ویرگول
ورودثبت نام
محمدحسین جعفریان
محمدحسین جعفریان
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

خانه امن پدری یا خانه نااَمن جاهلی...؟

فیلم سینمایی "خانه پدری" به کارگردانی کیانوش عیاری محصولی از کشور ایران در سال 1389 تولید شده و ماجرای اکران آن با فراز و فرودها و التهابات بسیاری مواجه شد.

داستان خانه پدی

خلاصه داستان تک خطی فیلم، درباره یک خانواده سنتی ایرانی در مرکز طهران قدیم است که 80 سال پیش دست به یک دخترکشی بی رحمانه زده و در طول این مدت سعی در پنهان کاری این موضوع دارند.

خانه پدری، قصه فیلم خود را زودتر از آنچه که انتظار می‌رفت، در 15 دقیقه ابتدایی خود، لو می‌دهد و علی‌رغم کشش و جذابیت مقدمه خود، رفته رفته دچار تکرار و دوری نسبتا باطل در تاریخ می‌شود.

خانه پدری لزوما، قصه گو نیست و در یک موقعیت و لوکیشن ثابت در خانه‌ای قدیمی، تاریخ یک خانواده سنتی معتقد را ورق می‌زند.

خانواده‌ای که پدر و پسر بزرگ آن در اوج خشونت در دوران قاجار، دختر خود را برای گناهی ثابت نشده، که تا پایان فیلم علت آن بازگو نمی‌شود، به طرز فجیعی می‌کشند. و در بی رحمی و سنگدلی تمام صحنه قتل از جلوی چشم مخاطب عبور می‌کند. ضعف نمایش این نوع از خشونت در پرداخت و نمایش نامناسب خشونت بی‌ علت و مواجهه غلط با این مسئله است که موجب شده این فیلم را یک فیلم "آزار" معرفی کند. مخاطب بعد از دیدن قصه پرالتهاب پرده اول فیلم، که دختر خانواده سعی دارد خود را از مرگ حتمی نجات دهد دچار آزار روحی و فکری می شود و تا مدت‌ها صحنه قتل را فراموش نمی‌کند.


خشونت خانه پدری از چه جنسی است؟

در بسیاری از فیلم‌ها خشونت نمایش داده می‌شود و این امر عنصری غیرقابل حذف است، اما شیوه پرداخت به این مسئله و علت آن در این فیلم به‌خاطر نمایش نادرست، که پدر خانواده فردی سالم، عاقل و مذهبی است، مخاطب را دچار سوال و چرایی و اذیت می‌کند، و اصطلاحا در سینما این نوع خشونت خانه پدری اصلا و ابدا دراماتیزه نشده و نمایش خشونت مردان بر زنان و مردسالاری را بسیار گل درشت نشان داده است.

همانطور که گفته شد بعد از اپیزود اول که فیلم از آب و تاب می‌افتد در اپیزودهای بعدی و بامرور تاریخ، ته مایه‌ای از خشونت اپیزود اول جریان دارد که دختران خانواده تحقیر و به باد کتک و برخورد فیزیکی مردان متعصب مذهبی گرفته شده و زن در خانه چشم و گوش بسته و منفعل است.

خانه پدری هرچقدر جلوتر می‌رود، خستگی بیشتری بر تن مخاطب می‌گذارد و با تغییر تاریخ در ایپزودهای فیلم، همچنان خوی تعصبی و جاه طلبانه مردان فیلم، عوض نشده است. ولی زنان فیلم، رفته رفته، پر جسارت و از فضای عقب ماندگی در می‌آیند. دختر ترشیده خانواده زیر طوق زور نمی رود و در پرده آخر عروس خانواده، دانشجوی پزشکی شده است.

شخصیت پردازی‌ها به شدت نقص دارد و بازیگران اصلی به خصوص پدر خانواده با بازی آقای مهران رجبی، که نماد یک مرد متعصب و غیرتی را نشان می دهد، پرداخت مناسبی ندارد و گاها در طول فیلم به همان کمدین معروف تبدیل می‌شود که بیینده به پدر قاتل و متعصب گاها در سالن سینما می‌خندد. به دلیل ضعف در خلق شخصیت‌ها، هر بار با تغییر ایپزودها و تغییر کاراکتر شخصیت‌ها، چند دقیقه طول می‌کشد تا مخاطب متوجه شود این، کدام یک از شخصیت‌های بزرگ شده در اپیزود قبل است و شخصیت‌های فرعی به زودی و غیر منتظره از داستان ناپدید می‌شوند.

آقای عیاری با توجه به سابقه موفق خود، این بار در مصاحبه ای گفته است: ایده فیلم را از یک متن و خبری که سال‌های پیش در روزنامه خوانده است گرفته، دختری که موقع آزادی خود از زندان به مسئولان التماس می‌کند آزادش نکنند، چون پدر و برادرانش ممکن است او را به خاطر این بی آبرویی زنده نگذارند و در آخر همین اتفاق افتاد و خانواده این دختر وی را دست و پا بسته به میان کوسه‌ها انداختند.

اما تا چه میزان این خشونت در تاریخ 80 سال ایران و اسلام، فراگیر بوده است؟ و چرا باید خانه پدری که مکانی امن و مورد اعتماد برای دختر خانواده است، این گونه به قبرستان پدری تبدیل شود؟. دختری که می‌داند کشته می‌شود به چه علت مجدد به خانه می‌آید؟ این ها بخشی از سوالاتی است که بعد از دیدن فیلم به سراغ تماشاگر می‌آید. به‌نظر می‌رسد علی‌رغم نظرات روشنفکران که ادعایشان این است مضمون فیلم، تفکر و سینمای عیاری جلوتر از زمان است، این بار مضمون سینمای عیاری در خانه پدری به قرن ها قبل بر می‌گردد و شاید دوران اعراب جاهلی را برایمان نمایش می‌دهد.

و در آخر...

مقوله مرد سالاری و بی‌تمدن بودن مرد ایرانی، این فیلم را تبدیل به یک فیلم ضد خانواده کرده، خانواده‌ای که سراسر زندگی‌شان را جبر گرفته و مفهوم آزاد بودن را نمی‌چشند. خانه پدری تاریخ گذشته ایران را به بدترین شکل ممکن نشان داده، دچار مبالغه و اغراق در تاریخ ایران می‌شود و به دنبال آسیب شناسی اجتماعی مسئله خود نمی‌‌رود.

خانه پدریمحمدحسین جعفریاننقد فیلمخشونتکیانوش عیاری
دنیا، آنچه که دیده می‌شود نیست چه برسد شنیده شود....
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید