نتیجه کنکور من شاید عزیزانم رو خوشحال کنه، اما برای بقیه هیچ ارزشی نداره... سعی کردم توی این مطلب با بیان اینکه چطور برای کنکور فنی کامپیوتر خوندم، ارزش جدیدی خلق کنم✌️امیدوارم این مطلب برای کسانی که میخوان برای کنکور فنی بخونند مفید واقع بشه?
اگه اومدی فقط نتیجه کنکور رو ببینی و بری، آخر مطلب برگه نتیجه رو گذاشتم.
کنکور برای من درسهای زیادی داشت و سعی کردم جوری درس بخونم که این فعالیت برام لذت بخش باشه، معمولا موقع خلق چیزای جدید حال خوبی دارم پس فرآیند رو جوری برنامه ریزی کردم که در طول مسیر بتونم ارزش آفرین باشم و چیزی از خودم به جا بذارم.
چالشی که ابتدای مسیرم وجود داشت این بود که من درس خوندن رو از موقعی که اومدم هنرستان کنار گذاشته بودم و تمرکز روی سرفصل های درسی و تست زدن برام حقیقتاً سخت بود. نه اینکه بگم تو هنرستان اصلاً درس خوندن جایگاهی نداشت نه، ولی حداقلش اینه که جایگاه مهارتآموزی و یادگیری مهارتهای شغلی خیلی بالاتر بود.
تقریبا زمستان پارسال بود، کلاس کنکور استاد محمدی دوماه بود که شروع شده بود و هفتهای یه پودمان(فصل) جلو میرفتیم و تست کار میکردیم. برای تست هم از کتابهای استاد میرباقری استفاده میکردیم، یه کتاب برای دروس تخصصی یکی برای غیرفنی و یکی هم آزمون جامع.
البته طبق معمول من درس خوندن رو شروع نکرده بودم و حضورم تو کلاس کنکور به درد عمم هم نمیخورد...
معمولا صبح تا شب درگیر کار بودم و اصلاً کششی برای خوندن درس نداشتم، تفاوت درس و کار هم اونجایی خیلی مشخص میشه که تو، نتیجه کار رو همون لحظه یا بعد از ارائه میبینی اما درس و کنکور یه چیزی هست که هم دیر نتیجه میده و هم کلی باید بدون دیدن خروجی ادامه بدی.
به این فکر افتادم که باید شیوه مطالعهای که دارم رو اصلاح کنم، به همین خاطر در مورد شیوه های درست مطالعه داخل اینترنت تحقیق کردم. رسیدم به یه ویدیو داخل آپارات که در مورد تندخوانی بود. قبلا هم اسمشو شنیده بودم، معمولا شب امتحان که میخواستم مباحث زیاد رو سریع تموم کنم در موردش سرچ میکردم و آخر سر هم متوجه میشدم که یه شبه نمیشه تندخوان شد و الان دیره برای این کار...?
ویدیو یه وبینار یه ساعته بود که داخلش در مورد یه روش خاص تندخوانی توضیح میداد. ویدیو رو کامل دیدم و پیام دادم به پشتیبان اون موسسه آموزشی و درخواست وقت مشاوره دادم. روز بعدش باهام تماس گرفتند و مشکلات درسیِ من رو پرسیدند و همینطور پرسیدند که چقدر کتاب میخونم و هر کتاب رو چقدر وقته میتونم تموم کنم.
کلیت ماجرا جذاب بود دیگه، فکرشو بکنید بتونید یه مهارتی داشته باشید که وقت کمتری بذارید اما مطالب بیشتری رو بخونید، البته منظورم سریع خوندن همراه با درک مطلب بالاست.?
با توجه به صحبتی که با پشتیبان اون موسسه انجام دادم متوجه شدم که میتونم تو این سه ماه قبل از پایان سال دوره رو ببینم و برای کنکورم میتونه مفید باشه.
داخل دوره ثبتنام کردم و پروسه دوماههی یادگیریِ من همراه با منتور تخصصی که روزانه باهاش ارتباط داشتم شروع شد. در ابتدای دوره سرعت خوندن من چیزی حدود ۱۲۵ کلمه در دقیقه و درک مطلبِ من ۴۰ درصد بود که در انتهای دوره سرعت خوندنم به بیش از ۶۰۰ کلمه و درک مطلب هم ۸۰ درصد شد.
توضیح این روش یه مطلب جدا میطلبه...
افزایش سرعت خوندن و درک مطلب بخشی از چیزایی بود که برای بهبود مطالعه نیازشون داشتم، و اصل قضیه شیوه مطالعه PQSM بود که خیلی بهم کمک کرد.
رسم نقشه ذهنی یکی از جذابترین چیزایی هست که یاد گرفتم، ابزاری که به من کمک میکنه اطلاعاتی که بدست میارم رو طبقهبندی کنم و هرموقع نیاز بود با یه مرور ساده اون مباحث رو به یاد بیارم. با رسم نقشه ذهنی دیگه نیاز نیست برای هر سرفصل درسی به کتاب رجوع کنید، کلمات کلیدی دروس رو قبلا نوشتید و با دیدن اونها تمامی موارد براتون مرور میشه، دیگه چی بهتر از این میخواهید؟?
حالا موقع اون بود که تک به تک بیام دروس مختلف رو با روشی که یادگرفته بودم مطالعه کنم خب ابتدای راه خیلی بهم سخت میگذشت. مرور این همه درس و پودمان، مشخص کردن نکات مهم و ترسیم مایندمپ واقعا انرژی میگرفت. تازه همهی اینا که تموم میشد میرسیدیم به یه پک تست در مورد اون پودمان که باید اشکالاتم رو پیدا میکردم.
مشکل بعدی که داشتم برنامهریزی مطالعه دروس مختلف بود، برای این مورد هم یه سری تحقیق انجام دادم و بعد از اون هم از یکی از دوستانم برای برنامهریزی کمک گرفتم. با کمک میلاد و مشورتها و پیگیریهایی که داشت من به یه برنامه درسی روزانه رسیدم و روزی دوتا تایم تخصصی و یه تایم غیرتخصصی جلو میبردم.
میلاد خیلی چیزا در مورد درس خوندن بهم یاد داد که چطور و چقدر درس های مختلف رو بخونم و برم جلو. واقعا اگه کمک های میلاد نبود من هیچوقت نمیتونستم درسها رو جمع و جور کنم. از همینجا دمت گرم میلاد❤️
اما بازم یه چیز دیگه کم بود... من نیاز داشتم تمامی فعالیتهایی که انجام میدم یه جا ثبت بشه که بتونم وضعیت خودمو دائما چک کنم و ببینم چقدر از راه رو رفتم چقدرش مونده؟
به غیر از اینا تستهایی که داشتم تو جاهای مختلف پراکنده و پرت و پلا بودند و دوست داشتم یه جایی باشه براساس درس و سرفصل، تست های خودمو اونجا آرشیو داشته باشم، همینطور مایندمپهایی که رسم میکردم هم اونجا بذارم تا دسترسی به همه راحت باشه.
این فضا توسط نوشن فراهم شد، نوشن یه ابزاره بشدت کاربردی و باحاله برای مدیریت یادداشتها و کلا هرچیزی که میخواهید یه جا آرشیو کنید. البته امکانات نوشن به همینجا ختم نمیشه خیلیها به عنوان ابزار مدیریت پروژه ازش استفاده میکنند. ازش به عنوان ذهن دوم هم یاد میشه و کلی ویدیو در موردش داخل یوتوب وجود داره ?
حتما یه مطلب دیگه مینویسم و کاربرد نوشن رو در درس خوندنم رو مفصلتر توضیح میدم. و این فایل نوشن رو اونجا براتون به اشتراک میذارم تا اگه دوست داشتید از نقشه ذهنیها و تستها استفاده کنید.
یه سری از درسها مثل انگلیسی و عربی و فارسی، داخل کنکور تست معنی واژه و عبارت ازشون میاد و بهترین روشی که برای حفظ زبان سراغ داشتم، استفاده از لایتنر یا همون فلش کارت آموزشی بود. برای این کار از اپلیکیشن لایتمن استفاده کردم که واقعا ابزار کامل و کار راهاندازی بود برام.
البته برای انگلیسی این کار رو انجام ندادم، چون به نظرم زیادی کتابمون ساده بود...
شیوه کار و چگونگی کار با لایتمن و لایتنر خودش یه مطلب جدا میطلبه که احتمالا بعداً در موردش بنویسم.
تقریباً از اوایل خرداد ماه بود که با روش مطالعه جدید به طور جدی شروع کردم به خوندن ، اما متاسفانه تنبلی میکردم و اصلا مرور نداشتم. به هرنحوی که بود (خروجیش داخل فایل نوشن قابل مشاهده هست) درسها رو جلو بردم. اما یه هفته به کنکور همه چی عوض شد و یه اتفاقی افتاد که امیدوارم برای هیچکس اینطوری رقم نخوره...
متاسفانه بیست و ششم مرداد من پدربزرگم رو از دست دادم...این اتفاق خیلی حالم رو بد کرد. کامل خودمو باختم. ناراحت بودم و به زمین و زمان بد و بیراه میگفتم. فوت عزیز برای همه سخته، مخصوصاً اگه با اون آدم خاطره داشته باشی و دائماً لطفهایی که در حقت کرده برات مرور بشه.
درس رو گذاشتم کنار، نمیتونستم هیچی بخونم. درگیر مراسمات شدم و سعی کردم تو این لحظات بیشتر به خونواده کمک کنم. هر روز که از خواب بیدار میشدم سردرد اذیتم میکرد و هم حالم بد بود و حوصلهم به درس نمیرسید و هم اینکه سردرد نمیذاشت تقریباً هیچکاری انجام بدم.
از طرفی دروس تخصصی رو نتونسته بودم کامل مرور کنم، و امیدی به کنکور نداشتم. از همون شب ختم امیرحسین ولکنم نبود، البته این حرف همه اطرافیانم بود. همه میگفتن بچه بشین درستو بخون پدربزرگت اینطوری خوشحالتره.
ولی هیچکدوم اندازه امیرحسین پیگیرم نبودند، دم به دقیقه پیغام پسغام میداد و راهنماییم میکرد تا بتونم برای کنکور حداکثر آمادگی ممکن رو بدست بیارم. هرچی بگم از اون روزهای منتهی به کنکور، کم گفتم. انقدر که حالم بد بود و سردرد ولم نمیکرد... از همینجا دمتگرم امیرحسین❤️
امیرحسین سایت مُنتا رو بهم معرفی کرد برای مرور درسهای عمومی. این سایت هم درسنامه برای هردرس داشت و تستهای طبقه بندی شده با سطوح سختی متفاوت. با کمک این سایت تو همون مدت کوتاه دو روزه تونستم دینی رو کامل مرور کنم و روز کنکور هم همهی تستها رو بزنم.
اگر زودتر متوجه وجود همچین سایتی میشدم حتماً فارسی رو هم از این طریق خونده بودم.
من برای استفاده از این سایت از همون مهلت رایگانی که داشت استفاده کردم و درس دینی رو کامل جمع کردم.
اگر کنکور فنی میخواهید بدید درس فارسی و دینی رو از طریق این سایت میتونید کامل مرور کنید.?
طبق توصیههای استادم شب قبل کنکور درس نخوندم و چون پنجشنبه بود رفتم سر مزار پدربزرگم. توصیه شده که جایی برید که بهتون آرامش بده. من هیچ کجا بهتر از گلزار شهدا و هیچ کجای اون، بهتر از سر مزار عموم نمیشناختم. چند دقیقهای هم اونجا درد و دل کردم و راهی خونه شدم.
شام سبک و زود خوابیدن از ویژگیهای مهمِ شب کنکور هست که تونستم جفتشو رعایت کنم. همهی وسایلم هم از قبل آماده کرده بودم که دیگه صبح با نگرانی دنبال چیزی نگردم. کلی فکر تو ذهنم رد و بدل میشد و هنوز نتونسته بودم با اتفاقی که برام افتاده بود کنار بیام.
بالاخره روز موعود فرارسید، صبح زودتر از اینکه ساعتم زنگ بخوره از خواب بیدار شدم و دیگه خوابم نبرد. صبحانه سبک خوردم و راهی دانشگاه شدم. قبل از کنکور با دیدن همکلاسیها کلی انرژی گرفتم و کلی با هم شوخی کردیم و با همین کار سعی میکردیم استرس خودمونو کنترل کنیم.
برگهها رو بالاخره با تاخیر زیادی پخش کردند و مشغول خوندن سوالات شدم. خب حقیقتشو بخوام بگم سوالات تخصصی واقعا سخت بودند و خیلی ناامید بودم از خودم. برای همین توی چند نوبت رفت و برگشت تا جایی که تونستم سوالات رو حل کردم.
یعنی اول سوالاتی که مطمئن بودم رو زدم و بعد سر سوالاتی که شک داشتم و از قبل علامت زده بودم فکر کردم و اونا رو هم جواب دادم. دروس عمومی و غیرفنی هم تا اونجایی که بلد بودم جواب دادم.
نتیجه کنکور قرار بود نهایتا تا آخرشهریورماه بیاد. اما امسال در دیرترین حالت ممکن و در دهم مهرماه که مصادف بود با شب ولادت پیامبر(ص) و امام صادق(ع) نتایج اومد. یادمه که از سرکار اومده بودم، خسته کوفته میخواستم بخوابم یهو یکی از کانالهایی که داخلش عضو بودم اعلام کرد که آی ایهالناس نتایجتون اومد!
منم سریع از جا پریدم و رفتم سایت رو باز کردم و به مامانم گفتم که نتایج اومده، همه دل تو دلشون نبود که ببیند بالاخره چی شد؟
اول رتبه رو چک کردم و بعد اینکه کجا قبول شدم و بعد از اون از شدت خوشحالی در خودم نمیگنجیدم(خونه رو هوا بود?) یکم که گذشت شک کردم به چیزایی که خوندم، اصلا باورم نمیشد با اون حالی که من رفتم سرجلسه کنکور و درسایی که جمع نکردم بتونم اولویت اولم رو قبول بشم?
صفحه رو چندین بار رفرش کردم اطلاعات رو چندبار مرور کردم و درست بود اون اتفاقِ قشنگ افتاد و دائم خدا رو شکر میکردم. حتی الانم که دارم این مطلب رو مینویسم بازم باورم نمیشه که قبول شدم، حتی برای بعضی از اطرافیانم عجیب بود که چطور رتبه آوردم.
کلی اتفاق و سختی در انتظارمه و داستان من تازه شروع شده. امیدوارم که این مطلب براتون مفید واقع بشه.
تشکر ویژه میکنم از پدر و مادر عزیزم که اگه کمکها و حمایتهاشون نبود هیچوقت نمیتونسم به نتیجه دلخواهم برسم❤️
ازتون میخوام که نظرتون رو بگید و لایک کنید. اگرم سوالی داشتید بپرسید جواب میدم. سعی میکنم بقیه مطالبی که در نظر دارم رو در اولین فرصت بنویسم و براتون بذارم به امید اینکه به درد یه نفر بخوره.?✌️