آدمیزاد که همیشه دنبال فرصت برای شروع دوبارهاس، پس کِی از الان بهتر؟!
امسال اینقدر آینه عبرت این و اون بودم که دیگه آخراش حالم داشت از خودم بهم میخورد. فقط میگفتم امسال کِی شرشو از سرمون کم میکنه تا من یه نفش راحت بکشم. اما به خودم قول دادم که دیگه ۹۹و ضایع نکنم؛ گفتم حتی اگه بنظر بقیه "آینه عبرت بودن" بود اما خودمو راضی و خوشحال میکرد، بهش حس بد نداشته باشم. ناراحتم بخاطر همه روزا و ساعت و دقیقههایی که خودمو ملامت کردم بخاطر چیزی که واقعا نبود ولی بقیه فکر میکردن که هست. اورتینکینگای عبث، بیهوده! آخه که چی بشه؟ چکار کردم با خودم که اینقدر حرفای بقیه و ریکشناشون به کارام واسم مهمتر از حس رضایت خودم شده؟
احساس میکنم خودمو از تو شکستم. خرده خرد کردم. هیچوقت احترامی که ارزششو داشتم به خودم نذاشتم. اما حالا که وقت شروع دوبارس، میخوام کل این صفحه از زندگیمو بکَنم و مچالهاش کنم و بندازم تو کیسه زباله؛ بعدش بذارمش جلو در!
امسال همهاش درباره منه، درباره احترام به خودم، درباره کسی که میخوام باشم و تلاش کردن واسه رسیدن بهش. بهتون قول میدم.
آره آدما، من آینه عبرتتونم :)