ویرگول
ورودثبت نام
ضد|Zed
ضد|Zed
خواندن ۷ دقیقه·۴ ماه پیش

جبهه صبح ایران: باید نگران باشیم؟

خیلی وقت نیست که جبهه صبح ایران به ریاست جناب رائفی پور مدیرمسئول موسسه مصاف ایرانیان که سال ها در زمینه مهدویت مشغول به کار بودند و بسیاری از ایشان همیشه به عنوان یک سخنران مذهبی یاد میکردند، در انتخابات مجلس شورای اسلامی دوره دوازدهم با حرف و حدیث های فراوانی اعلام موجودیت کرد.حزبی تازه تاسیس با نام و نشانی جدید و خارج از چارچوب های معمول برای رقابت های انتخاباتی وارد گود سیاست شد.این حزب از همان ابتدا با همراهی تعدادی از نمایندگان سابق و کسانی که سودای نمایندگی در مجلس شورای اسلامی را داشتند حمایت شد و سیاست های تبلیغاتی خود را نیز در توئیتر ، ایتا و تلگرام و سایت رسمی جبهه صبح ایران پیاده‌سازی و اجرا کرد.همایش هایی که در سراسر ایران با حضور رائفی پور برگزار میشد تا درباره نظریات اقتصادی و سیاسی این حزب صحبت شود و مردم با آن آشنایی پیدا کنند.البته که از همان ابتدای برگزاری این همایش ها و اعلام برخی از سیاست های اقتصادی که خلاصه در تفکرات شخص رائفی‌پور میشد، اشکالات و ایرادات بسیاری به طرح‌های آن گرفته شد.در مواردی مانند سربازی، مدیریت تراز انرژی و مسائلی مثل فروش نفت و مواد معدنی به مردم و کارشناسان، طرح های این حزب را نشدنی و دارای نواقص بسیاری دانستند که نشان از نبود شناخت از زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی داشت.

با این حال رائفی پور و طرفدارانش در توئیتر ضمن تلاش برای جمع کردن رای با تبلیغات گسترده و استفاده از هشتگ های فراوان ، پاسخی به شبهه ها و ابهامات طرح‌های جبهه صبح ایران در مسائل اقتصادی و سیاسی ارائه ندادند و به گونه‌ای رفتار کردند که انگار آنها را نادیده میگیرند.نواقص و خلاء‌های شناختی مطروحات برنامه‌ریزی این حزب و عدم پاسخگویی و تبیین درست آنها موجب شد نگرانی‌ها از عملکرد آتی این حزب در جهان سیاسی و اقتصادی ایران افزایش یابد.مشکل اساسی اما آنجایی است که این حزب خود را متعلق به هیچ جناح سیاسی نمیداند.به عبارت دیگر عموم احزاب در جهان برای خود خط مشی مشخصی دارند و تلاش میکنند که در چارچوب های جناح سیاسی(راست و چپ) خود فعالیت کنند که خود این موضوع کمک میکند تا بتوان شناخت بهتر و بیشتری از احزاب کسب کرد و در انتخاب با عقلانیت، شناخت و منطق درست عمل کرد.یک حزب در بدو ورودش به جهان سیاست در یک گروه بندی مشخص، اعلام میکند که رنگ و لعاب ، چارچوب ها و خط مشی فکری ، نظری و تئوریکش چیست.

در حقیقت اتفاقی که برای جبهه صبح ایران رخ داد یک شروع گیج‌کننده با پرداختن به کلیاتی بی ‌اهمیت و فاقد جزئیات تبیینی بود که مخاطب عام را به راحتی با ظواهر زیبا و پوپولیستی‌اش گول میزد و از عدم آگاهی‌اش سواستفاده میکرد.ساده‌انگاری در توضیح و تعریف و ارائه راهکارهای اقتصادی و تلاش برای ارضا روانی مخاطب بی‌آنکه به او در خصوص ریشه های عقیدتی و معرفتی خود درک و آگاهی ببخشد، اقدامی در راستای کسب قدرت با تاکتیک‌های پوپولیستی بود.قصه از آنجایی جذاب‌تر شد که توده‌های مصافی در توئیتر به راس قدرت در مجلس و حریف اصلی خود حمله کردند.در حقیقت استفاده از تخریب حریف در انتخابات که همیشه در طول تاریخ از جمله تکنیک های نخ‌نما در سیاست های تبلیغاتی است، روشن کننده این عبارت است"بهترین دفاع، حمله است!"یک حزب سیاسی قابل اعتماد در بهترین حالت برای کسب رای اقدام به تبیین هویت خود ، سیاست ها و برنامه‌هایش میکند و در مناظرات و گفت‌وگوها و مباحثی که شکل میگیرد از هر فرصتی برای دفاع و توجیه سیاست‌هایش و چرایی نفی سیاست های رقیب استفاده میکند.این در حالی است که ما در طرف مقابل احزاب پوپولیست را داریم که در تمام مدت از هر فرصتی استفاده میکنند تا رقیب خود را تخریب و تضعیف کنند و تلاش کنند با ترساندن مردم از آینده نابسامانی که نتیجه عملکرد رقیب‌شان است، آنها را ناچار به رای دادن به حزب خودشان کنند.در همچین مواقعی توده‌های مردم دیگر تاملی در چیستی حزب پوپولیست نخواهند کرد و صرف آنکه حزب رقیبش سر کار نیاید به آن رای میدهند.احزاب پوپولیست پرداختن به جزئیات را به ضرر خود میبینند، از مناظره و گفت و گو هراسان‌اند زیرا به ضعف اندیشه هایشان واقف هستند.آنها در ارائه برنامه های خود به کلیات اکتفا میکنند و به سوالاتی که جزئیات را هدف قرار میدهند پاسخ نمیدهند.این احزاب پرداختن به جزئیات را بی‌مورد میدانند و مردم را با حرف ها و تبلیغات فریب میدهند.به عبارت دیگر عمق گفتمان سیاسی این احزاب(پوپولیست) بسیار ناچیز است و به راحتی نقض میشود و قابل اعتنا نیستند.نکته دیگر در خصوص استراتژی سیاسی احزاب پوپولیست در تبلیغات استفاده بسیار از مواردی است که موجب تخریب شخصیتی و حتی بدتر، ترور شخصیتی می‌شود و هیچ خط قرمزی هم وجود ندارد!این بدین معناست که این احزاب برای تخریب و تضعیف رقیب خود از هر روشی و هر اطلاعاتی هرچند نامعتبر که بتوانند استفاده میکنند و اقداماتی که در حالت عادی توسط خود همین اشخاص نفی میشود و ناجوانمردانه و زشت دانسته میشود، در هنگام انتخابات، قانونی و در راستای آگاهی‌بخشی اعلام میشود!این در حالی است که کم پیش میاید در همچین مواقعی حزب رقیب هم به سراغ این روش ها نرود برای مقابله به مثل!در نتیجه این اتفاق، فضای انتخاباتی به جای آنکه در اعلام مواضع و برنامه ها و سیاست ها و تبیین آنها به جهت کسب رای خلاصه شود، تبدیل به رینگ بوکسی میشود که هر مشت محکم‌تر، رای بیشتری خواهد داشت و این خود به خود فضای انتخابات را غیراخلاقی و کسب قدرت را متوسل به شیوه‌های نامشروع میکند و ادامه همکاری‌ها برای بعد از انتخابات را ناممکن میسازد.پوپولیسم با غیراخلاقی ساختن فضای انتخابات، زمینه را برای تسلط لمپن‌ها بر قدرت فراهم میکند.

تمام این حرف ها زده شد تا به این جا برسیم و ببینیم که آیا جبهه صبح ایران یک حزب پوپولیست است یا یک حزب واقعی.تعریف من از حزب واقعی، حزبی است که خط مشی دقیق و قابل تبیینی داشته باشد با ایدئولوژی قابل طرح که اقدامات حزب را در حوزه‌های مختلف پیش بینی‌پذیر سازد و به سوالات پاسخ دقیق و قانع‌کننده بدهد و از شیوه‌های لمپنیستی و پوپولیستی برای کسب رای استفاده نکند و برای قدرت به هر روشی متوسل نشود.با توجه به این تعریف آیا حزب جناب رائفی‌پور یک حزب واقعی است؟با عنایت به آنچه که در روند انتخابات از اقدامات و عملکرد این حزب شاهد بودیم، به جرئت میتوانم بگوییم خیر!اگر بخواهم تعریفی از حزب جبهه صبح ایران ارائه بدهم، نپخته، فاقد مبنا و مسیر مشخص، تطبیق‌ناپذیر بودن اندیشه های اقتصادی و سیاسی‌اش با جریانات عرف سیاسی و عدم توانمندی نظریه ها و تئوری های اقتصادی و سیاسی‌اش در دفاع از خود برابر دیگر اندیشه ها و احزاب رقیب ، استفاده از شیوه های غیراخلاقی در استراتژی تبلیغات که بی‌آنکه خودشان بخواهند و یا بدانند فضای انتخاباتی را مسموم و میزان مشارکت را در قشر خاکستری جامعه به حداقل میرساند، حملات رسانه‌ای به مخالفین و سوال‌کنندگان و عملکرد توده‌وار طرفدارانش در برخورد با اذهان کنجکاو و پرسشگر و عدم یکپارچکی میان اعضای حزب که تنها عامل اشتراکی‌اشان در تعلق به حزب سوگندنامه حزب است و حضور در جریانات سیاسی دیگر با احتمال وجود پارادوکس‌های عقیدتی و سیاسی و وجود تعارض منافع!این خلاصه‌ای از آنچه من در خصوص حزب حبهه صبح ایران فهمیدم و درک کردم.

حال با تمام این اوصاف از اینکه جبهه صبح ایران یک حزب واقعی نیست، آیا میتوان نتیجه گرفت که یک حزب پوپولیست است؟آیا میان این دو مفهوم فضایی وجود دارد که احزابی در آن جای بگیرند؟آیا این دو مفهوم، صفر و صدی هستند؟در جواب باید گفت که مفهوم حزب واقعی و حزب پوپولیست، دو مفهوم کاملا نسبی هستند با یک رابطه دوسویه.به این صورت که به هر میزانی به حزب واقعی و تعریفش نزدیک شویم از پوپولیسم دور میشویم و بالعکس.در خصوص حزب جبهه صبح ایران فی‌الحال قضاوتی نمیکنیم که زمان مشخص میکند اما با توجه به گذشته چند ماه پیش این حزب میتوانیم احتمال دهیم که این یک حزب پوپولیست است و من به شما میگویم که احزاب پوپولیست فاقد توانایی و کارآمدی لازم جهت بهبودی مشکلات کشور هستند و در بلند مدت نه تنها مشکلات را حل نمیکنند بلکه بر آن میافزایند و تمام تلاش های سالم برای بهودی وضعیت را با عقاید متعصبانه ویران میکنند و چشم‌انداز چند ساله آینده کشور را به کلی تیره و تار خواهند کرد.تنها راه شما برای آنکه بر این گونه احزاب پیروز شوید، تلاش بی‌وقفه برای به چالش کشیدن اندیشه های آنها است.حزبی که از پس چالش هایی که برای تفکرات و اندیشه هایش ایجاد میشود، برنیاید، قطعا از پوپولیسم برای به قدرت رسیدن استفاده میکند.احزاب پوپولیست که از گفت و گو و مناظره فراری هستند، قطعا فردا که رای بیاورند از پاسخ‌گویی در برابر اعمالشان نیز شانه خالی خواهند کرد.پوپولیسم قدرت را فاسد میکند و مردم را ضعیف و راه چاره‌ای است برای آنهایی که بیش از ظرفیت‌اشان طمع قدرت دارند.

با تمام این موارد حال این شما هستید که تصمیم میگیرید باید از حضور همچین حزبی در صحنه سیاسی ایران نگران باشیم یا با نگاهی خوشبینانه به آینده از آن استقبال کنیم!

م.م.ط

جبهه صبح ایرانعلی اکبر رائفی پوراحزابانتخابات
سلام به دوستان عزیزم.محمد مهدی هستم دانشجوی حقوق و محقق و پژوهشگر و سیاسی‌نویس...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید