ایران امروز و وضعیت غیرانسانیتر از عصر بردهداری
ایران جزو آخرین کشورهایی بود که بردهداری را ممنوع کرد. بردهداری در ایران پس از چند هزار سال سابقه و پس از نخستین کوششهای عصر ناصرالدینشاه قاجار، عملاً و رسماً به موجب تصویب ماده واحده در مجلس شورای ملی به تاریخ هجدهم بهمنماه ۱۳۰۷ هجری شمسی ممنوع شد و حکم آزادی تمامی بردگان صادر گردید. در گذشتهها، ارباب در قبال تمامی هزینههای شخصی و خانوادگی و بهداشتی و پزشکی و امنیت اجتماعی برده، به مانند هرگونه کالا و مایملک دیگر خود، مسئول و متکفل بوده است. اما اکنون و در ایران امروز اگر نیک بنگریم، شرایط زندگی و دستمزدها و حمایتهای قانونی از زحمتکشان و تأمین اجتماعی کارگران و کارکنان در اغلب موارد بسی سختتر و ظالمانهتر از شرایط دوران بردگی است. هنگامی که کارگری را به صورت روزمزد و بدون احتساب روز جمعه و تعطیلات و با کمترین دستمزد ممکن و در سختترین شرایط شغلی و با قراردادهای موقت و حتی بدون بیمه تأمین اجتماعی به کار میگیرند؛ هنگامی که معلم جوان و تحصیلکردهای را با دستمزد چندصد هزار تومان در ماه یعنی کمتر از نصف حداقل حقوق مصوب کارگری بکار میگیرند و دستمزد روزهای تعطیل را نیز از دریافتی پایان ماهش کسر میکنند و از بیمه کردن او نیز استنکاف میکنند و هر روزی که بخواهند او را بیرون میکنند و در قبال هیچیک از مشکلات و نیازهای اولیه زندگی کارکنان خود احساس وظیفه و تکلیفی ندارند؛ هنگامی که با کارگر قرارداد سفید امضاء یا تکنسخهای منعقد میکنند، هنگامی که از کارگر چک و سفته میگیرند و حتی از او برگه امضاء شده و بیتاریخ مبنی بر تسویه حساب کامل اخذ میکنند؛ هنگامی که مؤسسات اجاره دادن و خرید و فروش کارگر بدون هیچ مانعی فعالیت میکنند؛ هنگامی که در کمال شنائت و رذالت و بی هیچ واهمهای از برخوردهای قانونی متصدیان و متولیان امور کارگری، بندی را در قرارداد میگنجانند که کارفرما حق دارد در آینده هر شرط و تعهد دیگری را به قرارداد اضافه کند و کارگر متعهد به پذیرفتن آن شده است! و هنگامی که صدای هر اعتراضی با بیکاری و بینوایی بیشتر جواب داده میشود و چماقهای سرکوب در خدمت سرمایهداران و دارندگان رانتها و زدوبندهای بیشتر هستند، شرایطی به وجود میآید بسا ضدبشریتر از عصر بردهداری. یک سیستم تمام عیار استثمار و بهرهکشی از انسان.