مایا
مایا
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

دل "من"

امشب دلم شکست. شکستن دل مهم نیست، دل من که چینی بندزده‌اس. یه‌جورایی جدیداً قرص و محکم شده، سخت میشه شکستش. آدما رو بلده، میدونه کی قراره بزنه خرد و خاک‌شیرش کنه، پس سمتش نمیره. خلاصه تصدقش بشم، یاد گرفته سالم بمونه؛ اما امشب فرق داشت. کسی شکستش که... باکی نیست. شکستنش به آنی بود، ریخت کف بیابون وجودم، رفت لای شن و سنگلاخ‌ها. اومدم جمعش کنم، رفع و رجوش کنم، نازش کنم، اما حتی یه تیکش‌ هم پیدا نکردم. گم و گور شدن. حالا چکار کنم با "مایا"یی که دل نداره؟

همیشه میگم دیگه درست نمیشه، این خلا دیگه واسه من "دل" نمیشه. اما نمیدونم چی میشه که باز وسوسه میشم، یه آهنربا برمیدارم همه تیکه‌هاشو دونه به دونه جمع میکنم مثل یه پازل سه‌هزار تیکه‌ای، میذارمشون کنار هم.

ماه‌ها، سال‌ها طول میکشه.

خب آخه مگه چقدر وقت دارم که تو یه آن بزنید قلبمو بشکنید و من هِی بگم "مایا چیزی نشده، لوس نشده، مگه آدم از فلان کس‌اش ناراحت میشه؟!" اصلا دیگه واسم مهم نیست کی باشی، هرکس و ناکسی میخوای باشی، باش. دوستمی، شوهرمی، خواهرمی... هرکی میخوای باش. دلمو بشکنی دیگه نداریش. باید با اون خلاءی که هیچکاری ازش برنمیاد کنار بیای، چون تو لیاقتت همینه. لیاقتت هیچیه! لیاقت نداری یه تیکه از منو داشته باشی. من مگه الکی شدم "من"؟! جون کندم که اینجام. هزارتا آدم رفتن و اومدن که این دل من، بلدِ راه شده. تصدقش بشم.

ازون‌هاش نبودم که بابام مثل کوه پشتم باشه، بیاد بگه به کس کسونش نمیدم/ به همه کسونش نمیدم. ازوناش نبوده که اعتمادبنفس بده بهم و بگه برو دنیا رو بگیر. داد زده سرم، نشوندتم خونه. کل دستاوردش همین بوده. یا مامانم، رفیقم نبوده که بشینیم باهم ژونال نگاه کنیم، یا موهای همو رنگ کنیم، یا بیام واسش گریه کنم و بگه فدا سرت لیاقتت بیشتر ازیناس. گندکاریامو ماله نکشید و غمم رو تنها به جونش نخریده که، به جاش آبرومو همه‌جا ریخته.

آره این "من" ازون من‌ها نیست، ازون قشنگای دوس‌داشتنی نیست. با زور و ضرب تا همینجام دست‌تنها خودشو کشیده بالا. اونم نه سالم و خوشحال، فلج و ناامید!

پس راحت نیست شکستن دلِ این "من". اما تو امروز اینقدر قدرت داشتی که شکستیش، نمیدونم چی شد؟ چجوری شد؟ من که اینقدر راحت بغض نمیکردم. فکر کنم به تو هم ربطی نداشت، وقتش بود...

وقت ریختنِ ابهت این "من" بود. تا کِی بگه که "کسی واسم مهم نیست؟" تا کی بگه "من قوی‌ام هرکاری دوست داری بکن" نه دیگه! بسش بود. دیگه تاب نیاورد. شکست.


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید