کتاب اثر مرکب نوشتۀ دارن هاردی است. دارن هاردی متولد سال 1971 در آمریکا است. پس از جدایی پدر و مادرش، مجبور شد نزد پدرش زندگی کند. خانواده او وضعیت مالی ضعیفی داشتند؛ ولی او با تکیه بر آموزههای پدر و تجربیات خود توانست قبل از 20 سالگی، به جمع میلیونرها اضافه شود. وقتی نخستین روزهای 27 سالگیش از راه رسید، مالک شرکتی با درآمد سالانه 50 میلیون دلار بود.
در این کتاب دارن هاردی به آموزههایی میپردازد که از اولین روزهای زندگیاش تا این روزها که به یکی از ثروتمندترین افراد جهان تبدیل شده فرا گرفته است.
در این نوشته به خلاصه و اصلهایی از متن کتاب اثر مرکب پرداختیم :)
بسیاری از افراد، تمرکز خود را روی اقدامات بزرگ و تغییرات بزرگ میگذارند. این در حالی است که انجام دادن اقدامات بزرگ، کار چندان سادهای نیست و از قدیم گفتهاند که «سنگ بزرگ، نشانه نزدن است». دارن هاردی در کتاب اثر مرکب میگوید انجام کارهای کوچک و مؤثر به صورت مداوم و پیوسته، میتواند تغییرات بزرگی در زندگی ما رقم بزند. در واقع پیوستگی، همان راز مگویی است که همه ما برای رسیدن به موفقیت به آن نیاز داریم.
اگر کسی میخواهد وزنش را از ۱۰۰ به ۷۰ کیلوگرم برساند، باید روزانه نیم ساعت ورزش کند و مقدار غذای موجود در رژیم غذایی خود را اندکی کاهش دهد. رژیم غذایی و ورزش در کنار هم باعث میشود که به تدریج وزن او به سطح ایدهآل برسد. برخی از متخصصان تغذیه، با این شعار به معروفیت میرسند: «۱۰ کیلو در ۱۵ روز!» این در حالی است که چنین برنامهای اصلاً سالم و منطقی نیست و میتواند مشکلات جسمانی گوناگونی برای ما به وجود بیاورد.
این موضوع در مورد کتاب خواندن هم صدق میکند. اگر کسی روزانه ۱۰ صفحه کتاب بخواند و این کار را به یک عادت روزانه تبدیل کند، پس از گذشت یک سال ۳۶۵۰ صفحه کتاب خوانده است. دارن هاردی در کتاب اثر مرکب مینویسد:
«ثابت قدم و پیوستگی، کلید نهایی موفقیت است.»
یکی از نکاتی که دارن هاردی در کتاب اثر مرکب به صورت ویژه روی آن تأکید دارد، عادتها (Habits) است. عادتها، همان اقداماتی هستند که ما بدون تفکر، انجامشان میدهیم. به عنوان مثال همه ما قبل از خواب، مسواک میزنیم. این کار بدون فکر انجام میشود. عادتها چگونه در ذهن ما شکل میگیرند؟ عادتها، حاصل تمرین و تکرار مداوم هستند و برای شکلگیری، به زمان کافی نیاز دارند.
اگر میخواهید رسیدن به موفقیت را برای خود آسانتر کنید، سعی کنید عادتهای سازنده و ارزشمند بسازید. عادت کردن به ۱۵۰ دقیقه ورزش در هفته، ۵۰ ساعت کار هفتگی، مطالعه روزانه، مراقبه و غیره، واقعاً آسان نیست؛ ولی همین کارها، موفقیت و سلامتی شما را تضمین میکند.
بسیاری از افراد فکر میکنند که همه کارها، با قدرت اراده انجام میشود و نیازی نیست که عادتهای خوب بسازیم و به آنها پایبند باشیم. مطالعات نشان میدهد قدرت اراده انسان، مثل عضله است و زمانی که مقداری از آن استفاده کنیم، خسته میشود و توان و قدرت خود را از دست میدهد. این در حالی است که عادتها، بیشتر تحت کنترل ناخودآگاه ما هستند و برای انجام آنها نیازی به قدرت اراده نداریم.
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که چگونه برخی افراد به موفقیت های شگفت انگیزی دست می یابند؟ این افراد اغلب نمی دانند که چگونه این کار را انجام داده اند. آنها فقط می دانند که سخت کار کرده اند و به رویاهایشان پایبند بوده اند. اما چیزی که این افراد نمی دانند این است که موفقیت آنها عمدتاً در سطح ناخودآگاه رخ داده است. وقتی کاری را به صورت روتین انجام می دهیم، ناخود آگاه ما نیز تغییر می کند و آن داده در ناخودآگاه حک می شود، عادت ها بخش مهمی از زندگی ما هستند. بنابراین اگر می خواهید در زندگی خود تغییر ایجاد کنید، باید روی عادت های خود تمرکز کنید. عادت های خوب را تقویت کنید و عادت های بد را حذف کنید. در ابتدا ممکن است دشوار باشد، اما با گذشت زمان آسان تر می شود. و با ایجاد عادت های خوب، می توانید تغییرات واقعی در زندگی خود ایجاد کنید.
دارن هاردی در کتاب اثر مرکب، راهکارهایی برای حذف عادتهای بد از زندگی ارائه داده است. در صورت اجرای این راهکارها، به کارآمد و موثر بودن آنها پی خواهید برد. در ادامه به صورت مرحلهبهمرحله به شیوه حذف عادتهای بد میپردازیم:
محرک را شناسایی کنید: عاملی که باعث میشود شما دنبال یک عادت منفی خاص بروید را پیدا کنید. اگر بتوانید سرنخ را بیابید، میتوانید کنترل خود را روی آن بیشتر کنید.
محرک را از بین ببرید: اکنون محرکی که شما را به سمت یک عادت منفی سوق میدهد، از بین ببرید.
برای حذف عادتهای منفی، گامهای کوچکی بردارید: برای حذف عادتهای منفی نیازی به حذف یکباره آن عادت نیست. به عنوان مثال اگر کسی روزانه یک پاکت سیگار مصرف میکند، میتواند در ابتدا یک پاکت را به ۱۵ نخ سیگار برساند.
اگر میتوان عادتی را یکباره ترک کرد، برای ترک آن اقدام کنید: بعضی از ما عادتهایی داریم که با کمی آگاهی میتوانیم آنها را به یکباره کنار بگذاریم و حتی آنها را به عادتهای خوب و مثبت تغییر دهیم. به عنوان مثال عادت داریم که بعد از تعطیل شدن کار و آمدن به خانه، فوراً در اینستاگرام غوطهور شویم. در صورت آگاهی نسبت به این عادت میتوانیم بعد از کار و ورود به منزل، کمی مراقبه و سپس مطالعه کنیم.
سنگی گرد و بزرگ را در نظر بگیرید که در میانه یک کوه قرار گرفته است. اگر بخواهید این سنگ گرد و بزرگ را جابجا کنید تا از میانه به پایین کوه برسد، مسلماً به انرژی قابل توجهی نیاز دارید. این در حالی است که اگر بتوانیم انرژی کافی برای جابجای کردن سنگ را فراهم کنید، ادامه راه را خودش با شتاب فراوان طی میکند و به پایین کوه میرسد. نامی که دارن هاردی برای «انرژی لازم برای شروع یک فرایند» انتخاب میکند، مومنتوم (Momentum) است.
مومنتوم برای راه اندازی یک کسب و کار، موفقیت و کسب ثروت هم وجود دارد. کافی است انرژی اولیه لازم برای شروع کسب و کار و رسیدن به موفقیت را فراهم کنید و نخستین گام را بردارید. بعد از برداشتن نخستین گام متوجه خواهید شد که برداشتن گامهای بعدی، به مرور آسان و آسانتر میشود.
به عنوان مثال اگر میخواهید یک میلیارد تومان پسانداز کنید، میتوانید ابتدا تمرکز خود را بر پسانداز ۱۰۰ میلیون تومان بگذارید. وقتی پسانداز اولین ۱۰۰ میلیون تومان انجام شد، اعتماد به نفس شما برای پسانداز ۱۰۰ میلیون تومانهای بعدی افزایش مییابد. هر چقدر پسانداز شما بیشتر شود، متوجه میشوید که پسانداز کردن راحتتر میشود و سرعت شما در دستیابی به هدف نهاییتان بیشتر میشود.
یکی از مهمترین آموزههای دارن هاردی در کتاب اثر مرکب این است که اگر کسی میخواهد به اهداف و رؤیاهای خودش دست پیدا کند، باید مسئولیت انتخابهای خود را بر عهده بگیرد. همین انتخابهای کوچک و روزانه ماست که سرنوشتمان را میسازد و موفقیت یا شکستمان را رقم میزند. در واقع ابتدا ما انتخابهای خود را رقم میزنیم و سپس این انتخابهای ما هستند که زندگی ما را میسازند.
اولین گام برای داشتن انتخابهای درست و هوشمندانه، آگاهی از انتخابها و پیامدهای آنهاست. پس از آگاهی از انتخابهای خود، سعی کنید تصمیماتی بگیرید که با اهداف و ارزشهای شما هماهنگ و همسو باشد. با این کار میتوانید آینده درخشانتر و مثبتتری را برای خود رقم بزنید. در کتاب اثر مرکب، جملاتی زیبایی در مورد اهمیت انتخابها نوشته شده است که در ادامه یکی از آنها را میخوانیم:
«همه ما میتوانیم انتخابهای قدرتمندی داشته باشیم. همه ما میتوانیم با سرزنش نکردن شانس، سرنوشت یا مقصر ندانستن شخص دیگر به خاطر نتایجمان، کنترل زندگی خود را به دست بگیریم. ما این توانایی را داریم که همه چیز را تغییر دهیم. به جای اینکه اجازه دهیم تجربیات مضر گذشته انرژی ما را کاهش دهند و موفقیت ما را خراب کنند، میتوانیم از آنها برای ایجاد تغییرات مثبت و سازنده استفاده کنیم.»
در دنیای امروز، افرادی که نگرش مثبتی دارند، خیلی راحتتر در برابر مشکلات و سختیها دوام میآورند. نکته مهمی که باید خیلی روی آن دقت کنیم این است که موفقیت، یک هدف نهایی نیست؛ بلکه یک مسیر است. اگر کسی میخواهد در هنگام رسیدن به اهدافش، حالی خوب و خوش داشته باشد، باید در طول مسیر دستیابی به خواستهها هم سعی کند حالش خوب باشد. برای اینکه بتوانیم حال خودمان را خوب نگه داریم، باید نگرش مثبت داشته باشیم و بگویم که این نگرش مثبت را حفظ کنیم.
برای حفظ نگرش مثبت، باید مراقب افراد و چیزهایی که از آنها تأثیر میگیریم، باشیم. به عنوان مثال باید در انتخاب دوستان و اطرافیان خود دقت کنیم و روابطمان را با کسانی که تأثیر منفی روی ما میگذارند، محدود کنیم. همچنین باید در مورد انتخاب کتابها، فیلمها و اطلاعات ورودی ذهن خود هم حساس باشیم؛ چون ذهنی که ورودیهای بد و منفی دارد، قطعاً افکار مثبت و ارزشمندی از خودش ارائه نمیدهد. خروجی ذهن ما، مجموع همان اطلاعاتی است که وارد آن میکنیم. اگر ورودی مثبت باشد، خروجی هم مثبت خواهد بود. در ادامه جملهای زیبا از کتاب اثر مرکب را با هم میخوانیم:
«بر اساس آن که آدم ها چه شخصیتی از خودشان ارائه میدهند، تصمیم بگیرید چقدر میتوانید از آنها تأثیر بپذیرید. میدانم کار بسیار دشواری است. من در چند مورد مجبور شدهام که این کار را حتی با اعضای خانوادهام انجام دهم. به هر حال، من اجازه نمیدهم کارها یا نگرشهای افراد دیگر، اثر تضعیفکنندهای روی من داشته باشد.» دلپذیرترین آموزه کتاب اثر مرکب: رشد حلزونوار را با جان و دل بپذیرید
•• محمدرضا خدایی ••