خب رسیدیم به ماه مهر، ماهی که معروفه به ماه مدرسه، هرچقدرم که از مدرسه بدمون بیاد و حالمون از درسهایی که اونجا میخونیم (و یا میخوندیم) بهم بخوره بازم برای همه ما پر از خاطره و اتفاقات جورواجوره.
به بهانه ماه مهر و به پیشنهاد طاقچه خوندن کتاب مدیر مدرسه رو شروع کردم، کتابی که همون روزهای اولی که توی طاقچه عضو شده بودم توجهمو جلب کرد، حتما میپرسید چرا؟ خب معلومه، چون رایگان بود :)
فضای طاقچه و خوندن کتاب اونم به صورت الکترونیکی تو اون روزا که تازه طاقچه اومده بود یه فضای جدید و تازه بود و همون اول ترغیب نمیشدم که برم و کتاب بخرم، پس سعی کردم اول با کتاب های رایگان و جذابی که میشه پیداشون کرد شروع کنم و اگه تونستم با این شیوه ارتباط برقرار کنم برم سراغ خرید کتاب الکترونیکی، بگذریم...
جلال آل احمد نویسندهای بود که دوست داشتم حتما یکی از کتابهاشو بخونم تا بفهمم چرا انقدر نوشتههایی که داره مورد توجه قرار گرفته؟ توی خوندن مدیرمدرسه یه سری نکات جذاب وجود داشت که اونا رو باهاتون به اشتراک میگذارم:
برای مثال توی متن زیر سعی کرده یه کم طنز رو چاشنی کارش بکنه:
از کار و بار همهشان پرسیدم. فقط همان معلم کلاس سه دانشگاه میرفت. آن که لنگر به سینه انداخته بود، شب ها انگلیسی میخواند و میخواست برود آمریکا.
کتاب در مورد یک معلمِ که از اوضاع کاری خودش خسته شده، دیگه نمیخواد صبح تا ظهر درس بده و کنار تخته دائما گچ بخوره برای همین تصمیم میگیره که تغییر شغل بده و از معلم تبدیل به مدیر مدرسه بشه
چون به نظرش مدیرها از معلم ها زحمت کمتری میکشند و فرصت استراحت بیشتری دارند، صبح تا ظهرم نیاز نیست درس بدن و گچ بخورن، با خیال آسوده صبح میان پشت میز میشینن ظهر هم میرن پی زندگیشون.
همین میشه که نقش اصلی داستان ما در به در از این اداره به اون اداره دنبال مدیر شدن خودش میره و بالاخره به چیزی که میخواد میرسه و میشه مدیر یکی از مدارس توی یه منطقه نه چندان خوب و یه کمی بدمسیر.
برای تهیه نسخه الکترونیک کتاب به صورت رایگان فقط کافیه که به لینک زیر مراجعه کنید: