در فواید زندهکُشی و مُردهپرستی
زندهکُشی و مُردهپرستی شیوه و سنت و اخلاق دیرینه جامعه ماست. توجه به بزرگان یا نخبگان جامعه هنگامی رخ میدهد که آنان مرده باشند. بسیار دیدهایم که ناگهان تمامی رسانهها و مراسم دولتی آکنده از اخبار و ستایش شخصی میشود که به تازگی مرده است، در حالیکه در زمان حیات، توجه و اعتنای چندانی به او نمیشد. حالا آن کسانی سوگوار و مصیبتزده میشوند و بر سر و سینه خود میکوبند که ای بسا در زمان حیات، حتی نام او را نیز نشنیده بودند. سایتها و وبلاگها و نشریات پر میشوند از انواع و اقسام مصاحبهها، رنجنامهها، نقلقولها، و بیان خاطرهها. نقلها و خاطراتی که عمدتاً قلابی و ساختگی هستند و به نوعی مفید به حال کسی که آنها را نقل میکند. اکنون همهجا پر میشود از عکسهای دو نفره و بعضاً در کنار تخت بیمارستان که قبلاً به همین منظور عکاسی شدهاند.
پی بردن به دلیل اینکه چرا ما اینگونه هستیم، کار سختی نیست: توجه به زندهها خرج و زحمت دارد. ایجاد مسئولیت میکند. زندهها (بخصوص اگر پیر یا از کار افتاده باشند) از ما توقع دارند. بیمارند، به دوا و درمان نیاز دارند، اجاره نشینند، گرفتاری دارند، بدهکاری دارند، کمک میخواهند، از دوستان و مدعیان و نهادهای دولتی انتظار دارند. برآورده کردن این انتظارات کار سختی است. ای بسا رقیب ما نیز هستند و ما چشم دیدن آنها را نداریم. همه اینها موجب میشود تا هر کس (و بخصوص دولتیان) از نخبگان و فرهیختگان دوری گزینند و منتظر مرگ آنان بمانند.
اما مُرده پرستی و توجه به مُردهها هیچیک از مضرات توجه به زندگان را ندارد. یک مشت حرف مفت و تظاهر به ماتمسرایی و ننه من غریبم است که مسئولیتی ایجاد نمیکند. آدم مرده دیگر خرج بیمارستان ندارد. لازم نیست کسی دنبال داروها و گرفتاریهایش بدود. اجاره خانه هم ندارد. انتظار و توقعی هم ندارد. آدم مرده خطری ندارد و نمیتواند احیاناً مخل موقعیت و منافع ما شود. حالا نه فقط توجه به او بدون هرگونه خرج و زحمتی است، که فواید و منافع بسیاری نیز دارد. میتوان نام و اعتبار او را به خود چسباند. میتوان در کمال آسودگی عکسهای یادگاری را بالا آورد و نشان داد که ما با هم «اینجوری» بودیم. میتوان با حرکات نمایشی در فراقش ضجه زد و زنجموره سر داد که همه بدانند ما چقدر خانه یکی بودیم و چقدر قدرش را میدانستیم. میتوان خاطرههای قلابی و نقلقولهای ساختگیای را به او نسبت داد که مفید به حال ما باشند.
توجه به زندهها موجب زحمت و زیان میشود؛ اما توجه به مردهها موجب رحمت و منفعت. انسان دلالپیشه و فرصتطلب و منفعتگرای جامعه امروز ما همواره حساب سود و زیان را میکند. او کاری با زندهها ندارد، با مردهها کار دارد.
در حیرتم از مرام این مردم پَست
این طایفه زندهکُش و مُردهپرست
تا هست به ذلت بکُشندش ز جفا
چون مُرد به عزت ببرندش سر دست