Mohammad Yekehtaz
Mohammad Yekehtaz
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

قتل غیاث‌الدین جمشید کاشانی

قتل غیاث‌الدین جمشد کاشانی

اُلُغ‌بیک، شاه دانشمند و فرهنگ‌دوست تیموری (و پسر شاهرخ‌میرزا و گوهرشاد خاتون) که خود نیز در دانش ریاضیات و نجوم دست داشت، تصمیم می‌گیرد تا با تأسیس یک مدرسه علمی و دعوت از برجسته‌ترین اخترشناسان آن روزگار، بنیان رصدخانه سمرقند و زیج نظری و محاسباتی وابسته به آن را پایه‌گذاری کند و پایتخت خود در سمرقند را مرکزی برای فعالیت‌های علمی و بخصوص محاسبات و مطالعات نجومی قرار دهد.

یکی از کسانی که او برای این منظور انتخاب می‌کند و به سمرقند دعوتش می‌کند، جوان دانشمند، اما بینوا و سرگردانی در شهر کاشان بود. جوانی با توانایی‌های علمی حیرت‌انگیز و متخصص فیزیک، ریاضیات و اخترشناسی که هیچگاه فرصت مناسبی برای فعالیت‌های علمی پیدا نکرده بود و دانش بی‌پایانش خواهانی نداشت. این جوان را الغ بیک به واسطه قاضی‌زاده رومی کشف کرد و او را با احترام و حمایت فراوان به سمرقند دعوت کرد. آن جوان غیاث‌الدین جمشید کاشانی بود.

هنوز مدت زیادی از اقامت جمشید کاشانی در سمرقند نگذشته بود که او تبدیل به برجسته‌ترین و بی‌بدیل‌ترین دانشمند مدرسه علمی سمرقند شد. دستاوردهای نظری و عملی او که در مدت کوتاهی اتفاق افتاد، آن مدرسه را تبدیل به مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مرکز علمی در مشرق‌زمین کرد. حتی فهرست مختصری از کارها و آثار کاشانی می‌تواند اوراق زیادی را شامل شود: او دایره‌المعارفی در حساب مقدماتی به نام «مفتاح‌الحساب» تألیف می‌کند و در آن کتاب برای اولین بار در جهان، ابداع کسرهای اعشاری را معرفی و تشریح می‌کند و نیز روش ریشه‌گیری از اعداد صحیح را توضیح می‌دهد. روش‌هایی که تأثیری شگرف در اشاعه کسرهای اعشاری در اروپا به همراه داشت و صدها سال در دانشگاه‌های اروپا به عنوان کتاب راهنمای حساب آموزش داده می‌شد و بکار می‌رفت. او سپس در «رساله محیطیه» عدد پی را تا ۱۶ رقم اعشاری محاسبه می‌کند و در «رساله الوَتَر والجَیب» مقدار سینوس یک درجه را تا ده رقم صحیح شصتگانی معین می‌کند. روش او در حل عددی معادله تثلیث زاویه یکی از بهترین روش‌های جبری در سراسر قرون وسطی دانسته می‌شد. کاشانی در اخترشناسی نیز دست به تألیف آثاری همچون «زیج ایلخانی» می‌زند که در نوع خود ممتاز و نوآورانه بودند.

فعالیت‌های عملی کاشانی در کنار محاسبات نظری و پا به پای آن انجام می‌شد. او هشت ابزار رصدی را اختراع می‌کند و نحوه ساخت آنها را متواضعانه در کتاب «شرح آلات رصد» منتشر می‌کند. کاشانی سپس در کتاب «نزهه الحدایق» به معرفی چند ابزار نجومی اختراعی خود و از جمله یک دستگاه طولیاب سیاره‌ای و یک دستگاه برای اجرای درون‌یابی خطی می‌پردازد و نحوه ساخت آنها را شرح می‌دهد. او در الحاقات اول و دوم همین کتاب و ضمن شرح برخی محاسبات و مشاهدات، نظریه شکل بیضوی برای مدار ماه و عطارد را مطرح می سازد.

با اینکه کتاب ارزنده مفتاح‌الحساب کاشانی تاکنون به زبان فارسی منتشر نشده، اما در مقدمه ترجمه روسی آن آمده است: «کاشانی بزرگ‌ترین ریاضیدان و اخترشناس سده پانزدهم میلادی بود و آفریده‌های او را در بعضی از زمینه‌ها باید نمونه‌ای از حد کمال دانش در سده‌های میانه دانست. روش‌های عالی که کاشانی در محاسبه‌های خود بکار می‌برد و تکنیک استادانه‌ای که در برآوردها و ارزیابی‌های او دیده می‌شود، توجه خاص دانشمندان زمان ما را بخود جلب کرده است» (یوشکوویچ، ص ۱۰).

اما همه اینها در کنار بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دستاورد جمشید کاشانی یعنی رصدخانه سمرقند بوده است. او نقشی ممتاز در پایه‌گذاری، محاسبات نظری، فنون عملی، ساخت ابزار علمی و محاسباتی، و در مجموع سازماندهی و بنیان رصدخانه را داشت. رصدخانه‌ای که چونان نگینی درخشان بر تارُک تاریخ علم بشری می‌درخشد و تأثیری بسیار بر چگونگی ساخت رصدخانه‌های پس از خود در مغرب‌زمین بر جای نهاد. امروزه بخش‌هایی از این رصدخانه (و بخصوص سُدس آن) در شرق شهر سمرقند بر فراز تپه «چوپان‌آتا» و در مجاورت رودخانه «آب رحمت» بازمانده است.

شرح دستاورهای کاشانی در آثار و تذکره‌های متعددی بازمانده است. خواندمیر در کتاب «حبیب‌السیر»(از سده نهم هجری) می‌نویسد: «بطلمیوس ثانی مولانا غیاث‌الدین جمشید و جامع کمالات انسانی مولانا معین‌الدین کاشی در ترتیب آن بنا (رصدخانه) سعی و اهتمام دادند». معین‌الدین کاشی، خواهرزاده و دستیار جمشید کاشانی بوده که آثار او را نیز به خط خوش خویش می‌نوشته است.

جمشید کاشانی از معدود دانشمندان اخترشناس بود که هرگز تن به اختربینی و طالع‌بینی و دیگر انواع خرافه‌های نجومی که همواره بازاری پر رونق داشته‌اند، نداده است.

اما روزگار به عادت معهود چنان پیش نرفت که شایسته جامعه‌ای علمی باشد. آگاهی‌ها و توانایی‌ها و قابلیت‌های شگفت جمشید کاشانی موجب شعله‌ور شدن آتش رشک و حسد رقیبانی شد که بر هر کار او اعتراض و اشکال‌تراشی و بدگویی می‌کردند و می‌کوشیدند تا وجهه و شخصیت او را نزد الغ‌بیک تخریب کنند. الغ‌بیک هرچند در ابتدا بدان تحریک‌ها بی‌توجه بود، اما به مرور تسلیم آن القائات شد و کاشانی را مورد بی‌لطفی قرار داد و راه بر ادامه فعالیت‌های علمی او بست.

جوان دانشمند پیشرو، در حالیکه دستاوردهای علمی او در سراسر مشرق‌زمین و مغرب‌زمین طنین انداخته بود، در دیار غربت و هزاران کیلومتر دور از خانه و شهر و کاشانه خود، به کنج طرد و انزوا نشست. همه جا صداها و توطئه‌هایی علیه او بالا گرفت. پدر از راه دور نگران حال فرزند شد و این نگرانی در نامه‌های روشنگر و غم‌انگیزی که میان او و پدرش رد و بدل می‌شده، بخوبی هویداست (باقری، از سمرقند به کاشان).

جمشید کاشانی در سحرگاه چهارشنبه نوزدهم ماه رمضان سال ۸۳۲ هجری قمری/ دهم تیرماه سال ۸۰۸ هجری شمسی و در حالی که فقط حدود ۴۰ سال سن داشت، به دست اشخاصی ناشناس و در محل رصدخانه سمرقند کشته شد. یعنی درست در جایی که او روزگار خود را وقف ساخت و توسعه و بالندگی آن کرده بود؛ جایی که ماحصل توانایی‌های شگرف او بود. او را در کنار سازه‌ها و ابزارهای رصدی که به سوی آسمان برگشوده بود، کشتند. کشته شدنی که فقط مرگ یک شخص نبود، بلکه مرگ یک جامعه بود. مرگ علم و پیشرفت‌های علمی و سرآغاز دیگری بر عقب‌ماندگی‌های علمی بود.

پس از قتل غم‌انگیز کاشانی، پایگاه علمی سمرقند و فعالیت‌های علمی رصدخانه به مرور رو به افول نهاد و جایگاه و موقعیت خود را برای همیشه از دست داد.

کاشانی فقط قربانی دسیسه‌های رقبای حسود و فرصت‌طلبانی که علم را پایمال عوام‌فریبی و منافع شخصی می‌کنند، نشد. بلکه او قربانی جامعه‌ای هم شد که از عوام‌فریبی بیش از علم راستین استقبال می‌کند و شایستگی داشتن کسانی همچون او را ندارد. جامعه‌ای که هنوز هم کاشانی را نمی‌شناسد و بر آنچه بر او رفت، اعتنایی نمی‌کند. جامعه‌ای که اکثریت اعضایش به پهلوان‌پنبه‌ها بیشتر از پهلوانان و قهرمانان واقعی دلبستگی دارد و آنان را خوش‌تر می‌دارد. جامعه‌ای که قهرمانان خود را می‌کشد، اما همچنان روزگار بهتری را آرزو دارد.

هیچیک از آثار غیاث‌الدین جمشید کاشانی در ایران چاپ و منتشر نشده‌اند.

برای آگاهی بیشتر بنگرید به:

باقری، محمد، از سمرقند به کاشان: نامه‌های غیاث‌الدین جمشید کاشانی به پدرش، تهران، ۱۳۷۵.

بیرشک، احمد و دیگران، خلاصه زندگینامه علمی دانشمندان، تهران، ۱۳۷۴.

صدری‌افشار، غلامحسین، کاشانی و رصدخانه سمرقند، مجله آشتی با ریاضیات، شماره اول، آبان ۱۳۵۸.

قربانی، ابوالقاسم، کاشانی‌نامه: احوال و آثار غیاث‌الدین جمشید کاشانی، چاپ دوم، تهران، ۱۳۶۸.

محیط طباطبایی، محمد، غیاث‌الدین جمشید کاشانی، مجله آموزش و پرورش، شماره سوم، خرداد ۱۳۱۹.

یوشکوویچ، آ. و ب. روزنفلد، غیاث‌الدین جمشید کاشانی، در پیوست ترجمه روسی مفتاح‌الحساب و رساله محیطیه، ترجمه پرویز شهریاری، ماهنامه هدهد، شماره دوم، تیر ۱۳۵۸، ویژه‌نامه پانصد و پنجاهمین سالگرد خاموشی غیاث‌الدین جمشید کاشانی، صفحه ۶ تا ۱۸.

وبلاگ بخوان و بیندیش

غیاث‌الدین جمشید کاشانینجومریاضیدانقتلهای غم‌انگیز تاریخِ ایران
نام تمامی پرنده‌هایی که در خواب دیده‌ام برای تو در اینجا نوشته‌ام وبلاگ نسخه وب https://join10.blogspot.com/?m=0 نسخه مبایل https://join10.blogspot.com/?m=1 تلگرام  https://t.me/join313
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید