نامناسب، بی‌کیفیت، کوچک و کثیف، غذای بد و ناکافی، فقدان وسایل ایمنی، لباس و کفش کار نامناسب و بی‌کیفیت، سرویس رفت‌وآمد نامناسب، ساعات کاری طولانی بدون‌وقفه، پرداخت با تاخیر دستمزد، عدم‌اجرای طرح‌های طبقه‌بندی مشاغل، عدم‌پرداخت حق بیمه و حق‌بیمه مشاغل سخت و زیان‌آور، نبود کرامت کاری و عدم‌ضمانت شغلی. در فیلم‌ها و عکس‌هایی که از اعتراضات کارگری منتشر می‌شود شرایط جسمی و فیزیکی کارگران به وضوح قابل مشاهده است. در کمپ‌های کارگری شاید وضعیت از دوران برده‌داری هم وخیم‌تر باشد. در کمپ‌ها هدف استراحت و آسایش نیروی کار نیست. این کمپ‌ها تنها اقامتگاهی است که کارفرما مجبورشده برای «در دسترس داشتن نیروی کار» در اختیار کارگر بگذارد. برای همین هم از فضا بیشترین استفاده را می‌کند و بی‌کیفیت‌ترین اتاقک‌های موقت(کانکس) یا دائم را با بیشترین نفرات ممکن پر می‌کند. حمام‌ و سرویس بهداشتی هم به تعداد کافی وجود ندارد. علاوه بر این، شستن لباس‌ها با دست انجام می‌شود.

در گرمای هوایی که تعرق را به‌شدت بالا می‌برد، بعد از ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار سخت، شستن لباس و در صف حمام ایستادن مرارت مضاعفی است، آن هم در قراردادهایی که به ۲۴، ۲۵ و ۲۶ روز کار دائم در ماه می‌رسد. اینکه از حداقل امکانات در کمپ‌های کارگری خبری نیست، دیگر نمی‌توان انتظار امکانات تفریحی در کمپ‌ها را داشت! حتی برخی سایت‌ها برای کاهش هزینه‌ها از در اختیار گذاشتن خوابگاه به نیروی بومی خودداری می‌کنند که بعد مسافت باعث می‌شود بر ساعاتی که صرف کار و حضور در سایت می‌شود، افزوده شود. وضعیت نامناسب غذا و پوشاک هم سبب می‌شود بخشی از همان دستمزد اندک، خرج تهیه مایحتاج غذایی و پوشاک مناسب کار شود.

در این شرایط قانون چه می‌گوید و چقدر اجرایی می‌شود؟

همه این‌ها در حالی است که قوانین موجود درباره گرما و افزایش دما و اعمال محدودیت‌های کاری در روزهای گرم، به‌صراحت اعلام نظر نکرده و در فصل چهارم قانون کار، حفاظت فنی و بهداشت کار، مواد مربوط به مشاغل سخت و زیان‌آور در قانون کار و آیین‌نامه اجرایی آن و ماده ۷ قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا، استنادات قانونی مشخص در تعیین شرایط کاری مرتبط با آب‌وهوا نمی‌توان یافت. همچنین واحدهای بهداشت و ایمنی کار که دارای مقرراتی مجزا درباره شرایط کاری هستند اکثرا نقش جانبی و تزئینی در محیط‌های کار دارند و عملکرد آنها همواره زیرسایه خواست مدیران و پیمانکاران به تسریع پروژه و اتمام کار قرار دارد. در کنار این، بخشنامه‌های کاهش ساعات کاری که از سوی ستاد بحران و استانداری، در روزهای حاد گرمایی و خاک‌زده، صادر می‌شود تنها ادارات دولتی، بانک‌ها و مراکز آموزشی دولتی را به‌عنوان مجموعه هدف درنظر می‌گیرد که با توجه به ماهیت کاری این مراکز، تنها به کاهش مصرف برق منجر می‌شود. خیل عظیمی از نیروی کار و فعالیت‌های کاری از دایره شمول این بخشنامه‌های موردی بیرون هستند. مراکز و تاسیسات نفتی، گازی، پتروشیمی و آب‌وبرق، طرح‌های احداث و توسعه، بخش‌های خدمات، تعمیرات دوره‌ای و نگهداری و پروژه‌های عمرانی و ساختمان‌سازی، یا خصوصی هستند یا با برون‌سپاری فعالیت‌های دولت به بخش خصوصی یا خصولتی و با حمایت مدیران وابسته به شرکت‌های خصوصی، از نظارت و کارفرمایی دولت خارج‌شده و امور به‌دست صاحبان کار و سرمایه‌ای سپرده شده که بیش از هرچیز، اتمام سریع کار و کاهش هزینه‌ها و دستیابی به سود بیشتر را ملاک فعالیت‌های اقتصادی خود قرار داده‌اند. به این ترتیب، وضعیت و توان کارگر در کمترین درجه اهمیت در روند کار قرار گرفته است. در چنین شرایطی، نه‌تنها بخشنامه‌های موردی کاهش ساعات کار تاثیری در روند عمده فعالیت‌های کاری ندارد، بلکه فشار کار در شرایط آب‌وهوایی طاقت‌فرسا مستقیم متوجه نیروی کاری می‌شود که در نبود نظارت کافی نهادهای نظارتی وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی و بی‌توجهی مدیران و نبود اتحادیه‌های کارگری، بی‌پشتوانه و تنها رها شده است.

با وجود این مسائل، کارگران چگونه می‌توانند در این راستا اقدام به مطالبه‌گری و حق‌خواهی کنند؟

به نظرم یک‌سری اصلاحات کوچک اما مهم را باید در محیط‌های کاری پیش برد؛ اصلاحاتی که می‌تواند تاحدی از وضعیت بحرانی که ناشی از وضعیت اقتصادی، تولید سرمایه‌دارانه و عدم‌نظارت نهادهای مسئول حاکمیتی است و با شرایط آب‌وهوایی حاد تشدید می‌شود، بکاهد. اعمال کاهش ساعات کاری و در صورت لزوم تعطیلی تمام کارگاه‌ها، کارخانه‌ها، تاسیسات و پروژه‌ها بدون توجه به دولتی یا خصوصی بودن، افزایش نفرات در هر قسمت، افزایش نوبت‌های کاری در کارهایی با ماهیت دائم، تقطیع زمان کار، تامین استراحتگاه مناسب، بهبود کیفیت غذا و افزایش خدمات رفاهی در محیط‌های کار، افزایش حقوق متناسب با روزهای غیرعادی، تامین وسایل حفاظتی فردی استاندارد، بهبود محیط‌های کاری درراستای سازگاری با شرایط بد آب‌وهوایی، اصلاح قانون کار به نحوی که موارد یادشده و محدودیت‌ها برای ادامه کار باتوجه به شرایط آب‌وهوایی ویژه به‌صراحت در آن لحاظ شود، گنجاندن خواست‌ها و مطالبات کارگری در قانون کار، الزام کارفرمایان و مدیران به رعایت دقیق قانون و موارد پیش‌گفته و درآخر فعال‌سازی بازوهای نظارتی وزارت کار و سازمان تامین‌اجتماعی و وزارت بهداشت در راستای اجرای دقیق قانون و بخشنامه‌های موردی و آیین‌نامه‌ها در شرایط حاد آب‌وهوایی.

در هر صورت این اصلاحات جزئی یعنی کاهش حاشیه سود صاحبان سرمایه‌ای که به طرق قانونی و فراقانونی از سوی کارفرماها و سیستم مدیریت دولتی که مناسبات خاصی با هم ایجاد کرده‌اند و به شکل‌های مختلف در منافع مادی شریک‌ هستند، حمایت می‌شوند. برای همین من نه خوشبینم و نه متوهم به انجام عاجل این تغییرات.

مهم اما آگاهی‌یابی و آگاهی‌بخشی طبقاتی در میان نیروی کار است. این بخش مهمی از ماجراست. بدون این آگاهی که باید فعالیت‌های صنفی-کارگری را به سمت‌وسوی درستی هدایت کند، امکان هر تغییری نزدیک به صفر است. تجربه تاریخی نشان داده سرمایه‌داری بدون حق‌خواهی پیگیرانه و متشکل کارگران حق‌وحقوق آنها را نمی‌دهد چه برسد بخواهد امتیاز هم بدهد. این آگاهی طبقاتی فقط از طریق تشکل‌یابی و فعالیت جمعی می‌تواند به عمل دربیاید و تاثیرگذار باشد. در این شرایط سیاسی کشور می‌دانم که این کار به‌سادگی شدنی نیست اما راهی جز این نیست. کارفرما در محیط‌های کاری به‌شدت در حال ایجاد ارعاب و تنش میان کارگران به قصد جلوگیری از فعالیت‌های صنفی-طبقاتی است اما قدرت کارگر و قدرت اتحاد کارگر قوی‌تر است.

سخن پایانی

شرایط سخت محیط زیستی به سختی دیگری در شرایط کاری کارگران مناطق نفت‌خیز و صنعتی در جنوب کشور تبدیل شده است. به عقیده یک پژوهشگر محیط‌زیست و توسعه، بهبود این شرایط در گرو آگاهی کارگران و تشکل‌ها و حق‌خواهی‌های پیگیرانه‌شان است.


https://www.smtnews.ir/direct/18039


صنعتمحیط زیستآلودگینفت و گازکارگران
دربارۀ محیط زیست، توسعه، تغییر اقلیم و اکوسوسیالیسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید